برچسب: کسب و کار
طرز فکر
طرز فکر
تغییر مسیر
کتاب تغییر مسیر
قوی سیاه
قوی سیاه
نویز، انحراف نظام مند و پراکندگی تصادفی
همه ما هنگامی که قرار باشد قضاوت کنیم، یا چیزی را پیشبینی و برآورد کنیم، چه در گفتوگوهای روزمره و چه در سطح سازمانی و حرفهای، ممکن است دچار خطا شویم. بعضی از این خطاها بهعلت سوگیری رخ میدهد، یعنی به نحو نظاممندی از هدف و آنچه که باید باشد فاصله دارند. علت کمتر شناختهشدهای هم وجود دارد که قسمت اعظم خطاهای ما را در قضاوتها باعث میشود. این خطاهای نوع دوم خطاهای نویزی هستند. تقریباً هر جایی که پای قضاوت انسانی در میان باشد، رد پایی از نویز هم میتوان پیدا کرد. موضوع کتاب نویز؛ خدشهای بر قضاوت انسان، شناخت همین نوع از خطای انسانی است.
کتابهای خودباوری را فراموش کنید!
سالانه خیل عظیمی از کتابها با عناوین متنوع و فریبنده در زمینه خودپروری، خودبهسازی و خودیاری تألیف و روانه بازار میشوند که میلیونها مخاطب را جذب محتوایهای خود کردهاند. تا آنها بتوانند در درون این وضعیت به شکل بهتر و مطلوبی دوام بیاورند؛ آیا دستورالعملها و فرمولهایی که در نسخههای بیشمار از این کتابهای پرمخاطب خودیاری وجود دارد گرهی را از این مشکل زندگی روزمره بشر باز میکند؟ آیا هزینه کردن زمان و مطالعه کردن این کتابها کمکی به خوانندگان آنها کرده و میتوان به اینگونه آثار دلخوش کرد؟ کتاب «محکم بایست؛ هنر مقاومت کردن در برابر جنون خودبهسازی» تلاش دارد به این پرسشها پاسخ دهد.
طرز فکر
طرز فکر
تغییر مسیر
کتاب تغییر مسیر
قوی سیاه
قوی سیاه
نویز، انحراف نظام مند و پراکندگی تصادفی
همه ما هنگامی که قرار باشد قضاوت کنیم، یا چیزی را پیشبینی و برآورد کنیم، چه در گفتوگوهای روزمره و چه در سطح سازمانی و حرفهای، ممکن است دچار خطا شویم. بعضی از این خطاها بهعلت سوگیری رخ میدهد، یعنی به نحو نظاممندی از هدف و آنچه که باید باشد فاصله دارند. علت کمتر شناختهشدهای هم وجود دارد که قسمت اعظم خطاهای ما را در قضاوتها باعث میشود. این خطاهای نوع دوم خطاهای نویزی هستند. تقریباً هر جایی که پای قضاوت انسانی در میان باشد، رد پایی از نویز هم میتوان پیدا کرد. موضوع کتاب نویز؛ خدشهای بر قضاوت انسان، شناخت همین نوع از خطای انسانی است.
کتابهای خودباوری را فراموش کنید!
سالانه خیل عظیمی از کتابها با عناوین متنوع و فریبنده در زمینه خودپروری، خودبهسازی و خودیاری تألیف و روانه بازار میشوند که میلیونها مخاطب را جذب محتوایهای خود کردهاند. تا آنها بتوانند در درون این وضعیت به شکل بهتر و مطلوبی دوام بیاورند؛ آیا دستورالعملها و فرمولهایی که در نسخههای بیشمار از این کتابهای پرمخاطب خودیاری وجود دارد گرهی را از این مشکل زندگی روزمره بشر باز میکند؟ آیا هزینه کردن زمان و مطالعه کردن این کتابها کمکی به خوانندگان آنها کرده و میتوان به اینگونه آثار دلخوش کرد؟ کتاب «محکم بایست؛ هنر مقاومت کردن در برابر جنون خودبهسازی» تلاش دارد به این پرسشها پاسخ دهد.