قم رو بيشتر دوست داري يا نيويورك؟

ناشر: هيلا
نويسنده: راضيه مهدي‌زاده
قطع: رقعي
نوع جلد: شوميز
زبان: فارسي
تعداد صفحات: 152
سال انتشار: 1397
نوبت چاپ: 1
وزن: 150
شابک: 9786226209052
قيمت: 15,000تومان
موجودي : موجود نیست

نظرات

محل درج نظر کاربران...
, 10/02/1398 04:10 ق.ظ
از: matinsharif961@yahoo.com
یکی از کتاب هایی که اسمش کنجکاوم کرد همین کتاب بود. اسم زیرکانه ای که نمی شد راحت از کنارش رد شوم و جالب اینکه خود داستان " قمو بیشتر دوست داری یا نیویورک" را که خواندم دلیل انتخاب اسم و زیرکی پشتش را فهمیدم.
در کل برای من مهاجر، کتاب دوست داشتنی و قابل فهمی بود. کتابی که از نبودن ها و تصمیم ها و دو طرف ماجرا بنوشته بود. قصه های دورکه خیلی هم دور نیستند.
داستان های -کافه های بی قرار قاره های دور- را خیلی دوست داشتم. مخصوصا آنجایی که خیلی یوهویی وسط یک داستان در زمان حال، سقراط و ارسطو وارد می شوند خیلی تیرهوشانه بود.
داستان -چشم های مامی- را دوست داشتم که برامده از یک تناقض بود. وضعیت مادر و دختر در آمریکا که مادر هنوز بعد از سال ها زندگی در آمریکا حجاب دارد و نمازش را رو به قبله ی خانه شان که از بخت بد مماس با وال استریت هم شده است می خواند و وضعیت دختر که کاملا خودباخته است و اسمش را از راضیه به رز تغییر داده و وید می کشید و آهنگ های رپ می خواند و....
داستان دیگری که دوست داشتم- رودخانه ی هادسون و ماهی های نورانی اش- که سه راوی داشت و از پس راوی های مختلف خیلی خوب برآمده بود نویسنده. از این راوی ها یکی شان مرده است و سوار بر هواپیما بعد از ده سال به وطنش سفر می کند.
داستان قطار لرزان هم خیلی تیزهوشانه بود. یه شدت ضدجنگ و به شدت داستانی. ماجرای دکتر سوریه ای در آمریکا و دختر ایرانی و سرباز آمریکایی بی خانمان شده ای که از جنگ عراق برگشته است.
در کل مجموعه داستان خوبی بود که توصیه می کنم برای خواندن. هر کدام از داستان ها چیزهای جالبی در خودشان داشتند که از خواندن شان کیف کردم. نکته های جزیی که شاید بارها به آن ها فکر کرده ایم اما هیچ وقت نتوانسته ایم به درستی بیان شان کنیم.
قسمتی از داستان – قمو بیشتر دوست داری یا نیویورک- هم همینجا می نویسم.
-پیش خودم فکر می کردم، اصلا کی گفته اینجا آمریکا ست؟ کمی بالاتر از خانه ی ما که هندوستان است و بوی تند ادویه است و شلوغی های مخصوص بمبئی. آن طرف، مکزیک است و نان بوریتو و تورتیلا و سالسا.کمی آن طرف تر، مرز آرژانتین و اسپانیاست. پایین تر،عرب ها می نشینند و "ح" های غلیظی که توی خیابان شنیده می شود به همراه گوشت و مرغ حلال و نان حلال. بعد هم که به فرانسه و ایتالیا می رسیم و پیتزا و پاستا و انواع شکلات های اصیل و بستنی های کش دار. اصلا آمریکایی ها این جا غریب اند و در اقلیت.-

آیا این بررسی مفید بود؟ 0 0

کتاب‌های مرتبط با موضوع کتاب