زمستان62
جلال آریان استاد باز نشسته شرکت نفت زمستان ۶۲ به اهواز می رود تا پسر بسیجی مستخدمش را که در جنگ مفقود شده است پیدا کند. در طول مسیر با جوانی به نام منصور فرجام آشنا میشود، فرجام برای راه اندازی مرکز تکنولوژی کامپیوتر از آمریکا به اهواز آمده است.