در روزگار ما تاریخ هنر به موضوع علاقه و توجه گروهی بزرگ از فرهیختگان و فرهنگدوستان تبدیل شده است. کتابهای فراوانی در این زمینه نوشته و به پارسی برگردانده شده و فیلمهای مستندی با کیفیت عالی دربارهاش در دست است. با این همه چنین مینماید که سرمشق نظری حاکم بر تمام این تاریخنگاریها زنجیرهای از نقصها و ایرادهایی تکرار شونده و ریشهدار را سبب شده باشد.