زنی که میخواست فتوسنتز کند
این مقاله را ۴ نفر پسندیده اند
نویسنده: شقایق مستعلیپور نشر آناپنا، کتاب گیاهخوار به قلم هان کانگ را در سال 1403 با ترجمهی مهلاسادات عرب روانهی بازار کرده است. این کتاب از پرفروشهای نیویورکتایمز است که جایزهی منبوکر را هم نصیب نویسندهاش کرد. هان کانگ اولین نویسندهی کرهای است که نوبل ادبیات را برد. همهچیز با توصیف شوهر یونگهه، چونگ از او شروع میشود. او همسرش را بسیار معمولی میداند و حتی برای توصیفش هم کلمهی دقیقی ندارد؛ بلکه همیشه میان نه این و نه آن سرگردان است. مردِ سلطهجو، دنبال زندگیِ روی روال و بیدردسر است. او یونگهه را به همسری انتخاب کرده است؛ چون با ویژگیهای این زن مشخص است که هرگز لازم نیست حقوقش را خرج تعطیلات آخر هفته، خرید و… کند. این زن حتی برای جایگاه برابر نمیجنگد. ساکت و آرام و تهی است؛ اما ماجرا از جایی شروع میشود که زنِ به نظر شوهر، سربهراه و در واقعیت سرکوبشده، خوابی عجیب میبند. بعد از آن خواب یونگهه گیاهخوار میشود و طغیانی خاموش را شروع میکند. شوهر مدتی تحمل میکند؛ اما این طغیان خاموش از سر یونگهه نمیافتد. شوهر پای خانوادهی دختر را وسط میکشد و اوضاع حتی از قبل هم پیچیدهتر میشود. ماجرا تا جایی پیش میرود که یونگهه دست به خودکشی میزند؛ اما این تازه شروع ماجراست. گیاهخوار سه بخش دارد که هر بخش از دید یکی از شخصیتها روایت میشود. راوی در هر سه بخش، سوم شخص محدود است. بخش اول با نام «همسر من یونگهه» از دید شوهر او، چونگ روایت میشود. نام بخش دوم «خالکوبی» است که ماجرا را از دید شوهر خواهر یونگهه روایت میکند. بخش سوم و آخر «درخت شعور» است که جهان آن از دید خواهر یونگهه روایت میشود. در تمام این بخشها پراکندهگوییهایی ناگهانی با روایت یونگهه هم هست. این زاویهدید آنقدر بیمقدمه وارد روایت و از آن خارج میشود که در اوایل کتاب مخاطب را گیج میکند؛ چون او هنوز با فضای ذهنی و شخصیت یونگهه خو نگرفته است. هرچی ماجرا بیشتر پیش میرود؛ تهوعی گنگ از تصاویر ذهن یونگهه به مخاطب سرایت میکند. انگار زن دستوپا میزند تا خودش را ورای نگاه راویان زندگیاش به مخاطب نشان بدهد. انگار زندگی او و روایتش هر دو به یک اندازه از او گرفته شده است. نزدیکان روایت یونگهه و تصویر او را تحریف کردهاند؛ البته در گیاهخوار انگار زندگی هر شخصیتی در چهارچوب سنت و آزادی مدرنیته دستکاری شده است. هان کانگ در جایی گفته است که ساختار رمان را شبیه موسیقی سه موومنتی (movement) طراحی کرده است. هر کدام از این تغییر تنها ریتم و صدای خودش را دارد. بخش اول خشک، بیاحساس و روایی است. بخش دوم پرشور، شهوانی و حسی است. بخش سوم هم آرام و ویرانگر و تاحدی متافیزیکی است. این ساختار کاملاً عمدی انتخاب شده است. شاید بشود این کتاب را فراتر از بخشهایش در ساختار، بهنوعی تداعیگر زندگی زنان تحت خشونت دید. انگار این رمان تقسیمبندی دیگری ورای زندگی یونگهه دارد. در ابتدا دخترکی است که از محبت والدین دور مانده است. در میان، جوانی گیج و در تقلای شناخت خود است. در انتها هم شاید پیرزنی تنهاست که پایان زندگی خود را برای رسیدن به ابدیت سپری میکند. این مرحله در کتاب هنوز در جوانی یونگهه روایت میشود؛ اما یونگهه بهشکلی نمادین در انتظار تبدیلشدن به ذات طبیعت است. هان کانگ در یکی از