سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

 

برچسب: مارکز

فطانت مارکز

زندگی دوگانه مترجم آثار مارکز

امیرحسین فطانت 29 آوریل 2023 در کلمبیا درگذشت. کشوری که سال‌ها بود مقیم آن شده بود. از فطانت دو ترجمه از آثار نویسنده بزرگ کلمبیایی گابریل گارسیا مارکز «گزارش یک آدم ربایی» و «خاطره روسپیان سودازده من» باقی مانده است و یک کتاب خاطرات به نام «یک فنجان چای بی موقع». اشاره به جریانی که حین چای خوردن با کرامت الله دانشیان از آن باخبر شده بود. این مترجم آثار مارکز زندگی پرماجرایی داشت. یک چهره‌ی او پیرمردی بود که سال‌هاست در انزوا در آمریکای جنوبی زندگی می‌کند و چهره دیگر نفر سیزدهم نقشه‌ی یک گروگان‌گیری که پیش از عملی شدن لو رفت. نفر سیزدهم نقشه را لو داد.

مارکز نویسنده‌ای که زنده بود تا روایت کند

مارکز نویسنده‌ای که زنده بود تا روایت کند

۹ سال پیش در ۲۸ فروردین گابریل گارسیا مارکز از دنیا رفت. نویسنده‌ای که در دهکده کوچک آرکاتاکا در کلمبیا به‌ دنیا آمد و در دنیای ادبیات ماندگار شد. مارکز فراموش‌نشدنی است؛ هم خودش، هم آثارش از جمله سه رمان «صدسال تنهایی»، «پاییز پدرسالار» و «عشق در سال‌های وبا»، و هم اسلوب خاص نوشتنش و سبک رئالیسم جادویی. پرونده ما در مورد زندگی اوست.

گابریل گارسیا مارکز

گابریل گارسیا مارکز، در پنج پرده

در این یادداشت به زندگی و حرفه ادبی گابریل گارسیا مارکز در پنج پرده پرداخته‌ایم. درباره تاثیری که او از دو نسل قبل خانواده خود گرفت و دوران نویسندگی او ملهم از تاثیرات پدربزرگ و مادربزرگش بود، درباره اولین داستانی که نوشت، آن هجده ماهی که در مکزیک صرف نوشتن «صد سال تنهایی» کرد و موفقیت بزرگ زندگی او را رقم زد، درباره علایق سیاسی‌اش و حاشیه‌های دوستی او با بزرگان دنیای سیاست به‌خصوص فیدل کاسترو و در پایان پاییز زندگی او. مارکزی که زنده بود تا روایت کند.

چگونه داستان می نویسید؟

چگونه داستان می نویسید؟

مارکز از آن دسته نویسندگانی است که علاوه بر کتاب های متعددی که نوشته، مقاله و مطلب کوتاه و گفتگوهای فراوانی هم دارد. شاید علت آن سابقه روزنامه نگاری او و علاقه اش به ثبت و ضبط وقایع باشد. در اغلب این نوع نوشته هایش رگه هایی از طنز هم به چشم می خورد، مثل همین مطلب کوتاه با عنوان چگونه داستان می نویسید که در مجله چیستا خرداد و تیر 1368 چاپ شده. این مطلب را ابوالفضل احمدی ترجمه کرده است.

پنج کتاب صد سال تنهایی

پنج کتاب که از «صد سال تنهایی» الهام گرفته‌اند

طی این سال‌ها رمان‌های زیادی خوانده‌ام که اغلب آثار برجسته و در نوع خود یگانه‌ای بوده‌اند اما در عین حال از لحاظ ژانر، بافت و محتوای کلی داستانی، من را به یاد صد سال تنهایی انداخته‌اند. از خودم پرسیده‌ام این نزدیکی سبکی-تکنیکی که گاهی به دیکته کردن از این کتاب پهلو زده آیا امری فریبکارانه است یا صرفاً زبان نو و جدیدی است که فرهنگ‌ها و کشورهای دیگر یاد گرفته‌اند برای اینکه بین‌خطوط راه بروند و چیزهایی بنویسند که فراتر از جنبه‌های ملی و محلی باشد؟ پنج اثر از پنج کشور مختلف (آمریکا، مکزیک، شیلی، ایران, عراق) انتخاب کرده‌ام و سعی کرده‌ام بفهمم ویژگی‌های مشترک آنها چیست؟ برای راحت‌تر کردن کار، نویسنده‌ها همگی از یک جنسیت هستند؛ زن.

