زندگی جنگجویان آسمان
خلبان جنگ
نویسنده: آنتوان دو سنت اگزوپری
مترجم: پرویز شهدی
ناشر: مجید (به سخن)
نوبت چاپ: ۴
سال چاپ: ۱۳۹۹
تعداد صفحات: ۲۰۰
شابک: ۹۷۸۶۰۰۹۴۱۲۶۳۱
زندگی جنگجویان آسمان
هرچقدر شازده کوچولو کتاب مهمی است و برای نویسندهاش آنتوان دو سنت اگزوپری شهرتی ابدی آورد، به همان میزان سدی شد در برابر به چشم آمدن سایر آثار این خلبان و نویسندهی فرانسوی. به هر حال کتابی که در سال حدود سه میلیون نسخه از آن در سرتاسر جهان فروش میرود، باید هم سایهاش آنقدر سنگین باشد که دیگر آثار نویسنده را همچون سیاهچالهی فضایی ببلعد و در خود فرو ببرد.
اما به هر حال برای آنان که نمیدانند لازم است بگویم اگزوپری جز داستان آن پسرک مو طلایی آسمانی، کتابهای دیگری هم دارد که بعضا مانند «باد، شن و ستارگان» جوایز مهمی نیز برایش به ارمغان آوردهاند و یا مانند «خلبان جنگ» تبدیل به یکی از مهمترین آثار در حیطهی روایتهای مستند جنگی شده است.
اگزوپری در خلبان جنگاش، از خاطرات و تجربیات پرواز خود با هواپیمای 2 موتوره در یکی از ماموریتهایش میگوید. تجربهی ماموریتی چند ماهه به همراه بیست و سه خلبان دیگر. خلبانانی که در پایان این ماموریت، تنها شش نفر از آنان زنده میمانند. کتابی دربارهی جنگ و یکی از هزاران اثر زادهشده به دلیل وقوع جنگها در سراسر جهان.
نویسنده در این کتاب بدون تعارف، خودسانسوری و یا در افتادن در ورطهی ملاحظات ریز و درشت، از مشکلات، ناراحتیها، ترسها و باورهای یک خلبان پیش از رفتن به ماموریت و پس از آن میگوید. از درگیری مدام با احساساتی متعدد و بعضا متضاد. از برزخ زیستی یک جنگجو که میدان نبردش آسمان است.
در زمان نگارش خلبان جنگ، پرواز تقریبا پر خطرترین کار در جهان بود و خلبانی بر خلاف امروز نه تنها کلاس بالایی نداشت، بلکه به نوعی حرفهی دیوانگان محسوب میشد. حوادث حین پرواز به واسطهی سطح پایین ایمنی و تکنولوژی هواپیماهای آن زمان، امری بسیار رایج بودند. خود اگزوپری بارها دچار سانحه شد و اتفاقاً شازده کوچولو حاصل یکی از همین سوانح و سقوط هواپیمایش در صحرای آفریقاست. در چنین فضایی خلبان جنگ را باید کتابی دربارهی یکی از ناشناختهترین، خطرناکترین و پر رمز و رازترین مشاغل در زمان خود نیز دانست. این کتاب اما در روسطح جنگ نمیماند و به لایههای زیرینتری از این رخداد هم توجه دارد.
همواره با بروز هر جنگی نیاز به واژه هایی مانند از خود گذشتی و فداکاری نیز به وجود می آید. اگزوپری در این کتاب به بررسی معنای این واژه ها در جنگ نیز می پردازد. واکاوی انسان و تفاوت حضور و وجودش در شرایط عادی و شرایط خاصی مانند یک جنگ همه گیر یکی از مهمترین درونمایههای این کتاب است.
مواجهه با پدیدهای مانند جنگ بی آنکه مهم باشد در کدام سویش ایستاده باشی و با تمام تلخیها و زشتیهایش، تجربهای خاص به حساب میآید. نوشتن از این تجربه هم میتواند برای مخاطب جذاب و برای تاریخ ماندگار باشد. به خصوص اگر از زاویهی دید و با قلم آدم نکتهسنج و خاصی مانند اگزوپری نگاشته و روایت شود.
جنگ در خود پارادوکسهای متعددی دارد. تلاش برای نجات انسان ها از راه کشتن انسانهایی دیگر (دشمن) یکی از مهمترین تناقضهای موجود در جنگ است. همین تناقضات است که نوشتن از جنگ و کار نویسنده را برای ماندن بر مدار حقیقت، انصاف و انتقال درست رخداد سخت و دشوار میکند. اگزوپری در خلبان جنگ از پس مواجهه با این سختی بر آمده و از همین رو این کتاب یکی از بهترین نمونههای ادبیات داستانی جنگ محور است.
برای رفتن به سراغ این کتاب، باید تجربهی خاص مواجه با شازده کوچولو را کنار بگذارید و با ذهنیتی صرف و مخصوص به خود اثر به سراغش بروید. به هرحال هر کسی که کتاب میخواند، حق دارد از هر کتابی خوشش بیاید یا نه. حق دارد هر کتابی را فارغ از اینکه بقیهی کتابخوانها و منتقدین دربارهاش چه میگویند، دوست بدارد یا نه.
