
همهی بدبختیهایمان زیر سر این کتابخوانهاست!
تم اصلی رمان تخم شر تضادی است بین کششی به زندگی عادی ــ مثل همه ــ و یک جور آرمانخواهی یا حقیقتجویی یا تردید یا هرچه میخواهیم اسمش را بگذاریم. آدمهایی که در این رمان میبینیم روشنفکران و کتابخوانهای مملکتاند که بیشترشان از فضای سنتی شهرستانی به تهران آمدهاند و در کشمکشاند میان چیزهایی که میخوانند و ضرورتهای مالی و غریزی زندگی. کتاب خواندن زیاد برای هیچیک رستگاری به بار نمیآورد. سهراب نمونهی اعلا و افراطی این وضعیت است، اما دیگران هم گلی به سر خودشان یا جامعه نمیزنند.