کاش آنچه گفتم داستانی بیش نبود
سرگذشت ندیمه، روایت یک ویرانشهر است. خواننده با یک داستان هشدار دهنده مواجه است که میگوید اگر افراطیگرایی سیاسی و منع آزادیهای مدنی را نادیده بگیریم، اگر به محیط زیست بیتوجه باشیم و… با یک سیستم بنیادگرا و محافظهکار رو به رو خواهیم شد که خشونت و فساد و بیماری به بار میآورد. در واقع در تحلیل نهایی، ترس با جلب توجه و پرفروش شدن این کتاب رابطهی مستقیم دارد. مردم هربار که با هراس بیشتری مواجه شدهاند برای خواندن چنین کتابهایی که عاقبت تلخشان را به تصویر میکشد سر و دست شکاندهاند؛ واکنشی برای فرار و یا جلوگیری از وقوع واقعیت.
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.