معنی هنر
نویسنده: هربرت رید
مترجم: نجف دریابندری
ناشر: انتشارات علمی فرهنگی
نوبت چاپ: ۱۳
سال چاپ: ۱۳۹۲
تعداد صفحات: ۲۴۴
معنی هنر
گاهی لازم است خیلی ساده با هنر و تعریف آن، حس زیبایی شناسی و مشخصات یک اثر هنری زیبا روبهرو شد. این که مکاتب هنری چه بودهاند، از کجا آمدهاند، آیا آن چیزی که از نظر یک فرد در قرن 19 زیباست در قرنهای پیش از آن هم زیبا بوده یا نه؟ اصلاً وظیفه هنر چیست؟ سبک باروک چه مشخصاتی دارد که سبک روروک ندارد؟ این جزییات، آن هم قابل فهم برای همه را میتوان در مقالات کتاب معنی هنر نوشته هربرت رید پیدا کرد.
مطالب کتاب بیشتر درباره نقاشی و مجسمه سازی است، مکتبهای هنری، شکل گیریشان و اصولشان را شرح میدهد. کتابی که مقالاتش در 1931 نوشته شده و حالاپس از حدود نود سال، میتواند یک متن کلاسیک درباره هنر معاصر، زیبایی شناسی هنری، جنبشهای هنری باشد. کتابی که در آن به سادگی شرح داده شده که زیبایی چیست و چه چیزهایی سبب زیبایی یک اثر هنری میشود. قرار است خواننده علاقمند به هنر حتی شیوه نگریستن به آثار هنری را بیاموزد و با سبکهای مختلفی چون گوتیک، باروک، روکوکو، رئالیسم، ناتورالیسم و غیره آشنا شود.
کتاب سه فصل دارد، فصل اول و دوم هنر را از منظر تماشاگر تحلیل می کند و در بخش سوم از منظر هنرمند. هربرت رید، در این مقالات دست خواننده را گرفته و قدم به قدم او را پیش میبرد؛ نخست به تعریفهای مختلف از #هنر و اصطلاحات آن میپردازد، سپس رویکردها و تئوریهای زیباییشناسانه را از دوران ماقبل تاریخ تا هنر معاصر دهه30 ارزیابی میکند و در انتها به ویژگیها و نقش یک هنرمند میپردازد.
درباره نویسنده
شاید سر هربرت ادوارد رید که در ۴ دسامبر ۱۸۹۳ درمزارع یورکشایر به دنیا آمده بود، هرگز فکر نمیکرد می تواند این همه در نوشتن و مکتوب کردن و تئوریریزه کردن هنر نقش برجستهای داشته باشد. اما وقتی در ۱۲ ژوئن ۱۹۶۸ درگذشت، منتقد، مورخ تاریخ هنر و فیلسوفی بود که هم به عنوان یک اگزیستانسیالیست شناخته میشد هم با کتابهای فراوانش در عرصه هنر. منتقدی که سعی کرده بود نقش و تاثیرگذاری هنر در آموزش را پررنگ و پررنگتر کند و آثار متعددی در زمینه نقد هنری نوشته بود.
هربرت رید به همراه دوستانش موسسه هنرهای معاصر را بنیان گذاشتند. با این که تحصیلاتش در دانشگاه لیدز به خاطر جنگ جهانی اول نیمهتمام ماند، اما رابطهاش با هنر قطع نشد. به همراه فرانک راتر مجله «هنر و ادبیات» را تأسیس کرد که یکی از اولین نشریاتی بود که به خاطر چاپ اثری از تی. اس. الیوت در ذهنها ماند. بعدها نیز نشریه «لیسنر» را با جمعی دیگر راهاندازی کرد و در آن درباره هنر مینوشت.
مجموعه مقالاتی که او در طول سال 1931 در این نشریه چاپ میکرد بعدها در کنار هم کتاب « معنی هنر» را شکل داد. از دیگر آثار ترجمه شده او در ایران میتوان به آنارشیسم، سیاست شاعرانه و فلسفه هنر معاصر اشاره کرد.
درباره مترجم
سال 1351 بود که نجف دریابندری این کتاب را که میتوان دربرگیرنده اصول اولیه وبررسی دیدگاههای موثر هنرمعاصر دانست، ترجمه کرد.
دریابندری در آن سالها جزو مترجمان شناخته شده بود، به عنوان سردبیر در مؤسسه انتشارات فرانکلین مشغول به کار شده بود و با همسرش فهمیه راستکار – دوبلور و بازیگر – زندگی میکرد. هرچند، 3 سال بعد از بنگاه فرانکلین( علمی – فرهنگی کنونی ) بیرون آمد و به 17 سال فعالیتش در این مرکز فرهنگی پایان داد. بندری که به عنوان ادیتور قدم به این انتشارات گذاشته بود در کنار «منوچهر انور» و «فتحالله مجتبایی » توانسته بودند مثلثی قوی در عرصه ویرایش را پدید آوردند.
بخشی از کتاب معنی هنر
* کلمه ساده «هنر» غالباً مربوط به آن هنرهایی است که ما آنها را به نام هنر «تجسمی» یا «بصری» میشناسیم. اما اگر درستش را خواسته باشیم باید هنر ادبیات و هنر موسیقی را هم دربر بگیرد. پارهای از خصائص میان همه هنرها مشترک است و هرچند که در این یادداشتها سر و کار ما بیشتر با هنرهای تجسمی خواهد بود، تعیین اینکه چیزی درمیان همه هنرها مشترک است بهترین آغاز تحقیق ماست.
* هر نظریه کلی در باب هنر باید با این فرض آغاز شود که انسان در برابر شکل و سطح و حجم اشیائی که حاضر بر حواس او باشند واکنش نشان میدهد، و بعضی از این آرایشها در تناسب شکل و سطح و حجم اشیاء منجر به احساس لذت میشوند. درحالیکه نبودن آن آرایشها باعث بیاعتنایی یا حتی ناراحتی و اشمئزاز است. حس تشخیص روابط لذتبخش همان حس زیبایی است؛ حس مقابل آن، حس زشتی است.
البته امکان دارد که پارهای از مردم بر تناسباتی که در جسمیت اشیاء هست، آگاه نباشند. همانطور که پارهای از مردم کور رنگند، پارهای هم ممکن است نسبت به شکل، سطح و حجم کور باشند. اما همانطور که مردم کور رنگ نسبتاً نادرند، به انواع دلایل میتوان باور داشت مردمی هم که یکسره از سایر اوصاف بصری اشیاء غافل باشند، به همان اندازه کمیابند. احتمال قویتر این است که این مردم قوایشان پرورش نیافته باشد.
نویسنده معرفی: گیسو فغفوری