
برچسب: رمان ایرانی


تیپ «زن فرشته» در رمانهای نویسندههای زن ایران
مقایسهی سه رمان سووشون (سیمین دانشور، ۱۳۴۸)، چراغها را من خاموش میکنم (زویا پیرزاد، ۱۳۸۰) و پرندهی من (فریبا وفی، ۱۳۸۱) از حیث نگاهی که نویسندگان زن آن به شخصیت زن خانهدار و شکل رابطه او با شوهر، با زندگی خانوادگی و با جامعه بیرون دارند میتواند مقایسهای راهگشا باشد. روبرت صافاریان نویسنده یادداشت معتقد است این سه رمان سه مرحله از رابطهی زن نسبتاً روشنفکر ایرانی با زندگی خانوادگی و احساسش نسبت به بچه، شوهر و زندگی سیاسی را نمایندگی میکنند. در اولی هنوز زن روشنفکر با مبارزهی شوهرش معنا پیدا میکند، هر چند پرسشهایی در این باره طرح میکند؛ در دومی، علاوه بر این، موضوع رابطهی عاطفی بیرون ازدواج زن هم طرح میشود و در سومی با فضایی روبهرو هستیم که دیگر نه شاهد تناقض و تَرَک، بلکه شاهد وضعیتی در آستانهی فروپاشی هستیم.










تیپ «زن فرشته» در رمانهای نویسندههای زن ایران
مقایسهی سه رمان سووشون (سیمین دانشور، ۱۳۴۸)، چراغها را من خاموش میکنم (زویا پیرزاد، ۱۳۸۰) و پرندهی من (فریبا وفی، ۱۳۸۱) از حیث نگاهی که نویسندگان زن آن به شخصیت زن خانهدار و شکل رابطه او با شوهر، با زندگی خانوادگی و با جامعه بیرون دارند میتواند مقایسهای راهگشا باشد. روبرت صافاریان نویسنده یادداشت معتقد است این سه رمان سه مرحله از رابطهی زن نسبتاً روشنفکر ایرانی با زندگی خانوادگی و احساسش نسبت به بچه، شوهر و زندگی سیاسی را نمایندگی میکنند. در اولی هنوز زن روشنفکر با مبارزهی شوهرش معنا پیدا میکند، هر چند پرسشهایی در این باره طرح میکند؛ در دومی، علاوه بر این، موضوع رابطهی عاطفی بیرون ازدواج زن هم طرح میشود و در سومی با فضایی روبهرو هستیم که دیگر نه شاهد تناقض و تَرَک، بلکه شاهد وضعیتی در آستانهی فروپاشی هستیم.







