سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

روز: 27 مرداد 1402

سفر در زمان با یک همستر

سفر، فقط با یک لگن حلبی!

سفر در زمان با یک همستر، همه چیز را به اندازه کافی وارد قصه‌اش می‌کند. ارتباطات خانوادگی را وارد ماجرا می‌کند؛ اما به اندازه! اطلاعات زمانی را دخیل می‌کند؛ اما مراقب است که حواس مخاطب پرت نشود.حتی قضایای مربوط به علم فیزیک را استفاده می‌کند؛ اما حواسش هست که شورش در نیاید؛ به هرحال مخاطب این کتاب، نمی‌خواهد دایره‌المعارف فیزیک بخواند، همان‌قدر که برای فهمیدن داستان نیاز دارد را ولفورد بسته‌بندی می‌کند و می‌گذارد توی بغل خواننده‌اش. نکاتی هم بود که اگر من به جای راس ولفورد بودم، اضافه یا کمش می‌کردم.

برایم شمع روشن کن برای مردی که می شناختم

برای مردی که می شناختم

به شدت خوشحالم که بعد از چند رمان ترجمه شده، برایم شمع روشن کن را خواندم. شما هیچ‌وقت در یک رمان ترجمه شده نمی‌خوانید که شخصیت اصلی داستان شعرهای محسن یگانه را زمزمه کند، هیچ وقت نمی‌خوانید که کسی در پایان ایمیلش شعری از شفیعی کدکنی یا چندخط از شعر دیگری با ترجمه شاملو بنویسد که اسمش گل پنجه مریم باشد. اما برایم شمع روشن کن پر است از اتفاقاتی که روزانه با آنها سروکار داریم، به علاوه اتفاقات بکری که برای یک شخصیت دیگر، از جنس نوجوان خالص، اتفاق می‌افتد. چه بهتر از این؟