حبس دوست داشتنی
به دنیا آمدن و زندگی یک بچه در زندان به همراه مادرش؟ چرا در زندان به او پسر آفتاب می‌گویند؟ جرم مادرش چه بوده؟ چنین قصه‌ای در نظر اول برای نوجوانان عجیب به نظر می‌آید اما محمدحسین شیرویه مطلبی نوشته و ما را به خواندن این قصه و لذت بردن از آن حسابی تشویق کرده است. ببینیم او چگونه توانسته تجربه خودش از خواندن چنین قصه‌ای را برای ما توصیف کند.
حبسِ دوست داشتنی
داستان از جایی درگیرت می‌کند که وکیل درجه یکی به اسم ونلیر، از ماجرای جسیکا و پسرش خبردار می‌شود. از نظر ونلیر، نگه داشتن یک کودک بی گناه در زندان، کاری غیر قانونی است و از آنجا که جسیکا پسرش را در زندان داشته، پس حبسش را به طور کامل نکشیده و قرار است با درخواست آزادی مشروط جسیکا مخالفت کند و سرپرست دافرتی، مرد مهربانی که عامل نگه داشتن پری کنارش بوده را از کار برکنار کند.
حبس دوست داشتنی
این مقاله را ۷ نفر پسندیده اند
2 دیدگاه در “حبس دوست داشتنی”
سپاس از وینش عزیز برای تبدیل یادداشت حبس دوست داشتنی به نسخه صوتی دوست داشتنی ترش! 🙂
ممنون از شما نوجوانان عزیز که می‌نویسید و می‌خونید