در گود زورخانه: گفتگو با صابر قنبری
این مقاله را ۱ نفر پسندیده اند
سلام آقای قنبری. خیلی خوشحال و سپاسگذارم که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید. لطفا خودتان را برای مخاطبان وینش معرفی بفرمایید. سلام. صابر قنبری هستم، سی سال سن دارم، از استان البرز، شهر کرج. کرج شهر قهرمانپروری است. چطور با ورزش زورخانهای آشنا شدید؟ من از همان کودکی بهواسطهی پدربزرگم، حاج ناصر قنبری، با ورزش زورخانهای آشنا بودم. پدربزرگم، پدر پدرم، یکی از کهنکسوتان ورزش زورخانهای بودند که سه سال پیش به رحمت خدا رفتند. من هم کموبیش از سن پایین با این ورزش آشنا بودم اما به صورت رسمی و مداوم از ده سالگی این ورزش را شروع کردم و در گود زورخونه فعالیت ورزشیام را شروع کردم. پس مشوقتان پدربزرگتان بوده. از ایشان برایمان بگویید. همهی خانوادهام، پدر و مادر و عمو و خاله و دایی و عمه، همگی برای اینکه راهم را در این زمینه ادامه دهم مشوقم بودند اما مشوق اصلی من پدربزرگم حاج ناصر قنبری بودند. روز اولی که با او به باشگاه رفتم یادم هست. وقتی سنم کمتر بود به قول معروف تپل بودم، خیلی اضافه وزن داشتم. اما توی کوچه با بچههای همسایه و هممحلهایها فوتبال بازی میکردم. یک روز بابابزرگم گفت «صابر دوست داری با هم بریم زورخونه، اونجا با هم ورزش کنیم؟» گفتم «آره، بریم». دیگر یک بار رفتن همانا و گیر کردن آنجا همان. پس واقعا خوشاقبال بودید که چنین پدربزرگی داشتید. رشتهی تخصصی شما چیست؟ من در ورزش زورخانهای در دو رشتهی تیمی زورخانهای و کباده تخصص دارم و از اول همین دو رشته را پیگیری کردم و تا اینجا رساندم. من چند عکس از قهرمانیهای شما و همتیمیهایتان دیدم. ماشاءالله همگی نمایندگان شایستهای هستید برای این ورزش. دربارهی عناوین و مقامهایتان بگویید. ممنون. چندین مقام و عنوان دارم، در انتخابی تیم ملی دو سال مقام اول کباده را به دست آوردم، در بخش تیمی زورخانهای مقام اول و دوم و سوم داشتهام، در میانداری انفرادی عنوان نایب قهرمانی و مقام سومی را داشتهام، در مسابقات بینالمللی ورزشهای رزمی و بازیهای سنتی در کره جنوبی هم مقام سوم تیمی را به دست آوردیم… و تا جایی که یادم میآید مقام سوم لیگ کشور را به دست آوردیم، نایب قهرمان و قهرمان تیمی شدیم. خدا را شکر مقامهای زیادی در این رشته به دست آوردیم. در حالحاضر چه سمتی دارید؟ الان که در خدمت شما هستم سرمربی استان البرزم. همچنین مدرس رسمی فدراسیون ملی و بینالمللی ورزشهای زورخانهای هستم. مدرک داوری هم دارم و عضو تیم ورزشهای زورخانهای هم هستم. سالهاست که در این زمینه فعالیت دارید، حدود بیستسال اگر اشتباه نکنم. از جایگاهی که دارید راضی هستید؟ خدا را شکر، بله از جایگاهم راضیام. خیلی هم زحمت کشیدم برای جایی که الان ایستادهام؛ چه از لحاظ تئوری که مطالعاتی داشتیم در زمینهی مربیگری و تغذیه و تمرین و این حرفها، و چه در بحث ورزشی که با گوشت و پوست و خونمان سختیهای ورزش قهرمانی را لمس کردیم. الحمدالله راضیام. بله. تا کجا میخواهید ادامه بدهید؟ منظورم این است که به کجا برسید خوب است؟ تا جایی که حس کنم در اوج هستم و میتوانم برای خانوادهام، برای استانم، برای باشگاهم افتخارآفرینی کنم قطعا ادامه میدهم. فعلا به احتمال زیاد یک مسابقهی جهانی پیش رو داریم که اگر این مسابقه را بدهیم، انشاءلله مدالش به بقیه مدالهایی که قبلا به دست آوردیم اضافه میشود. ببینیم چه پیش میآید. آیا ورزش زورخانهای روی زندگی و احوالات شخصیتان هم تاثیرگذار بوده؟ ورزش زورخانهای ورزش چندبعدی است، یعنی فقط بحث جسمانی اینجا مطرح نیست، شما برای تقویت و بهترشدن حال دل و معنوی خودت هم این ورزش را انجام میدهی. هم جنبهی معنوی دارد، هم جنبهی جسمانی و هم جنبهی هنری. ورزشی است که هم روحیهی میهنپرستی و هم علاقه به دین و مذهب و سنت و خلاصه همهی جنبههای روحی و جسمی انسان را تقویت میکند. از همین بابت در زندگی شخصی ما خیلی تاثیرگذار بوده؛ در صبر و حوصلهمان، در برخوردمان با افراد جامعه، در جایگاه اجتماعیای که به دست آوردهایم، در اخلاق شخصیمان، در آمادگی جسمانیمان، در تقویت اعتقادات و روحیهی میهنپرستیمان تاثیرگذار بوده. آیا حاضرید فرزندانتان را وارد فضای ورزشهای زورخانهای کنید؟ بله، چرا که نه! اگر روزی صاحب فرزند بشوم، خیلی هم عالی میشود که وارد ورزش زورخانهای شود. خب، اگر فرزند دختری داشتید که علاقمند به فعالیت حرفهای در ورزشهای زورخانهای بود، چه؟ او را همراهی میکنید؟ با توجه به اینکه بانوان اینروزها در عرصههای ورزشی واقعا میدرخشند و حتما ورزشهای زورخانهای هم مورد استقبال و توجه بانوان قرار خواهد گرفت، اینطور نیست؟ ببینید این دوسوال تحت شرایطی است که بستر آن برای ورود بانوان فراهم شده باشد. اگر این بستر فراهم شده باشد چرا که نه، اگر فرزند دختری داشته باشم حتما به صورت حرفهای وارد این ورزش میکنم و قطعا اگر این بستر فراهم بشود این ورزش مورد استقبال بانوان نیز قرار خواهد گرفت. خیلی از بانوان هستند که به این ورزش و به یادگیری این ورزش علاقه دارند، فقط نمیتوانند به طور آکادمیک درون زورخانهها این ورزش را یاد بگیرند. از اوضاع و احوال ورزش زورخانهای در کشور بگویید. بعد از حضور ما در برنامهی عصر جدید که چهرهی واقعیتر و بهروزتری از ورزش زورخانهای را نشان جامعه دادیم، مخاطبان و ورزشکارانی که به این ورزش جذب شدند بیشتر شد. پایهریزی برنامهی عصر جدید نیز از استان البرز و زورخانهی خودمان بود. بسیار اتفاق تاثیرگذاری بود. مشتریهای زورخانهمان بعد از این برنامه خیلی بیشتر شد. افراد با چهرهی واقعی ورزش زورخانهای آشنا شدند و خیلی از باورهای غلط درخصوص این ورزش از بین رفت. ولی باز هم جای پیشرفت دارد، چه در سطح ملی و چه در سطح بینالمللی که بتوانیم در میادین بزرگی مثل المپیک قدم بگذاریم و به وسیلهی آن رویداد فرهنگ ایرانی و پهلوانی را به کل جهان نشان بدهیم. خدا را شکر ورزش زورخانهای شرایطش بهتر شده ولی خیلی جای بهترشدن دارد. همه ی این پیشرفتها هم حاصل تدابیری بوده که فدراسیون اندیشیده، و هم خلاقیتی که ورزشکاران و مربیان در این زمینه به خرج دادند. و خدا را شکر تا اینجا خوب پیش رفته و انشاءالله بهتر هم خواهد شد. خب یکذره در بحث رسانه باید قویتر عمل بکنیم. یکذره افرادی که در رسانهها هستند باید زحمت بیشتری بکشند و زیباییهای این ورزش را بیشتر به نمایش بگذارند. خدمتتان عرض کنم که بحث مالی و بودجه هم هست که طبیعتا هرچه حمایت مالی بیشتری از این ورزش بشود تبلیغات برای این ورزش بیشتر خواهد بود. مورد بعد حضور بانوان است