vinesh وینش
vinesh وینش

 

سایت معرفی و نقد کتاب وینش همکاران

ایران عصر ناصری

نویسنده: سوین هدین

مترجم: وحید صابری مقدم

ناشر: پیام آزادی

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۴۰۱

تعداد صفحات: ۴۷۲

شابک: ۹۷۸-۰۰۰۱۰۲۷۸۴۸

  این مقاله را ۰ نفر پسندیده اند

ایران عصر ناصری

تهیه این کتاب


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

ایران عصر ناصری

 

 

کتاب ايران عصر ناصری نخستین کتاب و سفرنامه «سون هدين» مستشرق و جغرا‌فی‌دان سرشناس سوئدی به ايران وحاوی 128 نقاشی از نویسنده و دو نقشه تاریخی از ایران، قفقاز و خلیج فارس است که در سال 1887 در استکهلم به زبان کلاسیک سوئدی انتشار یافت و مترجم نزدیک به سه دهه به دنبال یافتن آن بوده  و یکسال هم برای ترجمه آن وقت صرف کرده است.


نویسنده کتاب، آقای سون هدین بیست سال از عمر خویش را در آسیا گذرانده  و به دنبال کشف سرزمین‌های ناشناخته و اطلاع از وضعیت مردمان ساکن در آنها و اطلاع رسانی دقیق به هم میهنانش در شمال اروپا بوده است.
وی کتاب ايران عصر ناصری را از دیدگاهی غیر استعماری و غیر انگلیسی و غیر روسی یا فرانسوی نگاشته و دیدگاه وی نسبت به وضعیت اجتماعی و سیاسی آن دوران در ایران بسیار جالب و خواندنی است.


كشورهای شمال اروپا و بخصوص سوئد در زمره كشورهايی در اروپا هستند كه درپيشينه تاريخی آنان در قالب دولت و نظام سياسی هيچ نوع سابقه استعماری يا تجاوزگری به ساير كشورها ديده نمی‌شود. عموم حملات و دزدی‌ها و غارت‌های وايكينگ‌ها كه نسل مهاجمی از اهالی كشورهای اسكانديناوی و بخصوص نروژی‌ها بوده‌اند در دوران قرون وسطی (از قرن هشتم ميلادی به بعد) به بنادر اروپايی كه مستندات مربوط به رويداد آنها در تاريخ وجود دارند نه در قالب دولت‎‌ها بلكه تنها در قالب گروه‌هايی از دزدان دريايي انجام شده است.


روحيات مردمان شمال اروپا عموما و به‌طور سنتی آرام و به‌دور از هرنوع تنش و چالشی است و علاقه‌مند هستند كه به‌طور مستقل تجربيات و كشفيات خود را نسبت به ساير سرزمين‌ها و جوامع بشری و مردم ساكن در آنها داشته باشند و اينكه لزوما متكی به ديدگاه و نظرات ساير برادران اروپايی خويش نيستند. علاوه بر آن محيط‌های طبيعی پرآب و جنگل‌های انبوه كاج در شمال اروپا مردمان آن سرزمين‌ها را مشتاق و علاقه‌مند به ديدن صحراهای كويری و آفتاب گرم و سوزان می‌کند. سون هدين نيز برخاسته از اين نوع تفكرات و دارای چنین بينشی است.


سون هدين متولد 19 فوريه 1865 در استكهلم و متوفی 26 نوامبر 1952 در همان شهر است. وی از دوران نوجوانی به جغرافيا و كشف سرزمين‌های ناشناخته علاقه‌مند بود. بيش از بیست سال از عمر خويش را در صحراهای آسيا گذراند و طی اين سال‌ها دورافتاده‌ترين نقاط صحراها و دشت‌های آسيا و نيزكويرهای ايران را درنورديد و حاصل جست‌وجوهای جسورانه خويش را طی 65 جلد كتاب و صدها گزارش علمی در شاخه‌های جغرافيا، تاريخ و باستانشناسی منتشر ساخت.

او همچنين اسناد سياسی و اطلاعات استراتژيكی ذی‌قيمتی را برای دولت متبوعش به ارمغان برد. قسمت عمده مخارج سفرهای طولانی او (و از جمله سفر اول وي به ايران) از سوی دربارسلطنتي سوئد تامين گرديد. هدین شرق‌شناسی قوی و در رشته جغرافيا از جمله نخبگان عصر خويش بود. يافته‌های او كم نظير و ستودنی هستند. حمايت وی از آلمان نازی در جنگ دوم جهاني به شهرت وی لطمه وارد كرد. او همواره مورد ستايش فرماندهان آلمانی بود و آنها از نتايج اكتشافات وی در مشرق زمين در جهت شناسايی سرزمين‌های دوردست آسيايی بهره‌مند می‌شدند.


برداشت‌های وی از جامعه ايران در دوران قاجار و در عصر ناصری و زمانی‌كه به‌تازگی تلگراف وارد ايران شده بود و ماموران انگليسی تلگراف‌خانه‌های ايران را اداره می‌کردند، بخصوص در ترسيم اوضاع اجتماعی ايران و نقش قدرت‎‌های بيگانه و ميزان نفوذ آنان در كشور ما بسيار شگفت‌انگيز است.