مصاحبههایش اشاره کرده است که ایدهی کتاب گیاهخوار از مقالهای دربارهی مردی چینی آمده است؛ او این مقاله را در اواخر دههی 90 یا اوایل 2000 خوانده بود. در آن مقاله مردی تلاش میکرد تا فتوسنتز کند و تصمیم مرد برای نویسنده، بسیار تکاندهنده بود. در رمان گیاهخوار، گیاهخواری نمادی از مقاومت است. احتمالاً میشود این شیوه را (منهای تلاش او برای خودزنی ناگهانی) به مکتب «اعتراض خشونت پرهیز» (passive resistance) شبیه دانست. یونگهه لازم دارد بدنش را پس بگیرد؛ بدنی که برای او شاید شبیه سرزمین است. همانطور که در ادبیات فمنیستی بدن زن در نقش سرزمینی اشغالشده «The body as a colonized territory» تصویر میشود. در این رمان بدن یونگهه میدان جنگ است. او تقلا میکند تا در جامعهای مردسالار، بدن، جهان و اختیارش را از سلطهی مردان پس بگیرد. در انتها علاقهی یونگهه به گیاهشدن و فتوسنتز علاقهی او برای برگشت به طبیعت اصلی را نشان میدهد. او در مسالمتآمیزترین حالت ممکن میخواهد به ریشههای اصلی آزادی برسد؛ بااینحال کسانی هم هستند که حالت روحی یونگهه را طغیان و بازپسگرفتن نمیدانند. آنها معتقدند این زن علایم اسکیزوفرنی منفی یا گسست از بدن (Depersonalization) از خود نشان میدهد. در قسمتی از رمان پدر یونگهه سگی را به موتورش میبندد و او را آنقدر روی زمین میکشد که بمیرد. این مجازات سگ برای گازگرفتن یونگهه است و یونگهه شاهد این ماجراست؛ اما این خشونت به همینجا ختم نمیشود. خانواده، سنتی دارد که بر آن اساس فرد زخمی باید حیوانی که او را زخمی کرده است، بخورد؛ پس یونگهه مجبور میشود کمی از گوشت سگ را مزه کند. میشود اینطور نتیجه گرفت که گیاهخواری او در آینده شاید نوعی عذاب وجدان هم بوده باشد. شاید پرهیز از خوردن گوشت بهنوعی به تطهیر هم شباهت داشته باشد. در ابتدا یونگهه فقط گوشت نمیخورد؛ اما بعد شوهر خواهرش از او میخواهد تا مدل تیزرش شود. شوهر خواهر روی بدن یونگهه گلوگیاه طراحی میکند. از همانجاست که زن کمکم آزادی را در تبدیلشدن به گیاه میبیند. در زندگی اینهه، خواهر یونگهه، هم همین اتفاق بهشکلی دیگر پدیدار میشود. جیوو، پسر او خواب میبیند که مادرش تبدیل به پرنده شده است. کمکم ذهن اینهه در وجودش بهدنبال تأیید این ادعا میگردد و خوابوخیال او هم شروع میشود. این مفهوم هنوز هم در جامعههای محافظهکار آسیایی انکار یا سرکوب میشود. زن در این جوامع از نظر قانونی و سنتی در اختیار مرد قرار میگیرد. در جوامع مردسالار زن جزیی از دارایی مرد محسوب میشود. از طرفی دیگر در این جوامع، فهم و درک یا اختیار و انتخاب برای زنان نیست؛ پس زن نمیتواند و نباید از معاشقه امتناع کند و همخوابی نوعی خدمت به مرد و از وظایف زن است. در کتاب گیاهخوار هر دو خواهر خوانواده تجاوز در زندگی زناشویی را تجربه میکنند. زنها در گیاهخوار در مواجهه با این تجاوز تلاش میکنند آن را در خود حل کنند. این درونریزی دقیقاً طبیعیانگاری تجاوز است که ساختار، بیسروصدا آن را در ذهن زنان کاشته است. حالا این کاشت در لحظهی مواجهه، به انفعال و تحملی خاموش تبدیل میشود. برادرشوهر یونگهه تمام بدن او را غرق تصویر گل میکند. او در ذهن خودش به زن زیبایی و هنر میبخشد و برای تصویر هنری او ارزش قائل است؛ اما همهی اینها باعث نمیشود از تجاوز چشمپوشی کند و به لطافت و توافق رو