سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

برچسب: عتیق رحیمی

عتیق رحیمی، نویسنده‌ای کابلی در پاریس

عتیق رحیمی از مهم‌ترین نویسندگان فارسی‌زبان امروز است. در افغانستان به دنیا آمده و جوانی کرده و از 23 سالگی در فرانسه زندگی کرده است. سه رمان اولش را به فارسی دری نوشت، «سنگ صبور» رمان برنده‌ی جایزه گنکور را به فرانسوی و «لعنت به داستایوسکی» را به انگلیسی. او فیلم‌ساز هم هست و دوتا از رمان‌هایش را خودش به فیلم تبدیل کرده. این پرونده هم فتح بابی است برای آَشنایی بیشتر با این فیلم‌ساز-نویسنده‌ی افغان-فرانسوی!

عتیق رحیمی

عتیق رحیمی و داستان‌های افغانستان

عتیق رحیمی سال 1985 از افغانستان به فرانسه آمد. با سختی و دربدری فراوان. حالا او بیش از سی سال است که در فرانسه زندگی می‌کند اما در آثارش همیشه به جایی رجوع کرده که 23 سال اول زندگی‌اش را آن‌جا گذرانده: افغانستان. در همین گفتگو او هم سرگذشت خود را شرح می‌دهد و هم نگاه خود را به آنچه بر سر سرزمینش آمده. این گفتگو را نشریه‌ی آمریکایی The Mantle که بر موضوعات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی متمرکز است، زمانی انجام داد که این نویسنده سال 2011، برای شرکت در جشنواره ادبیات جدید فرانسه، در نیویورک مهمان بود.

سقاها

سقاها: بوداهایی که ویران می‌شوند

سقاها جدیدترین رمان عتیق رحیمی، نویسنده‌ی نام‌آشنای افغانستانی است؛ رمانی که در آن برخلاف بیشتر آثاری که درباره‌ی افغانستان و استقرار طالبان خلق شده، قرار نیست اشک مخاطب را با نشان دادن عریان رنج و خشونت درآورد. این رمان، اثری پرسشگر است که خواننده را وادار می‌کند به فاجعه‌ای کمتر گفته‌شده فکر کند: سرنوشت انسان‌هایی گم‌گشته که طالبان تاریخ و هویت‌شان را ویران کرد.

عالیه عطایی

هنوز عادت به ملیت‌های دوگانه نداریم

عالیه عطایی از نسل سوم مهاجرین افغانستان و اصالتاً افغانستانی است. دانش آموخته رشته تاتر است و کتاب کافورپوش او جزو رمان‌های تحسین شده هیات داوران جایزه ادبی مهرگان بود. با او درباره مجموعه داستان جدیدش «چشم سگ» گفت‌وگو کردیم.

عتیق رحیمی

کمدی داستایوسکی

لعنت بر داستایوسکی دقیقا از صحنه‌ی جنایت شروع می‌شود. از لحظه‌ای که رسول تبر را بلند می‌کند و همانند راسکولنیکف پیرزن رباخوار را می‌کشد. لعنت بر داستایوسکی مانند جاده‌ای است که از کنار رودخانه‌ی جنایت و مکافات عبور می‌کند. سیر و روند همان سیر و روند رودخانه است. اما گاه مسیر جاده از رودخانه دور می‌شود و گاه نزدیک می‌شود. عتیق رحیمی بیش از تأکید بر شرح حالات یک وجدان بیدار پس از ارتکاب قتل، خواسته که سرنوشت جامعه‌ی افغانستان را در بستر وقایع جنایت و مکافات متبلور کند.

عتیق رحیمی، نویسنده‌ای کابلی در پاریس

عتیق رحیمی از مهم‌ترین نویسندگان فارسی‌زبان امروز است. در افغانستان به دنیا آمده و جوانی کرده و از 23 سالگی در فرانسه زندگی کرده است. سه رمان اولش را به فارسی دری نوشت، «سنگ صبور» رمان برنده‌ی جایزه گنکور را به فرانسوی و «لعنت به داستایوسکی» را به انگلیسی. او فیلم‌ساز هم هست و دوتا از رمان‌هایش را خودش به فیلم تبدیل کرده. این پرونده هم فتح بابی است برای آَشنایی بیشتر با این فیلم‌ساز-نویسنده‌ی افغان-فرانسوی!

عتیق رحیمی

عتیق رحیمی و داستان‌های افغانستان

عتیق رحیمی سال 1985 از افغانستان به فرانسه آمد. با سختی و دربدری فراوان. حالا او بیش از سی سال است که در فرانسه زندگی می‌کند اما در آثارش همیشه به جایی رجوع کرده که 23 سال اول زندگی‌اش را آن‌جا گذرانده: افغانستان. در همین گفتگو او هم سرگذشت خود را شرح می‌دهد و هم نگاه خود را به آنچه بر سر سرزمینش آمده. این گفتگو را نشریه‌ی آمریکایی The Mantle که بر موضوعات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی متمرکز است، زمانی انجام داد که این نویسنده سال 2011، برای شرکت در جشنواره ادبیات جدید فرانسه، در نیویورک مهمان بود.

سقاها

سقاها: بوداهایی که ویران می‌شوند

سقاها جدیدترین رمان عتیق رحیمی، نویسنده‌ی نام‌آشنای افغانستانی است؛ رمانی که در آن برخلاف بیشتر آثاری که درباره‌ی افغانستان و استقرار طالبان خلق شده، قرار نیست اشک مخاطب را با نشان دادن عریان رنج و خشونت درآورد. این رمان، اثری پرسشگر است که خواننده را وادار می‌کند به فاجعه‌ای کمتر گفته‌شده فکر کند: سرنوشت انسان‌هایی گم‌گشته که طالبان تاریخ و هویت‌شان را ویران کرد.

عالیه عطایی

هنوز عادت به ملیت‌های دوگانه نداریم

عالیه عطایی از نسل سوم مهاجرین افغانستان و اصالتاً افغانستانی است. دانش آموخته رشته تاتر است و کتاب کافورپوش او جزو رمان‌های تحسین شده هیات داوران جایزه ادبی مهرگان بود. با او درباره مجموعه داستان جدیدش «چشم سگ» گفت‌وگو کردیم.

عتیق رحیمی

کمدی داستایوسکی

لعنت بر داستایوسکی دقیقا از صحنه‌ی جنایت شروع می‌شود. از لحظه‌ای که رسول تبر را بلند می‌کند و همانند راسکولنیکف پیرزن رباخوار را می‌کشد. لعنت بر داستایوسکی مانند جاده‌ای است که از کنار رودخانه‌ی جنایت و مکافات عبور می‌کند. سیر و روند همان سیر و روند رودخانه است. اما گاه مسیر جاده از رودخانه دور می‌شود و گاه نزدیک می‌شود. عتیق رحیمی بیش از تأکید بر شرح حالات یک وجدان بیدار پس از ارتکاب قتل، خواسته که سرنوشت جامعه‌ی افغانستان را در بستر وقایع جنایت و مکافات متبلور کند.