
آگاهی دهنده و گنج
حکایت خروس را میتوان صرفاً قصهای دید درباره دو کارمند تهرانی در یک شرکت حفاری یا یک چنین چیزی در جنوب کار میکنند و یک شب را در مهمانخانهای میگذرانند و قصه در این سطح به خوبی کار میکند، هرچند اگر ماجرا این باشد بعضی بخشهایش بیش از اندازه طولانی و گاهی نامفهومند.. اما در مجموع در این سطح خروس داستانی است جذاب و قوی با دیالوگنویسی درجه یک و توصیفهایی دقیق و ساختن درست زمان و مکان (بهخصوص مکان) و زبان خاص ابراهیم گلستان که زیبا و اریژینال است و توانایی او را در به کارگیری زبان فارسی به نمایش میگذارد، اما قطعاً درک و دنبال کردن مطلب را دشوارتر میکند و گاه به خودی خود هدف میشود و نه وسیله. و البته این اتفاقی است که برای همهی «زبانهای خودویژه» میافتد.و من نمیدانم چه اندازه موجه است. قصهنویسی امروز ما به شدت درگیر این عارضه است اگر این عارضه باشد.