آینده تاریخ است
نویسنده: ماشا گسن
مترجم: افشین خاکباز
ناشر: مرکز
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحات: ۴۷۲
شابک: ۹۷۸۹۶۴۲۱۳۴۵۶۴
کتابهای مردمپسند در مورد روسیه معمولا دو صورت کلی دارند. یا داستان قدرتمندان هستند؛ مثل تزار یا استالین یا لنین یا پوتین که توضیح میدهند کشور چگونه بود و چطور اداره میشد. یا درباره مردم عادی هستند و توضیح میدهند زندگی در چنین کشوری و چنین حالوهوایی چطور بوده است. ماشا گسن نویسنده کتاب آینده تاریخ است… کتابی نوشته است از نوع دوم. او نیز مانند کتاب جاشوا یافا «میان دو آتش…» چند شخصیت اصلی انتخاب کرده که عمدتا از نسلی هستند که در دهه آخر شوروی سابق به دنیا آمدهاند و سپس زندگی آنها را تعقیب کرده است. حاصل رمان بلند غیرداستانیای است که زندگیهای آدمهای مختلف آن به هم دوخته شده است و از خلال آن میتوان زندگی روسی را فهمید.
نویسنده خود روس است. در دهه شصت میلادی به دنیا آمده و در اواخر دهه هفتاد میلادی وقتی پدر و مادرش به این نتیجه رسیدند که زندگی در کشورشان دیگر غیرممکن است مهاجر شده. در دهه هشتاد میلادی خبرنگار جوانی بوده که مشاهده میکند چطور نظامی که تصور میشد قویتر از آن ممکن نیست و تا ابد سرپا خواهد بود، ناگهان مثل تل خاکی فرو ریخت. حالا او به عنوان یک خبرنگار روسیالاصل به کشور برمیگردد و تحولاتش را گزارش میکند. کاری که خود آن را مستندنگاری دموکراسی در حال تاسیس روسیه توصیف میکند. دموکراسیای که هیچوقت تاسیس نشد و موضوع این کتاب هم همین است: بازگشت دوباره تمامیتخواهی به روسیه چطور ممکن شد؟
با بسته شدن بیش از پیش فضا به دنبال تحولات سال 2008 (جنگ با گرجستان)، 2012 (بگیر و ببندهای پوتینی) و 2014 (اشغال شبه جزیره کریمه) یک بار دیگر ماندن در روسیه برای نویسنده غیرممکن میشود و او این بار دست فرزندش را میگیرد و از کشور خارج میشود. کتاب آینده تاریخ است که یک جور رمان/ناداستان روزنامهنگارانه و تحقیقی است حاصل چند دهه درگیر بودن ماشا گسن است با موضوع روسیه و دموکراسیای که رسیدن به آن هربار ناممکن میشود.
درباره نویسنده
ماشا گسن روزنامهنگار آمریکایی روستبار و نویسندهی کتابی است به نام «مرد بیچهره؛ ظهور باورنکردنی ولادیمیر پوتین». گسن حوایز متعددی دریافت کرده که عضویت افتخاری بنیاد گوگنهایم و عضویت افتخاری بنیاد کارنگی از جمله آنهاست. آثار او در نیویورک تایمز، نقد کتاب نیویورک، نیویورکر، ونیتی فر و بسیاری نشریات دیگر به چاپ رسیدهاند. گسن پس از سالهای سالی که در مسکو زندگی کرده اکنون در نیویورک اقامت دارد.
بخشی از کتاب
روز بعد پس از اینکه ناوالنی از زندان آزاد شد، سریوژا در فیسبوک خواند که زنی به میدان برگشته است تا به اعتراض ادامه دهد. او را میشناخت، البته نه خیلی خوب، ولی اسمش را میدانست و اغلب به کافهای میرفت که او مدیرش بود. آن خانم همیشه یک چیز را در صفحهاش تکرار میکرد و از مردم میخواست که بیایند و همراهش بایستند، و تا وقتی که همه اتهامات علیه ناوالنی را پس نگرفتهاند و تا وقتی که همهی زندانیان پروندهی بولوتنوی را آزاد نکردهاند همانجا بمانند. او در صفحات دوستانش نظر میگذاشت -دوستان خیلی زیادی هم داشت- و از آنها میخواست بیایند و به او ملحق شوند. گاهی آنها یکی دوساعتی میآمدند و بعد سر زندگیشان برمیگشتند. ولی او میماند. بیش از سه هفته هر روز در میدان، زیر ساعتی که روزها و ساعات مانده به المپیک سوچی را میشمرد میایستاد. تابلویی را که به زبان روسی و انگلیسی رویش نوشته بودند «همه زندانیان سیاسی را آزاد کنید» در دست میگرفت. برای نخستین بار بعد از چند روز، دهها مامور پلیس و چند ون پلیس دورهاش کرده بودند. معلوم بود انتظار دارند معترضان برگردند. ولی مدتی بعد رفتند و او دوباره تنها ماند. هر روز تصویری از خودش را زیر ساعتی که مثل زندانیها روزها را میشمرد در صفحهاش میگذاشت.
نویسنده معرفی: بهزاد وفاخواه