سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

روز: 29 بهمن 1401

اعتیاد نوجوانان

مرثیه‌ای برای روزهای خوب

زیر نور ماه شیشه‌ای، با لحن تلخ و گزنده‌اش، داستان اعتیاد دختری نوجوان را روایت می‌کند. دختری که برای فرار از اندوه و سوگ سیاه زندگی‌اش، به آغوش ماهی شیشه‌ای پناه می‌آورد. لورل پانزده ساله که مادر و مادربزرگش را در توفان کاترینا از دست داده، با پدر و برادر کوچکش به شهر جدیدی می‌رود تا زندگی را از نو شروع کنند. اما غم گذشته، بر زندگی او سایه انداخته و خاطرات تلخ، او را رها نمی‌کند. این کتاب به بازآفرینی اندوه می‌پردازد، اما با تمام سیاهی‌هایش، پایان شیرینی دارد.

کارخانه اسلحه سازی داوود داله طوفان

آن‌که باد بکارد، طوفان درو خواهد کرد؛ داوود داله

محمدرضا شرفی خبوشان در کارخانه اسلحه‌سازی داوود داله مخاطب را به درک خشونتِ زاییده از قدرت و عواقب آن می‌رساند. او برای نمایش این خشونت داستانش را از روایت بازی نوجوانانه‌ای شروع می‌کند تا در انتها مخاطب را به این قول برساند که هر که باد بکارد، جز طوفان درو نخواهد کرد.

نگاهی به ابعاد گوناگون خشونت در کتاب‌های کودک و نوجوان

با کودکان و نوجوانان چطور می‌توان از خشونت حرف زد؟ از نظر بعضی دلواپسان حوزه‌ی کودک و نوجوان، نباید بی‌پرده خشونت را نشان داد. اما در ادبیات کودک و نوجوان، با نشان دادن خشونت می‌توان تا حدودی از آن پیشگیری کرد. از سوی دیگر، مخاطب نوجوان می‌تواند با شخصیت اصلی هم‌ذات پنداری کند و در تجربه‌ی او شریک شود، تا جایی که درد و رنج ناشی از خشونت، به آگاهی بدل گردد و دید تازه‌ای به مخاطب بدهد. در واقع کتاب‌هایی که از جنگ و مهاجران جنگی و خشونت‌های روزمره در جامعه صحبت می‌کنند، به بچه‌ها این فرصت را می‌دهد تا با دیدی باز جهان اطرافشان را ببینند.

وقتی اندوه به سراغم می‌آید

خوردن شیرکاکائو با اندوه

همیشه نمی‌توان شاد بود و گاهی اندوه به سراغ ما می‌آید. حالا باید با این اندوه، این حسی که بسیاری از آن فراری‌اند، چه کار کرد؟ چطور با آن کنار آمد و او را خیلی کش نداد؟ «وقتی اندوه به دیدارم می‌آید» قدم به قدم به کودک نشان می‌دهد که اندوه چیست و چطور وقتی به سراغمان آمد باید آن را همراهی کنیم.

آوا در آینه

آوا پنهان زیر آوار

قصه‌ی «آوا در آینه» روایت آزار دیدن دختر نوجوانی است که در تقلای هضم کردن و گفتن این اتفاق به خانواده‌اش است. او و خانواده‌اش در تله‌ی اعتماد افتاده‌اند. اعتماد به آدمی نزدیک، به کسی که بهترین دوره‌های زندگی‌اش در کنار او بوده است. اما حالا تبدیل شده است به آدمی که آوا لحظه‌ای نمی‌تواند حضورش را تحمل کند.