در افلاک باد شدیدی میوزد
کتاب آوای کوهستان دربارهی بحران میانسالی است. از یک سمت دیدنِ شروعِ پایان و از سمت دیگر بیدار شدن امیال و اشتیاق نهفته در بطن جان. شینگو که با خانوادهاش در شهری قدیمی و سنتی زندگی میکند، با شروع سالخوردگی و زوال حافظهاش، همه چیز را در اطراف خود دیگرگون میبیند؛ از طرفی بحران زندگی خانوادگیاش و صدایی که از کوهستان مجاور میشنود و آن را غرشی وهمناک به نشانهی پایان تعبیر میکند. و از طرف دیگر بحران در دنیای درونش که دستخوش خاطرهی یک عشق قدیمی شده؛ و او تبلور این عشق را در همسر پسرش میبیند. یاسوناری کاواباتا، افت و خیزهای بحران پیری و شکافهای بین امیال متضاد را همچون هایکویی آرام، گذرا و جاودانه روایت کرده است.