سایت معرفی و نقد کتاب وینش

برچسب: جنگ

تو می گی من اونو کشتم؟

تو می گی من اونو کشتم؟

تو می‌گی من اونو کشتم؟، مجموعه‌ای شامل 4 داستان است. گرچه داستان‌ها هرکدام موضوع مستقلی دارند اما عنصر

وداع با اسلحه ، همینگوی

فقط هفت‌هزار نفر مُردند؛ وداع به خط همینگوی

همان‌طور که راوی «وداع با اسلحه» اثر همینگوی، می‌گوید، در جنگ تقدس و شکوه و افتخاری در کار نیست و باید با این عرصه وداع کرد، دل‌دادگی‌­ای که از بطن جنگ تراویده نیز لاجرم به وداع منجر می‌­شود، وداع اول با arms به معنی اسلحه و وداع دوم با arms به معنی آغوش معشوق. عشقی که در جنگ مستحیل شده، عاقبت کارکرد متفاوتی با شهوت‌‌رانی‌‌های رینالدی و به خدا تمسک‌ ­جستن کشیش و می‌­خوارگی سربازان ندارد. جمله این­ها ملجأ و مسکّنی است زودگذر، چنان‌که هنری نیز به وقت احتضار کاترین می‌گوید: «باز جای شکرش باقی است که مسکّن هست. آن وقت­ها که مسکّنی نبود مردم چه می‌­کردند؟»

 

کتاب ماه خرداد: «زنی در برلین»

کتاب ماه وینش فرصتی برای ناشران و کتابخوان‌هاست. در کتاب ماه وینش، ناشران فرصت دارند تا کتاب مورد نظرشان را معرفی و امکان دسترسی آسان آن را برای مخاطبان فراهم کنند. کتابخوان‌ها هم فرصت آشنایی با کتابی را از وجوه مختلف خواهند داشت. و با تهیه آن از کتابفروشی آنلاین یا محلی، می‌توانند نظر یا سوالاتشان را مطرح کنند. درباره کتاب ریویو بنویسند و در صورت برنده شدن هم نوشته‌شان منتشر شود و هم جایزه بگیرند.

زنی در برلین

بخش هایی از کتاب «زنی در برلین»

دست‌نوشته‌های زنی در برلین یادداشت‌های زنی است درباره ماجراهایی که بر او و دوستان و همسایگانش در فاصله اواخر آوریل تا اواسط ژوئن 1945 می‌گذرد. نوشته‌های او شامل سه دفترچه و چند برگ کاغذ است که با دستپاچگی اضافه شده‌اند و به ثبت تک تک اتفاقات آن روزهای تلخ پرداخته‌اند.

بخش‌هایی از این کتاب را برای آشنایی بیشتر انتخاب کرده‌ایم.

زنان فوق العاده

مژده به زن‌های معمولی

«دوشیزه میلدرد لتبری»، شخصیت اصلی کتاب «زنان فوق العاده»، چیزی است شبیه به «مادام بوواری» فلوبر؛ کسی که در آینده همیشه می‌توان به او ارجاع داد و او را مثال زد. از آن شخصیت‌ها که به سادگی خلق نمی‌شوند. شبیه بقیه نیستند و به شدت شبیه ما هستند. شاید وجه مشترک اما بوواری و میلدرد لتبری همین آینه شدنشان باشد. اینکه بیرون از مناسبات پذیرفته و حک شده‌ی ادبیات داستانی، شعر، سینما، تئاتر و غیره، روح دارند و خون و شبیه به ما هستند به آدم‌های واقعی و نه آرزوهای دست نیافتنی یا دورشان.

ایوب

ایوبِ دنیای مدرن

ایوب داستان ساده و بی‌غل‌وغش مندل سینگر است؛ یک یهودی کاملاً معمولی که با مهاجرت از روسیه‌ی تزاری (شهری تخیلی و یهودی‌نشین به نام چخنوف در اروپای شرقی کنونی/مرز روسیه و لهستان) به نیویورک، تغییر می‌کند و اعتقادش به خدا هم تضعیف می‌شود. اما قرار نیست این اتفاق ادیسه‌وار با گریه توأم باشد، بلکه یوزف روت به گونه‌ای داستان را با طنز همراه می‌کند که از فاجعه‌ی آن کاسته ‌شود.