که ما هنوز زیرساختش را فراهم نکردهایم. منظورم حضور بانوان در زورخانهها به عنوان تماشاگر نیست، بلکه به عنوان کسی که این ورزش را انجام بدهد. باید اول زیرساختهایش برای انجام این موضوع مهیا شود. چون یکی از شروط اصلی ورود به مسابقات رسمی آسیایی و جهانی و المپیک حضور بانوان در این رشته است. که انشاءالله زیرساختهاش فراهم بشود و اگر این اتفاق بیفتد خیلی باعث رشد و پیشرفت این ورزش خواهد شد. با توجه به اینکه ورزش زورخانهای مربوط به گسترهی تاریخی ایرانشهر میشود، دنیا چقدر با این ورزش آشنایی دارد؟ نمیشود گفت دنیا خیلی با این ورزش آشنایی دارد. البته هستند خارجیهایی که این ورزش را میشناسند. من خودم سرمربی تیم ملی کره جنوبی و تیم ملی سوریه بودم اما چندان نمیشود گفت با این ورزش آشنایی دارند و خیلی سطحی دربارهی این ورزش میدانند. خیلی باید این شناخت عمیقتر بشود تا فرهنگ ما برایشان جا بیفتد و بدانند با چه فرهنگ غنی و پری طرف هستند. ولی باز هم نسبت به قبل خیلی این آشنایی بیشتر و بهتر شده. بالای هشتاد و خردهای کشور با این ورزش آشنایی دارند اما همانطور که گفتم در آن کشور فراگیر نیست و عدهی کمی این ورزش را انجام میدهند. کدام ابعاد این ورزش برای غیرایرانیان میتواند جالب باشد؟ چیزهایی که برای خارجیهایی که با من در ارتباطند جالب است، بحث فرهنگی و معنوی این ورزش است که هم با جسم و هم با روح در ارتباط است. تلفیق هنر و ورزش و دین و ملیگرایی و اینها خیلی برایشان جالب است و بیشتر از خود ورزش، به آداب و رسوم و سنتها و نمادهای ورزش زورخانهای علاقندند. اینکه مثلا هرکدام از وسایل ورزشی نماد کدام ابزار جنگی است. چون ورزش زورخانهای، در گذشته ورزش آمادگی جسمانی برای جنگ بوده. مثلا تخته شنو نشاندهندهی شمشیر است، کباده نشاندهندهی تیروکمان، سنگ نشاندهندهی سپر، میل نماد گرز و ضرب زورخانه نمادی از طبل جنگی است. آیندهی ورزشهای زورخانهای را چطور میبینید؟ باتوجه به روند روبه رشدی که این ورزش داشته، آیندهاش بسیار روشن و درخشان است، خصوصا با توجه به ورود سنین نونهال و نوجوان به این ورزش که نسبت به گذشته خیلی بیشتر شده. آقای قنبری مخاطبان وینش اغلب از دوستداران کتاب و مطالعهاند. شاید برایشان جالب باشد که بدانند شما چه میخوانید؟ اصلا اهل مطالعه هستید؟ بله، تا حدی. نه که بگویم خیلی اهل مطالعهام اما گاهی کتاب میخوانم. بهجز کتابهای درسی و علمی مربوط به حیطهی خودم، بیشتر کتابهای فانتزی را دوست دارم. کتابهای فانتزی زیادی دارم و میخوانم، مثل ارباب حلقهها، بازی تاج و تخت و هری پاتر. به دنیای فانتزی و دنیای اساطیری علاقمندم. جالبترین بخش از ورزشهای باستانی و زورخانهای برای من، تماشای تصاویر و عکسهای قدیمی از ورزشکاران و کهنکسوتان است. دوست دارید در سالهای پیری با چه تصویر و عنوانی شناخته شوید؟ والا عنوان خاصی مدنظرم نیست که با آن عنوان صدایم کنند ولی تنها چیزی که از خدا میخواهم این است که هر جا اسمی از من برده میشود خاطرهی خوب آنجا باشد، به قول معروف به نیکی از من یاد شود. حالا اگر بودیم دعایمان کنند، اگر نبودیم بگویند خدابیامرز آدم خوبی بود. همین که نام نیک و خاطرههای خوب از ما باقی بماند ما را کفایت میکند. در گود زورخانه
گفتگو با صابر قنبری








زورخانه