گابریل گارسیا مارکز

گابریل گارسیا مارکز: اولین داستانِ من

خواندن روایت یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان معاصر از اولین باری که جرات می‌کند و داستانش را برای نشریه‌ای ادبی می‌فرستد همیشه جالب است. زمانی که او دانشجویی جوان است که عصرها و شب‌هایش را در کافه‌هایی که میعادگاه روشنفکران و نویسندگان کلمبیایی است می‌گذراند و با خواندن «مسخ» کافکا انگار مسخ می‌شود و تصمیم می‌گیرد داستانی بنویسد که همان اندازه خوب باشد. مارکز در این مقاله که در سپتامبر 2003 در نیویورکر منتشر شده، ماجرای شک و تردید و جسارت توامانش برای ارائه داستانش را نوشته است.

نویسنده

نویسنده‌های بزرگ چه توصیه‌هایی برای نویسندگان تازه‌کار دارند؟

آثار نویسندگان بزرگ بهترین کلاس آموزش داستان‌نویسی است. خواندن کتاب‌های این نویسندگان بزرگ، مصاحبه‌ها و توصیه‌هایشان. آن‌ها با چه مشکلاتی رودررو بوده‌اند؟ چطور به ایده‌های اصلی آثارشان رسیده‌اند؟ تجربیات زندگی را چطور به ماده خام داستان‌ها تبدیل کرده‌اند و خیلی سوالات دیگر. در این پرونده با حفظ تنوع، گلچینی از توصیه‌های این پنج نویسنده فراهم کرده‌ایم: آنتون چخوف، ارنست همینگوی، گابریل گارسیا مارکز، استیون کینگ و دیوید سداریس.

گابریل گارسیا مارکز

شش درس مارکز برای نویسندگان جوان

گابریل خوزه گارسیا مارکز، سال 1982 برنده نوبل ادبیات شد. او که بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابیتو مشهور است، از روزنامه‌نگاری شروع کرد و با صدسال تنهایی به موفقیت عظیمی در دنیای ادبیات آمریکای لاتین و جهان دست پیدا کرد. نویسنده‌ای که هم دوران گمنامی را تجربه کرده و هم شهرت بسیار. پس احتمالاً داستان‌های زیادی از مسیر پرفرازونشیب رسیدن به قله‌ی ادبیات در دل دارد. در نوشتار پیش رو، مروری خواهیم داشت بر مهم‌ترین توصیه‌هایی که مارکز به نویسندگان جوان کرده است.

مارکز ، داستایوسکی ، سیر یا گرسنه

سیر بهتر می‌نویسد یا گرسنه؟

گابریل گارسیا مارکز سال ۱۹۸۸ در مصاحبه‌ای گفته است: «وقتی همه‌ی مشکلاتت حل شده‌ باشند، بهتر می‌نویسی. وقتی تنت سالم باشه، بهتر می‌نویسی. وقتی هزارویک جور گرفتاری و دغدغه نداشته باشی، بهتر می‌نویسی. وقتی در زندگی‌ت عشق باشد بهتر می‌نویسی…» اما آیا واقعا سیر بهتر می‌نویسد یا گرسنه؟ آن ایده رمانتیکی که آدم اگر دردی نداشته باشد چیزی هم برای نوشتن ندارد تا چه حد درست است؟ داستایوسکی شاهکار بزرگش را زمانی نوشته است که در ثبات مالی و زندگی به سر می‌برد و باقی شاهکارهایش را در بدترین اوضاعش نوشته است. بالاخره سیر یا گرسنه؟

چشم انتظار در خاک رفتگان آزادی

از عشق تا آزادی

چشم انتظار در خاک رفتگان خوش‌‌خوان و روان نیست و حتی ممکن است در جاهایی خسته‌‌تان کند. اما اگر بتوانید بر این ملال، چشم بپوشید، بی‌‌شک از نتیجه راضی خواهید بود. این اثر بیش از هرچیز یک رمان تاریخی-سیاسی است که پیرامون یک حادثه‌ی تاریخی یعنی اعتصاب عمومی بزرگی که علیه دیکتاتور گواتمالا و شرکت آمریکایی فروت شکل گرفته پیش می‌‌رود و ما از زاویه‌دیدهای گوناگون و البته حول شخصیت اصلی کتاب یعنی مبارزی انقلابی به نام «تابیوسان» شاهد چگونگی تکوین این اتفاق هستیم.