همهی ما احتمالا این تجربه را داشتهایم که از خواندن کتابی که دیگران بسیار تعریفش را کردهاند، چنان سرخورده شدهایم که آن را گوشهای گذاشته و فراموشش کردهایم. آثار اگزوپری –البته به جز شازده کوچولو- از همین دست کتابها هستند. ممکن است مخاطبی شیفتهی قلم، داستان گویی و در کل آثار او شود و دیگری نه. شاید بشود نام نویسندگان خاکستری را برای چنین افرادی به کار برد.
احتمالا تکلیف بخش زیادی از کتابخوانهای حرفهای با مارکز، همینگوی، سلین، وولف، فوئنتس و… روشن است. تکلیف با سیدنی شلدون و دنیل استیل هم روشن است. اما به همین راحتی نمیشود دربارهی براتیگان، پل آستر یا اگزوپری نظر داد. اینها مخاطبین خاص و طرفداران مخصوص به خود را دارند. برای برخی نویسندگانی مهم و برای دیگران در دستهی نویسندگان معمولی به حساب میآیند. این خصلت ادبیات میانه است.
این را میگویم که جنبهی دیگری از آثار اگزوپری را نیز بیان کرده باشم. اینکه شما ممکن است هیچ ارتباطی با قلم و داستانهای او برقرار نکنید. خواندن کتابهایش را نیمه رها کرده و تا پایان عمر به سراغ هیچ کتاب دیگری از او نروید. این نه به معنای این است که اگزوپری نویسندهی بدی است و نه معنای دیگری میدهد. چنین واکنشی از سوی مخاطبین تنها یک دلیل دارد و آن اینکه ما با یک نویسندهی خاکستری مواجهیم. همین و بس. ذات ادبیات و به طور کلی هنر در خود چنین نگرشها و جهتگیریهایی را نهفته دارد و طبیعی هم هست.
اگر فرض کنیم هر نویسندهای یک کتاب شاخص دارد، و اگر ما قصد داریم نویسنده محور مطالعه کنیم، یعنی در یک زمان مشخص تمام کتاب های موجود از یک نویسندهی خاص را بخوانیم، بهتر است آن کتاب شاخص، انتخاب آخرمان برای خواندن باشد. دربارهی آثار اگزوپری نیز بهتر است همین روال را طی کنیم چون بدون شک در تمام آثارش چیزهایی برای لذت بردن هست.
برخی کتابها تبدیل به خاطرهی جمعی مردمان یک خطه، سرزمین و فرهنگ میشوند. شاهنامه برای ایرانیان، دیوان شمس یا مثنوی معنوی مولانا برای فارسی زبانان و کتب آسمانی مذاهب برای پیروان آن مذهب از این دست به شمار میروند. بعضی کتاب ها اما به خاطرهی جمعی بخش زیادی از مردم جهان تبدیل میشوند. یعنی مردم بسیاری فارغ از زبان، فرهنگ، دین، خطهی جغرافیایی و… آن کتاب را میخوانند.
شازده کوچولو احتمالا مهم ترین کتاب از میان آثاری است که به خاطرهی جمعی مردم جهان تبدیل شده است. برای نویسندهی چنین کتابی بسیار سخت است که سایر آثارش را از زیر سایهی چنین اثری خارج کند. حتی برای مخاطبین آن نویسنده هم سخت است که سایر آثار آن نویسنده را با آن اثر شاخص مقایسه نکنند. خلبان جنگ اما قطعا از آن دست آثاری است که اگر به خودی خود و مستقل از هر اثر دیگر نویسندهاش خوانده شود، کتاب آهان آهان داری است که میتواند برای ما در خاطرات فردیمان از کتابخوانی قرار بگیرد.
شاید بشود گفت یکی از دلایلی که مانع آن شده خلبان جنگ آنطور که باید و شاید مورد توجه مخاطب کتاب در کشور ما قرار بگیرد، ترجمههای نه چندان خوبی است که از آن در بازار موجود است.در میان چهار پنج ترجمهای که من از این کتاب دیدهام تنها یکی را میشود ترجمهای کم نقص دانست. مابقی و به خصوص یکی دو ترجمه آنقدر ضعیف، پر ایراد و نامفهوم است که بعید میدانم بشود تا ده صفحهی اول تحملش کرد.
در نهایت اینکه فارغ از اینکه ما چقدر طرفدارش باشیم، نمیشود کتمان کرد که #اگزوپری نویسندهای مهم در عرصهی ادبیات داستانی جهان و خلبان جنگ، البته بعد از شازده کوچولو و باد، شن و ستارگان، مهمترین اثرش به شمار میرود.
خلبان جنگ ما را با خود به دل زندگی جنگجویان آسمان میبرد و قطعا لحظات نابی برایمان رقم میزند.
ادبیات فرانسه
این مقاله را ۱ نفر پسندیده اند