پزشک نازنین
نویسنده: نیل سایمون
مترجم: شهرام زرگر
ناشر: نیلا
نوبت چاپ: ۷
سال چاپ: ۱۳۹۳
تعداد صفحات: ۸۲
شابک: ۹۷۸-۹۶۴۸۵۷۳۳۳۶
لیست مقالاتی که از این کتاب استفاده کرده اند
پزشک نازنین
پزشک نازنین از برجستهترین نمایشنامههای نیل سایمون به شمار میآید که با نگاهی بر داستانهای کوتاه نمایشنامهنویس شهیر روس، آنتوان چخوف به نگارش درآمده است. این اثر اولین بار در سال ۱۹۷۳ روی صحنه رفت و ۲۰۸ شب اجرا شد.
نمایشنامه پزشک نازنین، قصه نویسندهای را دنبال میکند که در اتاق کوچکش، آرزوی نوشتن داستانی ماندگار دارد اما در طراحی روند داستانها و پایانبندی آنها در دوراهی گیر میکند و نمیتواند بین پایان منطقی و پایان خوش، تصمیم بگیرد. در نمایشنامه چند داستان کوتاه که در دست نگارش نویسنده هستند را میخوانیم و همزمان با درگیریهای ذهنی او مواجه میشویم: داستان ایوان ایلیچ چردیاکف که با یک عطسه زندگیاش از این رو به آن رو میشود؛ جولیا، معلم سرخانهای که گیر حساب و کتابهای خانم خانه میافتد، خادم شهر که در روز عروسی دختر دندانپزشک، بیخبر از همهجا مجبور است وظیفه کشیدن دندان پوسیدهاش را به دستیار بی تجربه و ساده لوح دکتر محول کند، ولگردی که حاضر است به خاطر سه روبل، خودش را غرق کند، دختری که با ۱۰۳ درجه تب، میخواهد هر طور شده در آزمون هنرپیشگی شرکت کند و زنی که برای چهار روبل و شصت و شش کوپک کسری حقوق شوهرش، دارد بانک را روی سر کارمندانش خراب میکند.
در هر داستان، بیپرده با انسانهایی روبهرو میشویم که درگیر بروکراسی و یا احساسات وسواسگونهای هستند که سرنوشتشان را دگرگون میسازد. سایمون داستان را با خلق موقعیتهای کمیک و غیرمنتظره، پیش میبرد و از شخصیت نویسنده بهره میجوید تا پیوندی میان داستانکها ایجاد کند. صحنههای کوتاه، سادگی متن و ضرباهنگ بالای نمایشنامه و نگاه طعنهآمیز نویسنده، مخاطب را با اثر همراه میکند.
کمدیهای نیل سایمون، از جمله همین اثر به دوستداران نمایشنامههای چخوف و علاقهمندان به کمدیهای اپیزودیک آمریکایی پیشنهاد میشود.
نمایشنامه پزشک نازنین با ترجمههایی از آهو خردمند (نشر نی) و شهرام زرگر (نشر نیلا) در ایران عرضه گردیده است. این نمایشنامه بارها در جهان و از جمله ایران به روی صحنه رفته است؛ از جمله اجرایی با همین نام به کارگردانی اشکان خطیبی و نمایشی (با کمی تغییرات، با همکاری شهرام زرگر در مقام نویسنده) با نام «به خاطر یک مشت روبل» به کارگردانی محمد حسن معجونی.
نیل سایمون در ژوئیه ۱۹۲۷، در محله برانکس نیویورک چشم به جهان گشود. در دوران نوجوانی به نوشتن روی آورد و به سینما علاقهمند شد. پس از دوران دبیرستان وارد دانشگاه نیویورک شد و کمی بعد به خدمت نیروی هوایی ارتش درآمد. پس از آن در بخش برنامههای کمدی رادیویی کمپانی برادران وارنر مشغول به کار شد.
نگارش فیلمنامه هرگز پولدار نمیشوی از اولین تجربههای به اجرا درآمده او در تلویزیون بود. از نمایشنامههای اولیه وی، میتوان پابرهنه در پارک، زوج ناجور و بیا و شیپور بزن را نام برد که بازخوردهای بسیار مثبتی از سوی تماشاگران و منتقدان دریافت کردند. اتاقی در هتل پلازا، پسران آفتاب، کله پوکها، اتاقی در هتل لندن، خنده در طبقه بیست و سوم و شایعات از دیگر آثار نیل سایمون هستند. او در سال ۱۹۹۱ با گمشده در یانکرز توانست جایزه پولیتزر را به دست آورد.
سایمون را مخصوصاً به واسطه آثار کمدیاش، میتوان یکی از تاثیرگذارترین نمایشنامه نویسان تاریخ تئاتر برادوی برشمرد. مجموعاً بیش از ۵۰ نمایشنامه از وی به جا مانده که اغلب با استقبال پرشور مخاطبان در آمریکا و دیگر نقاط جهان روبهرو شده است. سایمون در اوت سال ۲۰۱۸ درگذشت.
بخشی از کتاب
ایوان: سونیا!
(سونیا با عجله وارد میشود.)
به من توهین شده.
همسر: به تو ایوان؟! کی به تو توهین کرده؟ تو که آدم خوش برخورد و مهربونی هستی.
ایوان: کی؟ بهت میگم کی. ژنرال براسیلهوف، شهردار.
همسر: مگه چهکار کرده؟
ایوان: خوک کثیف، خیلی زیرکانه و با مهارت تمام به من اهانت کرد. اون حیلهگر ظالم، اون در واقع من رو مجبور کرد که برم تو دفترش به زانو بیفتم و بهش التماس کنم. من به یه آدم احمق مزخرف تبدیل شدم.
همسر: تو اینقدر قابل تغییر هستی؟
ایوان: من باید دوباره برم و بهش بگم در مورد اون چی فکر میکنم. طبقه کارگر باید حرفش رو بزنه.
(به طرف در میرود.)
اینجا باید جای امنی برای همه انسانها، نژادها، مذهبها باشه. ما باید این آزادی رو داشته باشیم که روی هر کسی بخوایم عطسه کنیم.
نویسنده: بنابراین، روز بعد چردیاکوف رفت که به ژنرال توهین کنه…
ژنرال: کی این مرد چرک و کثیف رو اینجا راه داده؟ چی میخوای؟
ایوان: چی میخوام؟ پرسیدین چی میخوام؟… میدونین زندگی برای همه یکسان نیست. همیشه یه عده خدمت میکنن، یه عده بهشون خدمت میشه. یه عده فرمان میدن، عدهای اجرا میکنن. و در یک همچین زندگیای یک حادثه اتفاق میافته که باعث اهانت و توهین میشه، و اون کسی که اهانت کرده هنوز میپرسه… چی میخوای؟
ژنرال: چی میخوای؟ مثل آدمهای مزخرف و احمق رفتار نکن. چی میخوای؟
ایوان: بهت میگم چی میخوام… میخوام دوباره ازتون عذرخواهی کنم.
(مکث.)
برای عطسهای که کردم. مطمئن نبودم که شما قضیه رو درست متوجه شده باشین. اون یه اتفاق بود، فقط یه اتفاق. باور کنین.
نویسنده معرفی: مدیا نورخمامی
Thanks for clicking. That felt good.
Close