از به
از به
از به
در یک بررسی کامل از رمان حجیم و 1270 صفحهای رضا براهنی «رازهای سرزمین من» بحث به مسائل زیر کشیده میشود: زیادهگویی، رئالیسم جادویی، چندصدایی، انقلاب ضد آمریکایی و زبان آذری. روبرت صافاریان در نقد زیر ابتدا به اسکلت داستان و به دست دادن خلاصهای از آنچه در این رمان مفصل میخوانید پرداخته است و سپس درمورد بحثهای عمومی درباره مسائل ذکرشده در بالا نوشته است.
مرادی کرمانی از معدود نویسندههایی است که چیزی را بهتر و بدتر نکرده و خوب یا بد همانطور که بوده نشان داده. شهرت جهانی کرمانی هم از همین میآید. نویسندهی واقعگرایی است که رد هر داستان و قهرمان داستانی را میتوانی در زندگی خودش پیدا کنی. قهرمان داستانهای مرادی کرمانی، قهرمانی نمیکنند، صرفاً زندگی میکنند و با چنان عشق و خلوصی زندگی را نشانت میدهند که بعد از خواندن سهجلد از داستانهای مرادی کرمانی، حس کرمانی بودن میکنی!
نگاهی به اطلاعات پشت کادرهای تصویر بنداز و ببین چی درباره چشمهایش میدونی:
عدنان غُرَیفی نویسنده و شاعر و مترجم ایرانی 15 اردیبهشتماه در 79 سالگی در هلند از دنیا رفت. غریفی سال 1323 در خرمشهر به دنیا آمده بود و در داستانهایش بارها و بارها به این زادگاهش بازمیگشت و از چهرههای شاخص ادبیات اقلیمی جنوب بود. او از نویسندگان نوگرای دهههای ۴۰ و ۵۰ است و به همراه نویسندگان دیگری از جمله ناصر تقوایی، احمد محمود، احمد آقایی، مسعود میناوی، ناصر مؤذن، محمد ایوبی و نسیم خاکسار مکتب داستاننویسی جنوب را شکل داد. از او چندین دفتر شعر به جا مانده است و کتابهایی هم از عبدالوهاب البیاتی، غسَان کَنَفانی و بهومیل هرابال ترجمه کرد. محمد حزبائی در این گزارش-مصاحبه از تجربه یک روز همنشینی با عدنان غریفی نویسندهی هماستانیاش نوشته است.
هیولای تلخ
سایهی شوم
فریب
عشق و دیگر هیچ
توکا پرندهی کوچک
از به
در یک بررسی کامل از رمان حجیم و 1270 صفحهای رضا براهنی «رازهای سرزمین من» بحث به مسائل زیر کشیده میشود: زیادهگویی، رئالیسم جادویی، چندصدایی، انقلاب ضد آمریکایی و زبان آذری. روبرت صافاریان در نقد زیر ابتدا به اسکلت داستان و به دست دادن خلاصهای از آنچه در این رمان مفصل میخوانید پرداخته است و سپس درمورد بحثهای عمومی درباره مسائل ذکرشده در بالا نوشته است.
مرادی کرمانی از معدود نویسندههایی است که چیزی را بهتر و بدتر نکرده و خوب یا بد همانطور که بوده نشان داده. شهرت جهانی کرمانی هم از همین میآید. نویسندهی واقعگرایی است که رد هر داستان و قهرمان داستانی را میتوانی در زندگی خودش پیدا کنی. قهرمان داستانهای مرادی کرمانی، قهرمانی نمیکنند، صرفاً زندگی میکنند و با چنان عشق و خلوصی زندگی را نشانت میدهند که بعد از خواندن سهجلد از داستانهای مرادی کرمانی، حس کرمانی بودن میکنی!
نگاهی به اطلاعات پشت کادرهای تصویر بنداز و ببین چی درباره چشمهایش میدونی:
عدنان غُرَیفی نویسنده و شاعر و مترجم ایرانی 15 اردیبهشتماه در 79 سالگی در هلند از دنیا رفت. غریفی سال 1323 در خرمشهر به دنیا آمده بود و در داستانهایش بارها و بارها به این زادگاهش بازمیگشت و از چهرههای شاخص ادبیات اقلیمی جنوب بود. او از نویسندگان نوگرای دهههای ۴۰ و ۵۰ است و به همراه نویسندگان دیگری از جمله ناصر تقوایی، احمد محمود، احمد آقایی، مسعود میناوی، ناصر مؤذن، محمد ایوبی و نسیم خاکسار مکتب داستاننویسی جنوب را شکل داد. از او چندین دفتر شعر به جا مانده است و کتابهایی هم از عبدالوهاب البیاتی، غسَان کَنَفانی و بهومیل هرابال ترجمه کرد. محمد حزبائی در این گزارش-مصاحبه از تجربه یک روز همنشینی با عدنان غریفی نویسندهی هماستانیاش نوشته است.
هیولای تلخ
سایهی شوم
فریب
عشق و دیگر هیچ
توکا پرندهی کوچک
Thanks for clicking. That felt good.
Close