
بیابان
بیابان
بیابان
داستان با خبر مرگ ایوان ایلیچ شروع میشود.
موضوع اصلی داستان مرگ ایوان ایلیچ است، اما بخش اعظم کتاب دربارهی نوع زندگی او و تلاشهایی است که برای رسیدن به یک زندگی متمول و دگرپسند در پیش میگیرد. هرچند، با یک ضربهی ساده به پهلوی او همهچیز از هم میپاشد. در واقع میتوان گفت که موضوع اصلی کتاب دربارهی زندگی ایوان ایلیچ است، چراکه گویی با مرگ او زندگی جدیدی برایش رقم میخورد.
آزوئلا میتوانست یک کتاب تاریخی در مورد انقلاب مکزیک بنویسد اما او عامدانه از تأثیراتی که این وقایع بر مردمان عادی مکزیک میگذارد نوشت. اربابها قصۀ خانواده قدرتمند و ثروتمندی در یک شهر کوچک است که از حامیان حکومت «پورفوریو دیاز» هستند. آزوئلا در این رمان از کاراکترهای خود برای افشاگری علیه آن سیستم ناعادلانه و روشهای این افراد برای فریب مردم و فساد آنها استفاده میکند. داستان ساده و سرراست است. حرفش را نمیپیچاند و گاهی شخصیتها در دیالوگهای خود به روشنی پیامهای واضح سیاسی میدهند.
چشم انتظار در خاک رفتگان خوشخوان و روان نیست و حتی ممکن است در جاهایی خستهتان کند. اما اگر بتوانید بر این ملال، چشم بپوشید، بیشک از نتیجه راضی خواهید بود. این اثر بیش از هرچیز یک رمان تاریخی-سیاسی است که پیرامون یک حادثهی تاریخی یعنی اعتصاب عمومی بزرگی که علیه دیکتاتور گواتمالا و شرکت آمریکایی فروت شکل گرفته پیش میرود و ما از زاویهدیدهای گوناگون و البته حول شخصیت اصلی کتاب یعنی مبارزی انقلابی به نام «تابیوسان» شاهد چگونگی تکوین این اتفاق هستیم.
عشق اول و دو داستان دیگر
شبهای روشن #داستایفسکی
کیفر آتش از آن دست رمانهایی است که خلاصه کردن داستانش سخت و حتی غیر ممکن است. در واقع، این رمان بیشتر از آنکه بر پایهی یک روایت اصلی بنا شده باشد، مشتمل بر خرده روایتهایی است که کار ویژهی آنها ویران کردن خردهروایتهای قبلی است. کیفر آتش مجموعهای از سوء تفاهمهای وهم آلود است و انگار بناست از کنار هم قرار گرفتن این سوء تفاهمهای وهمآلود به این نتیجهی کلی برسیم که آنچه انسان دربارهی جهان، دیگران و حتی خودش فکر میکند سوء تفاهمی بیش نیست.
بیابان
داستان با خبر مرگ ایوان ایلیچ شروع میشود.
موضوع اصلی داستان مرگ ایوان ایلیچ است، اما بخش اعظم کتاب دربارهی نوع زندگی او و تلاشهایی است که برای رسیدن به یک زندگی متمول و دگرپسند در پیش میگیرد. هرچند، با یک ضربهی ساده به پهلوی او همهچیز از هم میپاشد. در واقع میتوان گفت که موضوع اصلی کتاب دربارهی زندگی ایوان ایلیچ است، چراکه گویی با مرگ او زندگی جدیدی برایش رقم میخورد.
آزوئلا میتوانست یک کتاب تاریخی در مورد انقلاب مکزیک بنویسد اما او عامدانه از تأثیراتی که این وقایع بر مردمان عادی مکزیک میگذارد نوشت. اربابها قصۀ خانواده قدرتمند و ثروتمندی در یک شهر کوچک است که از حامیان حکومت «پورفوریو دیاز» هستند. آزوئلا در این رمان از کاراکترهای خود برای افشاگری علیه آن سیستم ناعادلانه و روشهای این افراد برای فریب مردم و فساد آنها استفاده میکند. داستان ساده و سرراست است. حرفش را نمیپیچاند و گاهی شخصیتها در دیالوگهای خود به روشنی پیامهای واضح سیاسی میدهند.
چشم انتظار در خاک رفتگان خوشخوان و روان نیست و حتی ممکن است در جاهایی خستهتان کند. اما اگر بتوانید بر این ملال، چشم بپوشید، بیشک از نتیجه راضی خواهید بود. این اثر بیش از هرچیز یک رمان تاریخی-سیاسی است که پیرامون یک حادثهی تاریخی یعنی اعتصاب عمومی بزرگی که علیه دیکتاتور گواتمالا و شرکت آمریکایی فروت شکل گرفته پیش میرود و ما از زاویهدیدهای گوناگون و البته حول شخصیت اصلی کتاب یعنی مبارزی انقلابی به نام «تابیوسان» شاهد چگونگی تکوین این اتفاق هستیم.
عشق اول و دو داستان دیگر
شبهای روشن #داستایفسکی
کیفر آتش از آن دست رمانهایی است که خلاصه کردن داستانش سخت و حتی غیر ممکن است. در واقع، این رمان بیشتر از آنکه بر پایهی یک روایت اصلی بنا شده باشد، مشتمل بر خرده روایتهایی است که کار ویژهی آنها ویران کردن خردهروایتهای قبلی است. کیفر آتش مجموعهای از سوء تفاهمهای وهم آلود است و انگار بناست از کنار هم قرار گرفتن این سوء تفاهمهای وهمآلود به این نتیجهی کلی برسیم که آنچه انسان دربارهی جهان، دیگران و حتی خودش فکر میکند سوء تفاهمی بیش نیست.
Thanks for clicking. That felt good.
Close