
در ستایش مهربانی
ماجرای این رمان از دل یک خانوادهی معمولی در تهران شکل میگیرد. مینو کریمزاده، قبل از شروع فصل اول به مخاطب خبر از اتفاقی ناگوار میدهد و داستان را از جایی شروع میکند که مادر آرش با وسواس مشغول تمیز کردن خانه در آخرین روزهای سال است. آرش به مادرش قول میدهد تا برای آویزان کردن پرده به او کمک کند. اما اتفاقی ناگهانی بر زندگی او سایه میاندازد و همه چیز را تغییر میدهد. داستان روح عزیز، روابط بین انسانها را به تصویر میکشد و نشان میدهد یک اتفاق ناگوار، چگونه میتواند با تمام بدیهایش آنها را به هم نزدیک کند.