فطانت مارکز

زندگی دوگانه مترجم آثار مارکز

امیرحسین فطانت 29 آوریل 2023 در کلمبیا درگذشت. کشوری که سال‌ها بود مقیم آن شده بود. از فطانت دو ترجمه از آثار نویسنده بزرگ کلمبیایی گابریل گارسیا مارکز «گزارش یک آدم ربایی» و «خاطره روسپیان سودازده من» باقی مانده است و یک کتاب خاطرات به نام «یک فنجان چای بی موقع». اشاره به جریانی که حین چای خوردن با کرامت الله دانشیان از آن باخبر شده بود. این مترجم آثار مارکز زندگی پرماجرایی داشت. یک چهره‌ی او پیرمردی بود که سال‌هاست در انزوا در آمریکای جنوبی زندگی می‌کند و چهره دیگر نفر سیزدهم نقشه‌ی یک گروگان‌گیری که پیش از عملی شدن لو رفت. نفر سیزدهم نقشه را لو داد.

مارکز نویسنده‌ای که زنده بود تا روایت کند

مارکز نویسنده‌ای که زنده بود تا روایت کند

۹ سال پیش در ۲۸ فروردین گابریل گارسیا مارکز از دنیا رفت. نویسنده‌ای که در دهکده کوچک آرکاتاکا در کلمبیا به‌ دنیا آمد و در دنیای ادبیات ماندگار شد. مارکز فراموش‌نشدنی است؛ هم خودش، هم آثارش از جمله سه رمان «صدسال تنهایی»، «پاییز پدرسالار» و «عشق در سال‌های وبا»، و هم اسلوب خاص نوشتنش و سبک رئالیسم جادویی. پرونده ما در مورد زندگی اوست.

گابریل گارسیا مارکز

گابریل گارسیا مارکز، در پنج پرده

در این یادداشت به زندگی و حرفه ادبی گابریل گارسیا مارکز در پنج پرده پرداخته‌ایم. درباره تاثیری که او از دو نسل قبل خانواده خود گرفت و دوران نویسندگی او ملهم از تاثیرات پدربزرگ و مادربزرگش بود، درباره اولین داستانی که نوشت، آن هجده ماهی که در مکزیک صرف نوشتن «صد سال تنهایی» کرد و موفقیت بزرگ زندگی او را رقم زد، درباره علایق سیاسی‌اش و حاشیه‌های دوستی او با بزرگان دنیای سیاست به‌خصوص فیدل کاسترو و در پایان پاییز زندگی او. مارکزی که زنده بود تا روایت کند.

چگونه داستان می نویسید؟

چگونه داستان می نویسید؟

مارکز از آن دسته نویسندگانی است که علاوه بر کتاب های متعددی که نوشته، مقاله و مطلب کوتاه و گفتگوهای فراوانی هم دارد. شاید علت آن سابقه روزنامه نگاری او و علاقه اش به ثبت و ضبط وقایع باشد. در اغلب این نوع نوشته هایش رگه هایی از طنز هم به چشم می خورد، مثل همین مطلب کوتاه با عنوان چگونه داستان می نویسید که در مجله چیستا خرداد و تیر 1368 چاپ شده. این مطلب را ابوالفضل احمدی ترجمه کرده است.

پنج کتاب صد سال تنهایی

پنج کتاب که از «صد سال تنهایی» الهام گرفته‌اند

طی این سال‌ها رمان‌های زیادی خوانده‌ام که اغلب آثار برجسته و در نوع خود یگانه‌ای بوده‌اند اما در عین حال از لحاظ ژانر، بافت و محتوای کلی داستانی، من را به یاد صد سال تنهایی انداخته‌اند. از خودم پرسیده‌ام این نزدیکی سبکی-تکنیکی که گاهی به دیکته کردن از این کتاب پهلو زده آیا امری فریبکارانه است یا صرفاً زبان نو و جدیدی است که فرهنگ‌ها و کشورهای دیگر یاد گرفته‌اند برای اینکه بین‌خطوط راه بروند و چیزهایی بنویسند که فراتر از جنبه‌های ملی و محلی باشد؟ پنج اثر از پنج کشور مختلف (آمریکا، مکزیک، شیلی، ایران, عراق) انتخاب کرده‌ام و سعی کرده‌ام بفهمم ویژگی‌های مشترک آنها چیست؟ برای راحت‌تر کردن کار، نویسنده‌ها همگی از یک جنسیت هستند؛ زن.

