
برو و دستهی دوربینت را بچرخان، سرافینو
تکاپوها اوج میگیرند، نورها به صحنه میتابند، کسی فریاد میزند: «فیلمبرداری میکنیم». این سرنوشت انسان در دنیای مدرن است: بلعیده شدن با چیزهایی که خود ساخته و پرداخته است. چیزی که از همان ابتدا بسیاری از نویسندگان همچون لوییجی پیراندلو نگرانش بودند. کتاب «دفترهای سرافینو گوبیو، فیلمبردار سینما» یکی از اولین رمانهایی است که دنیای سرگیجهآور سینما را موضوع خود قرار داد. شخصیت خیالی این رمان، سرافینو گوبیو، یک فیلمبردار یا بهتر بگوییم یک اپراتور دوربین است که هر روز در استودیوی فیلمسازی کوزوموگراف دستهی دوربین خود را میچرخاند و شبهنگام دست به قلم برده و دنیایی را که تجربه کرده است در دفترش مستند میکند.