قحطی سرخ

قحطی سرخ

نسل کشی همیشه با توپ و تانک و اسلحه همراه نبوده است، گاهی نیز مانند اتفاقاتی که در

دختر لبخند مرواریدی

دختر لبخند مرواریدی

بسیاری درباره قتل عام رواندا شنیده‌ایم و اخبار آن را دنبال کرده‌ایم اما کتاب‌های زیادی درباره کشته شدن

تو می گی من اونو کشتم؟

تو می گی من اونو کشتم؟

تو می‌گی من اونو کشتم؟، مجموعه‌ای شامل 4 داستان است. گرچه داستان‌ها هرکدام موضوع مستقلی دارند اما عنصر

وداع با اسلحه ، همینگوی

فقط هفت‌هزار نفر مُردند؛ وداع به خط همینگوی

همان‌طور که راوی «وداع با اسلحه» اثر همینگوی، می‌گوید، در جنگ تقدس و شکوه و افتخاری در کار نیست و باید با این عرصه وداع کرد، دل‌دادگی‌­ای که از بطن جنگ تراویده نیز لاجرم به وداع منجر می‌­شود، وداع اول با arms به معنی اسلحه و وداع دوم با arms به معنی آغوش معشوق. عشقی که در جنگ مستحیل شده، عاقبت کارکرد متفاوتی با شهوت‌‌رانی‌‌های رینالدی و به خدا تمسک‌ ­جستن کشیش و می‌­خوارگی سربازان ندارد. جمله این­ها ملجأ و مسکّنی است زودگذر، چنان‌که هنری نیز به وقت احتضار کاترین می‌گوید: «باز جای شکرش باقی است که مسکّن هست. آن وقت­ها که مسکّنی نبود مردم چه می‌­کردند؟»

 

کتاب ماه خرداد: «زنی در برلین»

کتاب ماه وینش فرصتی برای ناشران و کتابخوان‌هاست. در کتاب ماه وینش، ناشران فرصت دارند تا کتاب مورد نظرشان را معرفی و امکان دسترسی آسان آن را برای مخاطبان فراهم کنند. کتابخوان‌ها هم فرصت آشنایی با کتابی را از وجوه مختلف خواهند داشت. و با تهیه آن از کتابفروشی آنلاین یا محلی، می‌توانند نظر یا سوالاتشان را مطرح کنند. درباره کتاب ریویو بنویسند و در صورت برنده شدن هم نوشته‌شان منتشر شود و هم جایزه بگیرند.

زنی در برلین

بخش هایی از کتاب «زنی در برلین»

دست‌نوشته‌های زنی در برلین یادداشت‌های زنی است درباره ماجراهایی که بر او و دوستان و همسایگانش در فاصله اواخر آوریل تا اواسط ژوئن 1945 می‌گذرد. نوشته‌های او شامل سه دفترچه و چند برگ کاغذ است که با دستپاچگی اضافه شده‌اند و به ثبت تک تک اتفاقات آن روزهای تلخ پرداخته‌اند.

بخش‌هایی از این کتاب را برای آشنایی بیشتر انتخاب کرده‌ایم.

زنان فوق العاده

مژده به زن‌های معمولی

«دوشیزه میلدرد لتبری»، شخصیت اصلی کتاب «زنان فوق العاده»، چیزی است شبیه به «مادام بوواری» فلوبر؛ کسی که در آینده همیشه می‌توان به او ارجاع داد و او را مثال زد. از آن شخصیت‌ها که به سادگی خلق نمی‌شوند. شبیه بقیه نیستند و به شدت شبیه ما هستند. شاید وجه مشترک اما بوواری و میلدرد لتبری همین آینه شدنشان باشد. اینکه بیرون از مناسبات پذیرفته و حک شده‌ی ادبیات داستانی، شعر، سینما، تئاتر و غیره، روح دارند و خون و شبیه به ما هستند به آدم‌های واقعی و نه آرزوهای دست نیافتنی یا دورشان.

ایوب

ایوبِ دنیای مدرن

ایوب داستان ساده و بی‌غل‌وغش مندل سینگر است؛ یک یهودی کاملاً معمولی که با مهاجرت از روسیه‌ی تزاری (شهری تخیلی و یهودی‌نشین به نام چخنوف در اروپای شرقی کنونی/مرز روسیه و لهستان) به نیویورک، تغییر می‌کند و اعتقادش به خدا هم تضعیف می‌شود. اما قرار نیست این اتفاق ادیسه‌وار با گریه توأم باشد، بلکه یوزف روت به گونه‌ای داستان را با طنز همراه می‌کند که از فاجعه‌ی آن کاسته ‌شود.

قحطی سرخ

قحطی سرخ

نسل کشی همیشه با توپ و تانک و اسلحه همراه نبوده است، گاهی نیز مانند اتفاقاتی که در

دختر لبخند مرواریدی

دختر لبخند مرواریدی

بسیاری درباره قتل عام رواندا شنیده‌ایم و اخبار آن را دنبال کرده‌ایم اما کتاب‌های زیادی درباره کشته شدن