خزامی
نویسنده: سنان انطون
مترجم: محمد حزبایی زاده
ناشر: افق
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۳
تعداد صفحات: ۲۴۰
شابک: ۹۷۸-۶۲۲۳۳۲۱۳۰۶
خزامی
سنان أنطون در گفتوگویی گفته بود، «مسئله من رنج انسان است!» و این رشته را میتوان در همه آثار سنان دید. نقطه مرکزی و درونمایه پنج رمان و دو مجموعه شعر این نویسنده عراقی مقیم نیویورک محنت وجودی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. شخصیتهای محوری رمانهای « إعجام، یامریم، وحدها شجرة الرمان، فهرس و خزامی» درگیر مسائل وجودی و گرفتار نظامهای خودکامهاند.
سنان در پنجمین اثر روایی خود، خزامی همین خط را دنبال میکند، هرچند این بار مکان رویدادها را از عراق به امریکا منتقل میکند. دو شخصیت داستان خزامی (اسطخدوس یا خیری بری) هریک در دورهای و به دلیلی خاص اکنون در ایالات متحده زندگی میکنند.
عمر به دلیل فرار از خدمت سربازی و از دست دادن گوش خود (براساس قانون خدمت نظام وظیفه در دوران جنگ) به امریکا پناه برده و به هر شکلی میخواهد از گذشته و هر نسبت خود با این سرزمین فاصله بگیرد؛ دور شدن از معاشرت با عراقیها و عربها و در نهایت تلاش برای تغییر نام خود به «اومار» و ساختن گذشتهای موهوم و انتساب به پورتوریکو؛ اومار پورتوریکویی!
سامی اما پزشکی است که پس از حمله امریکا و اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ و شروع جنگ داخلی و از دست دادن همسر خود به امریکا میرود تا کنار پسرش زندگی کند. سامی حالا دچار بیماری الزایمر است و تلاش میکند به گذشته و خاطرات خود از عراق روزگار زیبا چنگ بزند به کمک شعر و ترانه و خاطره!
سنان روایت خود را در طول داستان و تا پایان آن روی این دو خط موازی ادامه میدهد.
مترجم در مقدمه کتاب نوشته که سنان برای پیشبرد مضمون داستان در لابهلای سطرها و خاطرات شخصیتها از کلمات چندین ترانه از ام کلثوم، یاس خضر و چند خواننده دیگر استفاده کرده و پیشنهاد میکند برای درک بیشتر و کاملتر فضای داستان این ترانهها را بشنویم.

سنان انطون سال 1967 در بغداد به دنیا آمد. او با شروع جنگ عراق در سال 1991 به آمریکا رفت و سال 2006 از دانشگاه هاروارد در رشته مطالعات عربی و اسلامی مدرک دکترا گرفت.
سنان از مخالفان اشغال عراق توسط آمریکا بود. مقالاتش در نشریات معتبری همچون گاردین، نیویورک تایمز و روزنامههای عربی منتشر میشود و رمانهایش به چندین زبان ترجمه شده. او از انجمن مترجمان ادبی آمریکا جایزه ملی ترجمه را بابت ترجمه اثری از محمود درویش دریافت کرد.
علاوه بر خزامی، آثار دیگری از سنان همچون فهرس، شبی در تمام شهرها و مریما به فارسی ترجمه شدهاند.
بخشی از کتاب
وطن؟ کدام وطن که وجبی خاک یا چیزی در آن نداری؟ حتی مالک تنت که در شکم مادرت شکل گرفته نیستی. بدن تو دارایی دولت است و در نهایت بزرگواری به تو اجازه میدهد در آن زندگی کنی و مانند هر مالک حریصی هر وقت هرکاری بخواهد با تنت میکند.
آن را با هزاران تن دیگر، در کوره جنگهای شکست خورده میاندازد. از غذا محرومش میکند و به آن گرسنگی میدهد تا خودش و فرزندانش فربه شوند. و اگر اعتراضی کنی یا از قوانین ظالمانهاش سرپیچی، سگی از سگهای هارش تو را گاز میگیرد و تکهای از بدنت را میکند. و اگر دل به دریا بزنی و با قوانین باطل دیوانهوارش مخالفت کنی، نشان خود را همچون مهری بر پیشانیات میکارد.
تازه اگر بخت یارت باشد و در بیابان چالت نکند و تو را بی سنگ قبر رها نکند تا خانوادهات نتوانند بر مزارت بیایند.