جنگ، جنگ تا…
شروع و پایان جنگها تاریخ مشخصی دارند اما جنگ بعداز پایان هم ادامه پیدا میکند. شهرها، از جنگ برگشتهها، در جنگ از دست دادهها، با جنگ بزرگ شدهها، همگی تأثیرات جنگ را با خود حفظ میکنند.
چه بازنده جنگ باشیم چه برنده، چه آغازگر چه پایانگر، جنگ با ما باقی میماند. ادبیات بخشی از این حیات جنگ را، از شکل ظاهری تا درونیترین لایههایش به ما نشان میدهد.
وقتی از جنگ حرف میزنیم، دامنه موضوع فراتر از چیزی است که در ابتدا بهنظر میآید. گاهی زمان وقوع جنگ را در نظر داریم و از زیروبم آن روزها میگوییم، از ویرانی تا مرگ، از ایثار تا پیروزی. گاهی هم از آنچه میگوییم که پس از جنگ بجا مانده، از فقدانهای ظاهری تا عمیقترین تجربیات درونی.
گاهی از آدمهایی میگوییم که آن لحظات را تجربه کردهاند. آن آدمها بعدها، بعداز پایان جنگ به زندگی عادی برمیگردند اما دیگر همان آدم قبلی نیستند. آنها تجربهای را همراه خود دارند که با تغییر زمانه و روزگار، دگرگون نمیشود. شاید هم دگرگونی آن پاسخی باشد به چیزی دیگر.
ارمیا، شخصیت داستانی کتابهای رضا امیرخانی، یکی از این آدمهاست.
آدمهای بسیاری از جنگ برنمیگردند. آنها ارزشمندترین دارایی زندگیشان یعنی جانشان را بر سر دفاع از خاک و ارزشهایشان میگذارند. اما آنها بازماندگانی دارند، خانوادهها و وابستگانی که فقدان آنها را باید تاب بیاورند و ادامه مسیر زندگیشان تحت تأثیر این فقدان قرار میگیرد.
شهره احدیت در رمان هانیمون به سراغ بازماندگان شهدای جنگ رفته است.
در جنگ شهرهایی ویران میشوند. ساکنان آن شهرها وقتی به جغرافیای قبلی بازمیگردند دیگر همان فضای آشنا را پیدا نمیکنند. آنها چیزی ورای خانه و اسباب و هممحلهای را از دست دادهاند. جنگ که تمام میشود تازه زمان دستوپنجه نرم کردن با چیزهایی است که از دست دادهایم. این موضوعی است که در بررسی کتاب هرس به آن توجه شده.
بعداز جنگ روایتهای تازهای از آن به دست میآید. ثبت و مرور تاریخ جنگ همیشه اتفاق میافتد. گرچه این جنبه از جنگ شکل مستند و وقایعنگرانه دارد اما میتواند با قرائتهای مختلفی انجام بگیرد. اما کتاب تاریخ جنگ نوشته جعفر شیرعلینیا یکی از کتابهای نادری است که همراه با روایت تصویری و دقیق، اطلاعات جالب و مغفول ماندهای از جنگ میدهد.
گاهی اوقات روایت جنگ در دل جنگ صورت میگیرد. آثار سینمایی و تلویزیونی سهم مهمی در اینگونه روایتها دارند. مستندهای روایت فتح در زمان جنگ ایران چنین نقشی داشتند. سالها پس از آن زنی فرانسوی با بررسی این مستندها به سراغ روایت جنگ در سینمای ایران رفت.
شاید نه چندان زیاد (که البته دلایلش قابل درک است) اما کتابهای داستانی بودهاند که در طی چهلسال اخیر به سراغ موضوع جنگ رفتهاند. این داستانها با اینکه مربوط به دوران جنگ هستند اما هرکدام با نگاه متفاوتی به ماجراهای جنگ پرداختهاند.
زمین سوخته، عقرب روی پلههای راهآهن اندیمشک، ایرانشهر، تو میگی من اونو کشتم و حفره پنج کتابی هستند که از این نمونهها انتخاب کردهایم. برای آشنایی بیشتر با این کتابها میتوانید معرفی آنها را بخوانید.
روایت جنگ فقط از طریق ادبیات یا سینما اتفاق نمیافتد. عکسها یکی از تأثیرگذارترین و ملموسترین روایتها را از جنگ ارائه میکنند.
کاوه گلستان از عکاسان معروف ایرانی که از رویدادهای بسیاری در جهان عکاسی کرده بود، جنگ ایران و عراق را نیز با روایت دوربینش ثبت کرد. نمونههایی از عکسهای او را میتوانید در این بخش ببینید.
تلاش کردیم روایتهای مختلفی از جنگ را در این پرونده نشان بدهیم. شما با کدام روایت جنگ آشنا هستید؟ به ما معرفی کنید.