زنِ فروشنده
کایکو فوکورا یک زن سی و شش ساله است که از هیجده سالگیاش در یک فروشگاه زنجیرهای کار میکرده است. او مجرد و کمی منزوی است و از بچگی اینطور بوده است. او با کسی غیر از اعضای خانوادهاش رابطهای ندارد اما کمکم با مردی به اسم شیهارا که تازگی در فروشگاه استخدام شده، آشنا میشود. این موضوع خانواده او را هم خوشحال میکند اما رابطه آن دو خیلی دوام نمیآورد چون شیهارا آدمی تنبل و سوء استفادهگر است که زالوصفتانه تا منافعش تامین باشد،به آدم میچسبد. او ارام آرام شغل کایکو را از او میگیرد و به او وعده میدهد که در شرکتهای معتبر استخدام خواهد شد. کایکو حالا باید تصمیم بگیرد آیا به رابطه با شیهارا ادامه دهد و به وعدههایش دل خوش کند یا به دنبال زندگی عادی خود برود…
موراتا در این رمان نگاهی طنزآمیز به بحرانهای اگزیستانسیالیستی و جنسیت زدگی در زندگی فرد دارد. این رمان اثری بیزمان است اما به شدت وصف حال جوامع امروزی دنیا است که با طنز سرخوشانهاش شما را به خواندن و خواندن ترغیب میکند.