رسانه بی طرف نیست
تقریباً همه رسانههای جهان ادعا میکنند که گزارشهای خبریشان را به صورت مستقل، بیطرفانه و محققانه تولید میکنند. آنها مدعیاند که صرفاً به گزارش و توصیف بیطرفانه «واقعیت عینی» میپردازند و از هر گونه نتیجهگیری و قضاوت مبتنی بر پیشفرضها و پیشداوریها پرهیز میکنند. از سوی دیگر؛ این رسانهها مدعیاند که رسانههای رقیب این واقعیتها را به نحو توطئهآمیز و با سوگیری و دخالت دادن داوریهای منفعتطلبانه تحریف کرده و به آن واقعیتها جهت میدهند. آیا این ادعاها درست است؟ آیا رسانه مستقل و بیطرف وجود دارد؟
چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم
نویسنده: ریچارد پل و لیندا الدر
مترجم: مهدی خسروانی
ناشر: نشر نو
نوبت چاپ: ۵
سال چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحات: ۱۳۳
شابک: ۹۷۸۶۰۰۸۵۴۷۱۳۶
تقریباً همه رسانههای جهان ادعا میکنند که گزارشهای خبریشان را به صورت مستقل، بیطرفانه و محققانه تولید میکنند. آنها مدعیاند که صرفاً به گزارش و توصیف بیطرفانه «واقعیت عینی» میپردازند و از هر گونه نتیجهگیری و قضاوت مبتنی بر پیشفرضها و پیشداوریها پرهیز میکنند. از سوی دیگر؛ این رسانهها مدعیاند که رسانههای رقیب این واقعیتها را به نحو توطئهآمیز و با سوگیری و دخالت دادن داوریهای منفعتطلبانه تحریف کرده و به آن واقعیتها جهت میدهند. آیا این ادعاها درست است؟ آیا رسانه مستقل و بیطرف وجود دارد؟
چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم
نویسنده: ریچارد پل و لیندا الدر
مترجم: مهدی خسروانی
ناشر: نشر نو
نوبت چاپ: ۵
سال چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحات: ۱۳۳
شابک: ۹۷۸۶۰۰۸۵۴۷۱۳۶
تقریباً همه رسانه های جهان ادعا میکنند که گزارشهای خبریشان را به صورت مستقل، بیطرفانه و محققانه تولید میکنند. آنها مدعیاند که صرفاً به گزارش و توصیف بیطرفانه «واقعیت عینی» میپردازند و از هر گونه نتیجهگیری و قضاوت مبتنی بر پیشفرضها و پیشداوریها پرهیز میکنند. از سوی دیگر؛ این رسانهها مدعیاند که رسانههای رقیب این واقعیتها را به نحو توطئهآمیز و با سوگیری و دخالت دادن داوریهای منفعتطلبانه تحریف کرده و به آن واقعیتها جهت میدهند.
آیا این ادعاها درست است؟ آیا رسانه مستقل و بیطرف وجود دارد؟ ظاهراً پاسخ این پرسشها منفی است. رسانه ها حتی اگر بر فرض محال از صاحبانشان و حکومتها و نظامهای سیاسیای که بر آنها نظارت دارند، تاثیر نپذیرند از فرهنگ و نظرگاه مخاطبانشان تاثیر میپذیرند و توصیفات و روایتهایشان از واقعیتها، خواهناخواه با انواعی از پیشفرضها و داوریها همراه است.
اساساً پوشش خبری و روایت رویدادها در رسانههای یک جامعه، به طور قالب بر چنین اصلهایی انجام میگیرد: «ماجرا از نظرگاه ما و جامعه ما چنین به نظر میرسد؛ بنابراین ماجرا چنین است!»، «این واقعیتها باورهای ما را تایید میکنند؛ بنابراین اینها مهمترین واقعیتها هستند!»، «این کشورها با ما دوست نیستند؛ بنابراین این کشورها شایسته انتقادند!»، «این گزارشها بیشترین جذابیت یا هیجان را برای خوانندگان ما دارند، بنابراین اینها مهمترین گزارشهای خبریاند!» و… .
روشن است که این اصول نانوشته در ارائه گزارشها و روایتهای رسانهای، وجود پیشفرضها و داوریهای از پیشتعیینشده را نشان میدهد که مانع تضمین ویژگی بیطرفی در رسانه های یک جامعه میشود.
در چنین وضعیتی کسانی که خبرها را نقادانه دنبال میکنند تکتک این اصلها را معکوس میکنند تا بتوانند کمتر در معرض داوری جانبدارانه موجود در روایتهای رسانهای قرار بگیرند.
کتاب چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم نحوه انجام این کار را به مخاطبانش توضیح میدهد و بنابراین تاثیر سوگیری و تبلیغات بر اندیشیدن افراد را کاهش میدهد. این کتاب با هدف تقویت نگرش انتقادی نزد مخاطبان رسانههای جمعی در جوامع مختلف نوشته شده است.