گابریل گارسیا مارکز

گابریل گارسیا مارکز: اولین داستانِ من

خواندن روایت یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان معاصر از اولین باری که جرات می‌کند و داستانش را برای نشریه‌ای ادبی می‌فرستد همیشه جالب است. زمانی که او دانشجویی جوان است که عصرها و شب‌هایش را در کافه‌هایی که میعادگاه روشنفکران و نویسندگان کلمبیایی است می‌گذراند و با خواندن «مسخ» کافکا انگار مسخ می‌شود و تصمیم می‌گیرد داستانی بنویسد که همان اندازه خوب باشد. مارکز در این مقاله که در سپتامبر 2003 در نیویورکر منتشر شده، ماجرای شک و تردید و جسارت توامانش برای ارائه داستانش را نوشته است.

نویسنده

نویسنده‌های بزرگ چه توصیه‌هایی برای نویسندگان تازه‌کار دارند؟

آثار نویسندگان بزرگ بهترین کلاس آموزش داستان‌نویسی است. خواندن کتاب‌های این نویسندگان بزرگ، مصاحبه‌ها و توصیه‌هایشان. آن‌ها با چه مشکلاتی رودررو بوده‌اند؟ چطور به ایده‌های اصلی آثارشان رسیده‌اند؟ تجربیات زندگی را چطور به ماده خام داستان‌ها تبدیل کرده‌اند و خیلی سوالات دیگر. در این پرونده با حفظ تنوع، گلچینی از توصیه‌های این پنج نویسنده فراهم کرده‌ایم: آنتون چخوف، ارنست همینگوی، گابریل گارسیا مارکز، استیون کینگ و دیوید سداریس.

گابریل گارسیا مارکز

شش درس مارکز برای نویسندگان جوان

گابریل خوزه گارسیا مارکز، سال 1982 برنده نوبل ادبیات شد. او که بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابیتو مشهور است، از روزنامه‌نگاری شروع کرد و با صدسال تنهایی به موفقیت عظیمی در دنیای ادبیات آمریکای لاتین و جهان دست پیدا کرد. نویسنده‌ای که هم دوران گمنامی را تجربه کرده و هم شهرت بسیار. پس احتمالاً داستان‌های زیادی از مسیر پرفرازونشیب رسیدن به قله‌ی ادبیات در دل دارد. در نوشتار پیش رو، مروری خواهیم داشت بر مهم‌ترین توصیه‌هایی که مارکز به نویسندگان جوان کرده است.

مارکز ، داستایوسکی ، سیر یا گرسنه

سیر بهتر می‌نویسد یا گرسنه؟

گابریل گارسیا مارکز سال ۱۹۸۸ در مصاحبه‌ای گفته است: «وقتی همه‌ی مشکلاتت حل شده‌ باشند، بهتر می‌نویسی. وقتی تنت سالم باشه، بهتر می‌نویسی. وقتی هزارویک جور گرفتاری و دغدغه نداشته باشی، بهتر می‌نویسی. وقتی در زندگی‌ت عشق باشد بهتر می‌نویسی…» اما آیا واقعا سیر بهتر می‌نویسد یا گرسنه؟ آن ایده رمانتیکی که آدم اگر دردی نداشته باشد چیزی هم برای نوشتن ندارد تا چه حد درست است؟ داستایوسکی شاهکار بزرگش را زمانی نوشته است که در ثبات مالی و زندگی به سر می‌برد و باقی شاهکارهایش را در بدترین اوضاعش نوشته است. بالاخره سیر یا گرسنه؟

چشم انتظار در خاک رفتگان آزادی

از عشق تا آزادی

چشم انتظار در خاک رفتگان خوش‌‌خوان و روان نیست و حتی ممکن است در جاهایی خسته‌‌تان کند. اما اگر بتوانید بر این ملال، چشم بپوشید، بی‌‌شک از نتیجه راضی خواهید بود. این اثر بیش از هرچیز یک رمان تاریخی-سیاسی است که پیرامون یک حادثه‌ی تاریخی یعنی اعتصاب عمومی بزرگی که علیه دیکتاتور گواتمالا و شرکت آمریکایی فروت شکل گرفته پیش می‌‌رود و ما از زاویه‌دیدهای گوناگون و البته حول شخصیت اصلی کتاب یعنی مبارزی انقلابی به نام «تابیوسان» شاهد چگونگی تکوین این اتفاق هستیم.