
فقط هفتهزار نفر مُردند؛ وداع به خط همینگوی
همانطور که راوی «وداع با اسلحه» اثر همینگوی، میگوید، در جنگ تقدس و شکوه و افتخاری در کار نیست و باید با این عرصه وداع کرد، دلدادگیای که از بطن جنگ تراویده نیز لاجرم به وداع منجر میشود، وداع اول با arms به معنی اسلحه و وداع دوم با arms به معنی آغوش معشوق. عشقی که در جنگ مستحیل شده، عاقبت کارکرد متفاوتی با شهوترانیهای رینالدی و به خدا تمسک جستن کشیش و میخوارگی سربازان ندارد. جمله اینها ملجأ و مسکّنی است زودگذر، چنانکه هنری نیز به وقت احتضار کاترین میگوید: «باز جای شکرش باقی است که مسکّن هست. آن وقتها که مسکّنی نبود مردم چه میکردند؟»