دولت «ذوق» خدایا به من ارزانی دار
«پرورش ذوق عامه در عصر پهلوی» حکایت تکوین سلیقهی زیباییشناختی را در ایران ابتدای قرن حاضر، در فاصلهی سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۵۶، روایت میکند. نویسندهی کتاب در راهِ این حکایت و روایت گاهی سراغ شخصیتهای تأثیرگذار هر عصر همچون محمدعلی فروغی، جمشید بهنام و هوشنگ کاووسی میرود و گاهی سراغ نهادهایی تعیینکننده مثل انجمن آثار ملی، سازمان پرورش افکار و شورای عالی فرهنگ و هنر. به باور نویسنده، ایدههای این افراد و نهادها، با همهی تفاوتها، در نقطهای مشترک به هم میرسد: لزوم پرورش ذوق زیباییشناختی مردم و تربیت ملت. نویسندهی کتاب، علاوه بر تشریح این ایدهها، به نقدشان نیز میپردازد و آنها را مخل ذوقورزی طبیعی مردم و همسو با منش آمرانهی حاکمیت میداند. پرسشی که کتاب ایجاد میکند، و به آن پاسخ روشنی نمیدهد، این است که آیا سلیقهسازی برای مردم کلاً مذموم است (و اگر اینطور است، چرا؟)، یا این حکم صرفاً شامل آن شکل از سلیقهای میشود که حکومت پهلوی به دنبال ترویج آن بود؟
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.