کائوس، یا زندگی در زمانه آشوب
کائوس
نویسنده: آلکساندر شیروانزاده
مترجم: آندرانیک خچومیان
ناشر: نگاه
نوبت چاپ: ۲
سال چاپ: ۱۴۰۲
تعداد صفحات: ۴۶۶
شابک: ۹۷۸۶۰۰۳۷۶۷۵۹۱
این مقاله را ۰ نفر پسندیده اند
داستان کتاب کائوس، که در برخی ترجمهها برزخ نیز ترجمه شده است، در اواخر قرن نوزدهم میگذرد، درست در زمانی که جهان دارد اولین اتفاقهای بزرگ زایش مدرنیزاسیون را تجربه میکند؛ کمی قبل از ایجاد اتحاد جماهیر شوروی، وقوع جنگهای جهانی، کشف صنعت نفت، سربرآوردن مصرفگرایی، فاشیسم و …. شاید برای همین مهم و لازم است که این کتاب خوانده شود. میخواهیم بفهمیم دقیقا پیش پای قرن بیستم اعجاب انگیز و پر سروصدا چه خبر بوده است، آن هم در باکو، شهری که چند دهه است دیگر به ایران تعلق ندارد و به کشور روسیه ضمیمه شده است؛ به تازگی در آن منابع نفتی پیدا شدهاند و همین آن را به شهری ثروتمند، چند قومی و مهاجرپذیر بدل کرده است. زمانی که راستها و چپها هنوز از هم جدا نشده بودند و انقلابها در مشرق زمین اتفاق نیفتاده بود. ظاهرا در این شهر دیوانیان ایرانی هستند، تجار ارمنی و کارگران اسلاو؛ روسها هم نقشهای حاکمیتی دارند و نمایندگان مدرنیته هستند. داستان با قلم توانمند الکساندر شیروانزاده (نام اصلی: آلکساندر میناسی مووسسیان 1858-1935) به شکلی رئالیستی بیان میشود. خیلی روان پیش میرود و در روند آن ارزشهای زیست اجتماعی شهری آن روزگار را به خوبی لمس میکنید. یادمان باشد در این زمان هنوز حدود 90 درصد جمعیت روسیه موژیک (کشاورزان چسبیده به زمین) هستند؛ معمولا بسیار فقیر، بیسواد و با باورهای مذهبی متعصبانه، که در روستاها زندگی میکنند و حتی اجازه ورود به شهرها را ندارند. اما در شهرهای بزرگ مثل باکو، تفلیس، سنپترزبورگ، مسکو… زندگی تفاوت بسیار دارد و وجود ارتباطات گسترده با اروپا، ایران، چین و عثمانی تبادلات فرهنگی و تمدنی را ممکن کرده است. نشانههای جذابی از همانندیهای زندگی اجتماعی باکو در رمان شیروانزاده را با تهران و تبریز زمان مشروطه، پاریس زمان ناپلئون سوم و استانبول اواخر امپراتوری عثمانی میبینید و این خود جادوی ادبیات را به خواننده آشکار میکند و لذت خواندن را صد چندان. شیروانزاده خود در ارمنستان زاده شده است، در نوجوانی به علت وقوع زلزله مجبور به مهاجرت از زادگاهش میشود. با وجود مشکلات معیشتی جزو آن 10-20 درصد از ساکنین روسیه است که موژیک نیست و این قدر خوش اقبال است که در زمانی که زیر 10 درصد جامعه روسیه سواد خواندن و نوشتن دارند، او باسواد است. اول کارمند دفاتر و صنایع در شهرهای مختلف میشود و سپس به واسطه تجربه مهاجرتهای کاری فراوان و سیر آفاق و انفس جایگاه خاصی در شناخت روح زمانه خود مییابد. شیروانزاده 50 سال نویسندگی و سفر کرده است، در روسیه، اروپا، عثمانی و امریکا. نمایشنامه، رمان، داستان کوتاه و مقاله به زبانهای روسی و ارمنی نوشته است و تحلیلهای جذابی از اخلاقیات، مبارزات چپ و راست، علوم جدیده و تغییرات سیمای سیاسی جهان ارائه داده است و قلمی بیپروا، صادق و بیطرف دارد. نقطه قوت نوشتههای او منظر بیطرفش در بیان مسائل بدون حب و بغض در چارچوب عرف آن زمانه است. (یادمان باشد آن زمان هنوز آزادی قلم به معنی کنونی آن وجود نداشته است و