بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق … که بودم یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پرگشودیم و در آن خلوت دلخاسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت من همه محو تماشای نگاهت.

دیکته کدام کلمه اشتباه است؟

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق … که بودم یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پرگشودیم و در آن خلوت دلخاسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت من همه محو تماشای نگاهت.

در … شاعر چه جور عاشقی بوده؟

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق … که بودم یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پرگشودیم و در آن خلوت دلخاسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت من همه محو تماشای نگاهت.

منظور از مهتاب در این شعر چیست؟

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق … که بودم یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پرگشودیم و در آن خلوت دلخاسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت من همه محو تماشای نگاهت.

فکر می‌کنید مشیری این شعر را در کدام دهه سروده؟