بیاورد. زن با هیچ ویژگی و امکانی حتی از جانب کسی که تحسینش میکند در امان نیست. در جوامع متمدن دستکم در رسانهها مفصل این موضوع را آموزش میدهند که بخشهای همخوابی رضایت جداگانه لازم دارد. دست کم توافق برای راحتی را عَرضه و رضایت تلقی نمیکنند؛ اما در بیشتر فرهنگهای آسیایی اولین توافق، آخرین توافق است و مرد نیازی نمیبیند برای پیشروی دوباره تأیید بگیرد. درنهایت «خودش هم میخواست؛ وگرنه… .» نخنماترین بهانهی متجاوزهاست. جامعهی کرهی جنوبی، جامعهای بسیار محافظهکار با چهارچوبهای سنتی برای زنان است. کتاب گیاهخوار با شکستن پوشش مقدس نقش همسر و مادر، به لایهای عمیقتر نفوذ کرد. هان کانگ با نشاندادن رنجهای زنی در جامعهای مردسالار و خشن، آرامش خاطر جامعه را به هم زد. خیلیها گیاهخوار را «آزاردهنده» و «تکاندهنده» توصیف کردند. خیلی از مردم با مخالفت شدید، یونگهه را نهتنها قهرمان نمیدانستند؛ بلکه او را زنی مریض میدیدند که تصویری روانپریش از زنان کرهای به دیگران نشان میداد. این کتاب در سالهای اولیه در کره کاملاً شکست خورد؛ اما در سال 2016 جایزهی منبوکر به آن تعلق گرفت و کتاب دوباره بر سر زبانها افتاد. در سال 2015، دبورا اسمیت، دانشجوی دکترای ترجمه کتاب گیاهخوار را به انگلیسی ترجمه کرد. او چند سالی بیشتر نبود که کرهای یاد گرفته بود؛ بااینحال جسارت او، هان کانگ را در جهان به شهرت رساند و اثر او را صاحب جازهی منبوکر کرد. در این بین انتقادات شدیدی به ترجمهی انگلیسی وارد شد. ترجمهی اسمیت بسیار آزاد و شاعرانه بود و خیلیها آن را بازنویسی میدانستند، نه ترجمه. او در بعضیجاها جملات را حذف و مفاهیم را تلطیف کرده بود. جملات اثر اصلی بریدهبریده و کوتاه است و با فضای اثر همخوانی دارد؛ اما اسمیت حتی سبک را بهدرستی حفظ نکرد. بخشی از منتقدان در برابر این تغییرات موضع سختی گرفتند. آنها معتقدند که تلطیف رمان، در واقع نگاه غرب به زن شرقی است. غربیها زن شرقی را بیمارگونه، شکننده و شاعرانه میدانند. منتقدان تأثیر عمیق این نگاه در ترجمه و در مقابل تأثیر ترجمه بر تثبیت این نگاه را ناعادلانه میدانستند؛ چون باعث میشد رنج و درد زنان شرقی، بسیار لطیفتر از چیزی که هست به نظر برسد. در این توصیف خشونت، نرمتر میشود و مخاطب غربی خشونت علیه زنان شرق را همانطور که هست نمیبیند و باور نمیکند. در این میان موافقان این ترجمه معتقدند ترجمه باید روح اثر راه در فرهنگ مقصد حفظ کند. اصرار به نگهداشتن جزییات ممکن است اثر را از فهم و همخوانی با فرهنگ مقصد دور کند. هان کانگ در ابتدا در مصاحبهای گفت که از ترجمه راضی است و به دبورا اعتماد دارد؛ اما بعدها در جای دیگری گفت از ترجمهی بعضی از قسمتها تعجب کرده است؛ بااینحال از نتیجه راضی است. در سال 2020 نسخهی گرافیکی و فرانسوی با اقباس از این کتاب و به همین نام منتشر شد. فضای این نسخهی گرافیکی بدنمحور با طراحیهای سورئال و دیوانهوار است. زنی که میخواست فتوسنتز کند
داستان کتاب
سبک کتاب
ایدهای بر اساس واقعیت
نمادگرایی در گیاهخوار
احساس گناه و خشونت علیه حیوانات
تغییر رویاهای زنان از طریق مردان
تجاوز در زندگی زناشویی
هنر، زیبایی یا تحسین، مانع تجاوز نیست
فرهنگ رابطه
جنجال بزرگ در کره
جنجال ترجمهی انگلیسی
اقتباس از گیاهخوار
پیشنهاد مطالعه: شعر «سنگ نیلی» از هان کانگ




