
کلاه بهتر، طبقهی بالاتر
رفیق سمینویچ راخلین یک نویسنده معمولی است که دربارهی آدمهای خوب و شریف و درستکار داستانهای پندآموز مینویسد. آدمهایی که اهداف والا از جان ناقابلشان بیشتر برایشان ارزش داشت و معمولاً شغلهای خطرناکی مثل زمینشناسی، کوهنوردی، اکتشاف غار، آتشفشانشناسی و قطبپژوهی داشتند و علیه طبیعت میجنگیدند. نویسندهای که فروش خوبی دارد و کارهایش به کسی برنمیخورند. تا اینکه یک روز میشنود اتحادیه نویسندگان کلاهپوستیهایی به نویسندگان میدهد و نصیب او با نصیب نویسندگان مطرود یکی است. این شروع نارضایتی او و یک سری ماجراهای طنزآمیز در دل شوروی پسااستالینی است.