مهد فراموشی
نویسنده: محمد حمیدزاده
ناشر: نشر متخصصان
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحات: ۱۲۸
شابک: ۹۷۸۶۲۲۲۹۲۲۴۸۱
مهد فراموشی، مجموعهای از چهار قطعه ادبی بلند به قلم محمد حمیدزاده است.
قطعات هر کدام با عنوانی و توضیح مختصری در برابر آن آغاز شدهاند؛ سایه: قلمرو تاریکی و قلمرو نور، سایهی روشنایی: رهبر نور و میز گرد و نه صندلیاش، سایهی تاریکی: پادشاه تاریکی و پنج جواهر تخت سلطنتی، سایهی تاریکی و روشنایی: بینهایت جهان در مرز قلمرو تاریکی و نور.
قطعات به شکلی داستان گونه آغاز میشوند، داستان رهبر نور و پادشاه تاریکی و آنچه باید انجام دهند و درنهایت خنجر و قلمی که راز تعادل و تعامل آن را فراموش کردهاند. داستانی درباره همه چیزهای فراموش شده.
بخشها به آرامی خواننده را از آغاز هستی به قلمروهای نور و تاریکی میبرند، گفتوگوهایی شکل میگیرند که مفاهیم مورد نظر نویسنده را درباره درک از زندگی منتقل کنند و در نهایت رسیدن به بینهایت جهان که با درهم آمیختن نور و تاریکی، ذهن و واقعیت شکل میگیرد.
درباره نویسنده
محمد حمیدزاده متولد دی ماه سال 1377 در تهران است. تحصیلاتش را در دانشگاههای emu قبرس و middle east technical ترکیه در رشته روابط بین الملل گذرانده و دارای مدرک روانشناسی عمومی، NBA و DBA و مدارک علمی کاربردی در زمینه اقتصاد و مدیریت است.
او دو کتاب در انتشارات archway آمریکا به چاپ رسانده و مشاور و پژوهشگر در زمینه خانواده، اقتصاد، سیاست، فلسفه و شخصیت شناسی است.
بخشی از کتاب مهد فراموشی
آیا تو میدانی عشق چیست و از چه چیز سرچشمه میگیرد؟!
عاشق به دیوانه گفت
عشق همان چیزی است که هرگز قابل تعریف نیست
و عشق از چیزی سرچشمه میگیرد که هرگز زاییده نشده است
دیوانه که متوجه منظور عاشق نشده بود
سکوت کرد و با چهرهای پر از پرسش به عاشق خیره شد
عاشق از روی زمین بلند شد
کودکان و حیوانات و درخت را نوازشی کرد
و به دیوانه گفت
آیا میتوان عاشق چیزی شد که هرگز به وجود نیامده است؟!
دیوانه گفت
خیر
عاشق گفت
آیا میتوان از روی عشق چیزی را به وجود آورد
بدون آنکه بدانیم آن چیز خود میخواهد
وجود داشته باشد یا خیر؟!
دیوانه اندکی فکر کرد و گفت
خیر
عاشق گفت
پس تو که عشق را یافتهای به دنبال چه میگردی؟!