او سه سفر به ايران داشته است كه اولين آن در سال 1886 و مصادف با فروردين ماه 1265 و در عصر ناصرالدين شاه قاجار ده سال قبل از كشته شدن شاه در حرم حضرت عبدالعظيم به دست ميرزا رضای كرمانی به ايران انجام شده است. دومين سفرش در سال 1891 در همراهی با یک هیات ویژه سیاسی از سوی پادشاه سوئد و نروژ با هدف تقديم عالی‌ترين نشان دربار پادشاهی سوئد به ناصرالدين شاه بوده. سومين سفر او به مقصد هندوستان و تبت و در عصر مظفرالدين شاه قاجار و پيش از وقوع انقلاب بزرگ مشروطه بوده، در شرايطی كه جامعه در التهاب و در گيرودار شروع يك انقلاب و دگرديسی اساسی در حد و سطح كشوری است.

او درباره اوضاع ايران در آن برهه تاريخی چنين می‌نويسد: «جايي را كه قريب به بيست سال قبل از اين ديده بودم بسيار تغيير يافته و مردم ايران به‌طور علنی دربار پادشاهی و حكمرانان را بدون ترس در همه جا مورد انتقاد قرار می‌دهند.»


کتاب نخستین سفرنامه نامبرده به ايران است (Genom persien mesopotamien och kaukasien- reseminnen af Sven Hedin) كه عنوان دقيق آن «سفرنامه سون هدين از طريق ايران، بين‌النهرين و قفقاز» نام دارد و در سال 1887 در استكهلم در 3700 نسخه چاپ و طبع گرديده، لکن هيچ‌گاه ترجمه نشد. با ارزش‌ترين قسمت اين كتاب نقشه ايران و قفقاز است كه برگرفته از منابع آلمانی، روسی و انگليسی و به زبان سوئدی است كه در انتهای كتاب به‌وسيله نويسنده ترسيم شده است. اين در زمانی است كه كشورهای عربی حاشيه خليج‌فارس و عربستان هنوز موجوديتی نداشته و در قالب دولت تشكيل نشده بودند یعنی در سال 1886. امروزه بايستي در آنتيك فروشی‌های شمال اروپا در جست‌وجوی اصل اين سفرنامه بود.

مترجم كتاب به سختی يك نسخه از كتاب را از طريق رييس بنياد سون هدين در استکهلم دريافت كرده و آن را به فارسی برگردانده است. او اميدوار است ترجمه اين كتاب بتواند به آشنايی بيشتر با نوع نگاه مردم كشورهای اسكانديناوی به ايران كه دارای روحيات و نوع نگرش متفاوت از ديگر مناطق اروپا هستند، كمك کند.

 

ایران عصر ناصری.جلد دوم

 

در حین ترجمه سفر نامه اول سون هدین، مترجم متوجه وجود سفرنامه دوم وی شد. با بنیاد هدین تماس گرفت و سفرنامه دوم وی به ایران را درخواست کرد. بنیاد  مذکور اعلام کرد که فقط یک نسخه از آن را در بایگانی  دارند. رئیس  بنیاد در مهر ماه  1401 اعلام کرد حاضر است یک نسخه  از آن کتاب را که متعلق به شخص خودش است هدیه دهد. تاریخ چاپ کتاب 1891 است.   

 

سون هدین نویسنده کتاب  ایران عصر ناصری  چهار سال پس از نگارش سفرنامه اول خویش در سال 1890 میلادی از سوی پادشاه اسکار (پادشاه وقت سوئد و نروژ) ماموریت می‌یابد که در معیت یک هیات سیاسی  به اتفاق سه نفر دیگر به ریاست آقای ویلهلم تِره شو، عازم ایران شده و به نمایندگی از سوی وی نشان عالی دربار پادشاهی سوئد بنام «صرافیم» را به شاه ایران (ناصرالدین شاه) بدهد. این در پاسخ به دادن مدال «تمثال همایونی» است که سال قبل از آن از سوی میرزا محسن خان سفیر ایران در عثمانی ( استانبول) برای پادشاه اسکار برده شده بود.

ماحصل سفر هیات سوئدی–نروژی  به ایران کتاب  479 صفحه ای است با  عنوان فوق.

هیات ابتدا به برلین رفته با سفیر شاه در برلین دیدار و هماهنگی می‌کنند و سپس به قسطنطنیه (استانبول) رفته با سفیر شاه در استانبول هماهنگ می‌شوند . نامه‌ای مودت آمیز  هم از طرف پادشاه اسکار به  سلطان عبدالحمید دوم (سلطان عثمانی) می‌دهند که قسمتی از صورت مذاکرات هیات با سلطان عثمانی در کتاب درج شده است.

هیات با کشتی به گرجستان و از آنجا بوسیله قطار به بادکوبه و از بادکوبه با یک کشتی روسی عازم انزلی می‌شوند. در انزلی مورد استقبال  یک مقام وزارت خارجه و معاون  فرماندار گیلان قرار می‌گیرند، سپس با کالسکۀ شاهی عازم رشت می‌شوند بعد به همراه یک شاهزاده قاجاری به تهران می‌روند و نشان را به شاه ایران تقدیم می‌کنند. صورت مذاکرات آنان در دیدار با ناصرالدین شاه  با جزئیات در یک فصل به طور کامل درج شده است.  

 

نوشته‌ها و کتاب‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *