معلق میان تاریکی و روشنایی
«بندبازان» روایت سه کودک است که تا پایان نوجوانی داستانهایشان در هم گره میخورد. داستانی است در سال ۱۹۶۰ در محلهای فقیرنشین کنار رودخانهی تاین که دومینیک آن را برای ما روایت میکند. داستان «بندبازان» داستان واقعیتهاست؛ فقر و عواقبش را دیدن، حضور خانواده و اهمیت آن در شکلگیری شخصیت نوجوانان، زشتیها را لمس و از آنها به درستی عبور کردن را یادآور میشود. دیوید آلموند بخشی از زندگی واقعی را با تلخی و بدون ملاحظههای مرسوم به نوجوانان نشان میدهد.
بندبازان
نویسنده: دیوید آلموند
مترجم: شهلا انتظاریان
رده بندی سنی کتاب: 15+
ناشر: ایرانبان
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۶
تعداد صفحات: ۳۳۶
شابک: ۹۷۸۲۰۰۰۶۱۴۲۳۴
«بندبازان» روایت سه کودک است که تا پایان نوجوانی داستانهایشان در هم گره میخورد. داستانی است در سال ۱۹۶۰ در محلهای فقیرنشین کنار رودخانهی تاین که دومینیک آن را برای ما روایت میکند. داستان «بندبازان» داستان واقعیتهاست؛ فقر و عواقبش را دیدن، حضور خانواده و اهمیت آن در شکلگیری شخصیت نوجوانان، زشتیها را لمس و از آنها به درستی عبور کردن را یادآور میشود. دیوید آلموند بخشی از زندگی واقعی را با تلخی و بدون ملاحظههای مرسوم به نوجوانان نشان میدهد.
بندبازان
نویسنده: دیوید آلموند
مترجم: شهلا انتظاریان
رده بندی سنی کتاب: 15+
ناشر: ایرانبان
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۶
تعداد صفحات: ۳۳۶
شابک: ۹۷۸۲۰۰۰۶۱۴۲۳۴
معلق میان تاریکی و روشنایی
«خس خس پدر، سرفههای مادر، خس خس پدر، سرفههای مادر. شبها از لای دیوارهای نازک خانه»ی دومینیک هال شنیده میشود و صدای آواز غمگین مادر هالی استرود با صدای خندهی شادانهی پدرش از سمت دیگر خیابان به گوش میرسد. چند پلاک آن طرفتر، اما صدای سگها و خواهر و برادرهای وینسنت مکالیندن در داد و فریاد مادرش گمشده است. بندبازان روایت سه کودک است که تا پایان نوجوانی داستانهایشان در هم گره میخورد. بندبازان داستانی است در سال ۱۹۶۰ در محلهای فقیرنشین کنار رودخانهی تاین که دومینیک آن را برای ما روایت میکند.
«دوم» در خانوادهی کارگری به دنیا آمده است. پدر و مادرش هر کاری که میکنند فقط برای اوست. پدرش کارگر بیسواد کشتیسازی است و خشم عجیبی نسبت به طبقهی مرفه دارد. او فکر میکند طبقات فرادست حق امثال او را خوردهاند. مادر همیشه مریضِ دوم تلطیف کنندهی فضای خانه است. او مهربان است و مشوق دوم در کارهایی که از نظر پدرش کار نیست. دوم وقتی مادرش را از دست میدهد، ضربهی بزرگی میخورد و دیوید آلموند، نویسندهی کتاب درد و غم از دست دادن مادر را با کلماتش به ما میچشاند.
برعکس خانوادهی دوم، خانوادهی هالی جزو طبقهی متوسط رو به بالا هستند. پدرش مهندس کشتیسازی است و سر و وضع بهتری دارند. بیل استرود جز روشنفکران محسوب میشود. در تظاهراتهای خلع سلاح هستهای با هالی شرکت میکند و به سیاست و هنر و کتاب و کارهایی از این دست علاقه دارد. مادر هالی همیشه صدای آواز خواندنش به گوش میرسد و غمگین و دور از هیاهوی همسر و دخترش روزگار میگذراند.
دوم و هالی همکلاسی و همسایه هستند و رابطهی پر فراز و نشیبی را باهم طی میکنند. در طی این رابطه، شخصیتشان شکل میگیرد و ما بزرگ شدنشان را به چشم میبینیم.
دوم زمانی خوی مادر را دارد و عشق نویسندگی. زمانی هم خشم پدر را با خود حمل میکند و از شخصیت نوجوانی با اهداف مشخص دور میشود. به نوجوانی تبدیل میشود که عصیان میکند و به تبعیت از پدرش و وینسنت مکالیندن شخصیت سیاه داستان با غیر از کارگران و کلا مردم سر ناسازگاری میگذارد. تا جایی پیش میرود که دوبار دستگیر میشود و مادرش را در غم از بین رفتن آرزوها برای پسرش رها میکند. در همین بخشهای داستان است که اثر وینسنت بر روی دوم که نوجوانی بزهکار تصویر شده را بهخوبی میبینیم.
وینسنت مک الیندن پسر خشن محله و مدرسه است. او همیشه برای دیگران قلدری میکند و ترسی از هیچ عمل و عواقبی ندارد. وینسنت خانوادهی به سامانی ندارد، پدرش خانه را ترک کرده، مادرش آدمی عصبی است و خودش هم با قلدری و پرخاشگری و دزدی روزگارش را طی میکند. درس را رها میکند و جزو کارگران کشتیسازی میشود. برههای دوم جذب شخصیت مکالیندن میشود و او به دوم دزدی و پرخاشگری و قدم گذاشتن در تاریکی را یاد میدهد. دوم هم کمکم از او خوشش میآید. با او همراه میشود و هیجان و ترس و لذت بردن از آن را با او تجربه میکند. دومینیک روی خط سیاه و سفید راه میرود.
زمان سیاهی به سمت وینسنت است و زمان سفیدی به سمت هالی. دوم خیلی زود دورهی «چهره پشت نقاب»ش را کنار میگذارد؛ اما این دوره و دوستی با وینسنت دست از سرش برنمیدارد تا جایی که وینسنت سرنوشتی را برای دوم و هالی رقم میزند که پر از درد است. او به هالی دست درازی میکند. هالی باردار میشود و برنامهی آیندهاش برای رفتن به دانشگاه تغییر میکند… هالی همان کسی که عشق و محبت را به دوم داده بود، کسی که حامی روحی و مشوقش در کتاب خواندن و شعر گفتن و پرواز کردن به آرزوهایش بود، او اسیر نفرت وینسنت از دنیا و آدمها شد.
دوم شاعر، نویسنده، کارگر و عاشق، زندگی را در نشیب و فرازهای سیاه و سفید گذراند و هالی کنارش در این تجربهها شریک زندگی شد.
داستان بندبازان داستان واقعیتهاست؛ فقر و عواقبش را دیدن، حضور خانواده و اهمیت آن در شکلگیری شخصیت نوجوانان، زشتیها را لمس و از آنها به درستی عبور کردن را یادآور میشود. دیوید آلموند بخشی از زندگی واقعی را با تلخی و بدون ملاحظههای مرسوم به نوجوانان نشان میدهد. در بندبازان چه شخصیتهای اصلی چه شخصیتها فرعی همه پرداختی قوی دارد. لحنها و موقعیتها جای درستی نشستهاند و شخصیتها را برای مخاطب باور پذیر کردهاند.
کتاب بندبازان «شاهکاری دلهره آور، مسحورکنند و عاشقانه» اثر دیوید آلموند شهیر است که شهلا انتظاریان با دقت و ظرافت بسیار آن را ترجمه و نشر ایرانبان منتشرش کرده است. این کتاب نشان طلایی فهرست لاکپشت پرنده را هم دریافت کرده است.