سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

برچسب: سانتاگ

مواجهه با بیماری

پنج کتاب در رابطه با مواجهه نویسنده با بیماری

«خبر ندارید که یک تومور کوچک از سال‌ها پیش سرخوشانه در بدن‌تان پرسه زده و همین روزهاست که خدمت‌تان برسد. در روزهای سرخوشی و سربه‌سر گذاشتن با شوخی و خنده گرفتار شده‌ای.» این‌ها را حمیدرضا صدر نوشته. در کتابش «از قیطریه تا اورنج کانتی» که پس از مرگش به چاپ رسید. او تنها کسی نیست که درباره سرطانش کتاب نوشت. راضیه مهدی‌زاده در این یادداشت به گوشه‌هایی از دنیا (ایتالیا، آمریکا، فرانسه و ایران) سرزده‌ تا کتاب‌هایی را که درباره‌ی بیماری و گاه در دوره‌ی بیماری نوشته شده نگاه بیندازد. این کتاب‌ها یا توسط خود نویسنده و درباره مواجهه‌اش با سرطان نوشته شده یا توسط فرزندان نویسندگان، درحالِ تماشای رنجِ آن عزیزترین دیگری.

علیه تفسیر

علیه (نوعی از) تفسیر

علیه تفسیر همه‌اش کلنجار رفتن سوزان سانتاگ است با یکی از بنیادی‌ترین پرسش‌های نقد هنر که رابطه‌ی فرم و محتوا باشد. به نظر موضوعی کهنه و تکراری، اما کماکان حل‌نشده: اصلاً «محتوایی» هست یا اصلاً فرم و محتوا دو چیز جدا هستند که حالا ما می‌خواهیم رابطه‌شان را بفهمیم؟ سونتاگ دست‌کم در مقطعی که این کتاب را در سی‌وچندسالگی می‌نوشته (دهه 60 میلادی)، سخت شاکی و کلافه بوده است از تقلیل اثر هنری به محتوایش، به ندیدن وجه زیبایی‌شناختی آثار هنری، و از تفسیرهای تئوری‌محور گل‌درشت.

مواجهه با بیماری

پنج کتاب در رابطه با مواجهه نویسنده با بیماری

«خبر ندارید که یک تومور کوچک از سال‌ها پیش سرخوشانه در بدن‌تان پرسه زده و همین روزهاست که خدمت‌تان برسد. در روزهای سرخوشی و سربه‌سر گذاشتن با شوخی و خنده گرفتار شده‌ای.» این‌ها را حمیدرضا صدر نوشته. در کتابش «از قیطریه تا اورنج کانتی» که پس از مرگش به چاپ رسید. او تنها کسی نیست که درباره سرطانش کتاب نوشت. راضیه مهدی‌زاده در این یادداشت به گوشه‌هایی از دنیا (ایتالیا، آمریکا، فرانسه و ایران) سرزده‌ تا کتاب‌هایی را که درباره‌ی بیماری و گاه در دوره‌ی بیماری نوشته شده نگاه بیندازد. این کتاب‌ها یا توسط خود نویسنده و درباره مواجهه‌اش با سرطان نوشته شده یا توسط فرزندان نویسندگان، درحالِ تماشای رنجِ آن عزیزترین دیگری.

علیه تفسیر

علیه (نوعی از) تفسیر

علیه تفسیر همه‌اش کلنجار رفتن سوزان سانتاگ است با یکی از بنیادی‌ترین پرسش‌های نقد هنر که رابطه‌ی فرم و محتوا باشد. به نظر موضوعی کهنه و تکراری، اما کماکان حل‌نشده: اصلاً «محتوایی» هست یا اصلاً فرم و محتوا دو چیز جدا هستند که حالا ما می‌خواهیم رابطه‌شان را بفهمیم؟ سونتاگ دست‌کم در مقطعی که این کتاب را در سی‌وچندسالگی می‌نوشته (دهه 60 میلادی)، سخت شاکی و کلافه بوده است از تقلیل اثر هنری به محتوایش، به ندیدن وجه زیبایی‌شناختی آثار هنری، و از تفسیرهای تئوری‌محور گل‌درشت.