برای همین نکته است که قلم او آشکار کننده مطالب کمتر گفته شده است.) کتاب کائوس را میتوان مهمترین کتاب شیروانزاده دانست که به زبانهای بسیاری ترجمه و فیلم موفقی نیز از آن ساخته شده. نام آن اشاره به تنگنایی دارد که پسر بزرگتر خانواده آلیمیان (عالمیان خودمان) با آن روبهرو است. علیرغم قدرت، مجبور است؛ علیرغم عاشق بودن، محروم است؛ علیرغم نوگرایی (سوسیال-دمکرات بودن آن زمان سکه رایج بازار بود) بر مسند اربابی تکیه زده است. وضعیت سختی دارد و حل و فصل مسائل بغرنج موقعیت و روزگارش رمق او را میکشد. لازم است خاطر نشان شود که شیروانزاده در زمانی زیسته است که ادبیات به تازگی از دوران رمانتیک به رئالیسم وارد شده لذا شخصت پردازیها در کائوس شاید از منظر ما خوانندگان ایرانی قرن بیستویکمی ساده انگارانه به نظر آید. کائوس در ارمنی معنی وضعیت پیچیده را میدهد که خلاصی از آن به سادگی میسر نیست. در انگلیسی کلمهی نزدیک به آن شاید chaos باشد که معنی نزدیک به معادل ارمنی آن دارد اما نشانگر نهایت آشوبناکی و هرج و مرج است. شاید به دلیل همین اختلاف شدت احساس آشوب در برخی از ترجمهها نام کتاب «برزخ» ترجمه شده است. اما آندرانیک خچومیان معتقد است کلمه کائوس بهتر از برزخ بیانگر روح کتاب است. ترجمه آندرانیک خچومیان روان و وفادار به متن ارمنی است و حتی برای نشان دادن اختلاف گویشها در زبان ارمنی و فارسی، املا برخی نامها و … متفاوت با بدیل فارسی آن نوشته شده است. مانند: آلیمیان بهجای عالمیان و سارافیان بهجای صرافیان. خچومیان معتقد است شیروانزاده به واسطه حضور در زمانهای بسیار بغرنج از یک سو و توان تحلیلی، آگاهی و صداقت از سوی دیگر، فرد مناسبی است که مسائل زمان گذار، عواقب گذار، تغییر و تحول ارزشها، مسئولیتهایی که آن نسل به دوش کشید و صدماتی که زد یا متحمل شد را بیان کند. قلم رئالیستی و بیطرف و دنیا دیدگی او شاید بتواند راه گذر ما را هم در قرن بیستویکم کمی روشن کند. خچومیان مترجم برجسته متون ارمنی به فارسی، در انتخاب آثاری که ترجمه میکند وسواس بسیاردارد و معتقد است بخش مهمی از تاریخ معاصر منطقه لازم است با دقت نگریسته شود. از اینکه مطالعه نوشتههای روشنفکران قفقازی نسل انقلابهای شرقی و اثر تحولاتی که ایجاد کردند در زندگی کنونی ما کمتر مورد توجه است، افسوس میخورد. کتاب حجیم است ولی به علت استفاده از کاغذ بالکی تحمل وزن آن سخت نیست و جلد کتاب نیز تصویری از صنایع نفتی قدیمی را نمایش میدهد تا ارتباط ما با فضا باکوی اواخر قرن نوزدهم را برقرار کند. اما جلد کتاب در نسخه ارمنی آن متفاوت است. ما نیز در بزنگاه تاریخی عجیبی قرار داریم، تغییرات در سبک زندگی و نظام ارزشی، تحولات در استقرار قدرتهای بینالمللی، فنآوریهایی که تغییرات عمدهای در معنی کلید واژههایی همچون تولید، مصرف، پول، کار، منابع، قدرت و… به وجود میآورند و جایگاههایی که فرو میریزند یا سربرمیآورند؛ همه ما را نیازمند شناخت بیشتر از خود، اطراف خود، گذشته خود و امکانات انباشته در درسآموختههای پیشنیانمان میکند. هر چقدر بتوانیم وسیعتر و با منظری متفاوتتر ببینیم،امکان گذاری سلامتتر بیشتر خواهد بود. کائوس، یا زندگی در زمانه آشوب



پیشنهاد مطالعه: روز رستگاری چندشنبه است؟