این کتاب در ابتدا توضیح میدهد که پشت همه سوگیریها و تبلیغات در رسانههای خبری در همه جای جهان، منطق یکسان و سادای قرار دارد؛ هر جامعه و فرهنگی جهاننگری منحصر به فرد خود را دارد. این جهاننگری بر آنچه افراد جامعه میبینند و نیز بر شیوه نگاهشان به آن چیزها تأثیر میگذارد. رسانههای خبری که در چارچوب فرهنگهای گوناگون جهان فعالیت میکنند، بازتابدهنده جهاننگری همان فرهنگی هستند که خبر را برایشان تهیه میکنند. اما حقیقت آنچه در جهان میگذرد بسیار پیچیدهتر از چیزی است که در چارچوب یک فرهنگ خاص، حقیقت به نظر میرسد.
در ادامه نویسندگان کتاب توضیح میدهند که هر کسی در هر جامعهای اگر میخواهد خبرها را به شیوه سنجشگرانه و انتقادی مصرف کند، باید این حقیقت را بپذیرد و خبرها را با توجه به این حقیقت مصرف کند. کتاب سپس راهکارهای این دریافت و نگرش سنجگرانه و انتقادی را با انواع مثالهای رسانهای به مخاطب خود آموزش میدهد.
طبق نظر نویسندگان کتاب حاضر، اگر اکثریت بزرگ شهروندان در یک جامعه از سوگیریهای موجود در خبرهای رسانههای داخل آن جامعه غافل باشند، اگر نتوانند ایدئولوژیها، جهتدهیها و پیچشها را تشخیص دهند، اگر نتوانند اقدامهای تبلیغاتی را تشخیص دهند، طبیعتاً نمیتوانند به نحوی معقول و واقعگرایانه معین کنند که کدام یک از پیامهای این رسانهها را باید با دریافت پیامهای دیگر تکمیل کنند، کدام یک را باید تعدیل کنند و کدام یک را باید یکسره کنار گذاشته و رد کنند.
این قوه تشخیص سره از ناسره در رسانهها امروزه به امری ضروری بدل شده است؛ زیرا از یکسو منبع خبری در سطح جهان روز به روز به سطح پیچیدهتری از منطق رسانه (هنر اقناع و تاثیرگذاری بر تودههای عظیم مردم یا فریب آنها) دست پیدا میکنند و در نتیجه این توانایی را مییابند که هالهای از بیطرفی یا عینیت و صداقت به دور گزارشهای خبری خود ایجاد کنند.
از سوی دیگر، امروزه فقط اکثریت کوچکی از شهروندان این مهارت را دارند که سوگیری و تبلیغات را در خبرهای منتشر شده در کشورشان تشخیص دهند. به بیان مبسوطتر، فقط تعداد نسبتاً انگشتشماری از افراد در جوامع مختلف میتوانند تشخیص دهند که فلان رسانه تصویری یکسونگرانه از رویدادها عرضه کرده است یا در صدد برمیآیند که دیدگاهها و منبعهای اطلاعاتی دیگر را هم مرور کنند و آنها را با دیدگاهها و اطلاعاتی که جریان غالب رسانهای در اختیارشان قرار داده، مقایسه کنند.
هم اکنون اکثریت بزرگی از مردم جهان که آموزشی در زمینه سنجشگرانهاندیشی یا تفکر نقادانه ندیدهاند، مثل موم در دستان رسانههای خبری کشورهای خود هستند. دیدگاه آنها درباره جهان، درباره اینکه کدام کشورها را دشمن بداند و کدام کشورها را دوست، عمدتاً توسط این رسانهها و باورهای سنتی و عرف جامعهشان شکل میگیرد. بر این اساس ترویج و بسط سنجشگری و نگرش انتقادی در خصوص مطالب رسانهها در همه جوامع امری ضروری و لازم به نظر میرسد. زیرا فقط کسانی میتوانند تاثیر رسانههای ملی را بر خود کنترل کنند که فهم خوبی از شرایط کار رسانهها در جهان داشته باشند.
بر این مبنا، هدف نویسنده در این کتاب این است که به خوانندگان کمک کند تا با فراهم آوردن پارهای از زمینهها در خود، شیوه تاثیرپذیریشان از رسانهها را دگرگون کنند. نویسندگان این کتاب امیدوارند بتوانند مطالبی را به خوانندگانشان بیاموزند که هنگام مواجهه با محتوای گزارشها و پیامهای رسانههای خبری، مستقلتر، خردمندانهتر و سنجشگرانهتر واکنش نشان دهند.
طبق نظر نویسندگان، تشخیص سوگیری و تبلیغات در رسانههای داخلی و بینالمللی هنری است که فراگیری آن نیاز به زمان بسیاری دارد، ولی این هنری است که در آزادی، صداقت و مسئولیتپذیری فکری نقش اساسی دارد. این کتاب کوچک گام اولیهای است در جهت این که مردم گزارشهای خبری را بیشتر مورد ارزیابی و تحلیل فکری قرار دهند. هر چقدر آدمیان این هنر را بیشتر کسب کنند، رویداد مبارک محو و از بین رفتن تفکرات قومی و قبیلهای و شستشوی مغزی در جوامع مختلف بیشتر و بیشتر رخ خواهد داد.