هفت شهر کتاب
هفت شهر کتاب
هفت شهر کتاب
سنگی بر روی بافه
رستم و سهراب
ترس و لرز
شهرهای گمشده سومین اثر آیدا مرادی آهنی است که داستان خاورمیانهی پرخون را روایت میکند. البته مکان اصلی رخدادهای این رمان نه خاورمیانه که شهر نیویورک در آمریکا است؛ جایی که شخصیت اصلی داستان، محیا قوامیان، به آن پناه برده. شهرهای گمشده رمانی است قصهگو که نویسنده در آن داستان شخصیتهایش را از خلال اتفاقات تاریخی مثل ریاست جمهوری باراک اوباما و تفاهمنامهی هستهای ایران، روایت میکند. شخصیتهایی که تاریخ و خاصیت خاورمیانه، رودرروی هم قرارشان داده است.
کتاب شامل بیستویک داستان کوتاه دو تا ششهفت صفحهای با نثری ساده، پاکیزه و دور از استعاره و مغلقگویی در خدمت توصیف خطوط اصلی موقعیت و مکان است. تم بیشتر داستانها وجوه گوناگون زندگی آپارتمانی طبقهی متوسط شهری (یحتمل زندگی خود نویسنده و آدمهای پیرامون) است: زندگی زناشویی، نیاز به عشقی که در این زندگی برآورده نمیشود، فضا و دلمشغولیهای کارمندی، رفتار با کودکان، و مهمتر از همه اضطراب و ترس از یک رویداد فراواقعی که میتواند سیر عادی زندگی روزمره را بهکلی به هم بریزد. واهمههای بینامونشان.
سالانه دربارهی فروغ کتابهای زیادی تولید میشود اما بخش عمدهای از آنها تکرار مکررات است به شیوهی گردآوری آثار پیشینیان. حجم عمدهی بسیاری از این کتابها را شعرهای خود فروغ تشکیل میدهند و در برخی از آنها دلنوشتهها و مقالات غیرپژوهشی فرصت کتابشدن پیدا کردهاند. به جز اینها جلد کتابهایی که دربارهی فروغ منتشر شدهاند، عمده تمرکزشان استفاده از عکسهای فروغ، ضمن رعایت مسئلهی حجاب بوده که این خود در نازیبایی و شبیه شدنشان به همدیگر مزید بر علت شده است. برخی از کتابها عناوینی دقیقاً یکسان دارند و این را باید در کنار این موضوع گذاشت که مخاطب نام اکثر این کتابها را به علت شباهتهایشان بههم از یاد میبرد…
کورش اسدی در شناختنامهی غلامحسین ساعدی تلاش میکند علاوه بر بررسی آثار ساعدی، به چند سوال مشخص درباره ساعدی پاسخ دهد: چرا ساعدی دهه پنجاه نسبت به ساعدی دهه چهل، خالق آثار ضعیفی است؟ نقطهی اوج کارنامهی ساعدی کجا است؟ و چرا ساعدی رماننویس خوبی نبود؟
در بیرون در، دولت آبادی نیست که جزئیپردازی میکند، چشمان تیزبین آفاق است که هیچ چیز را نادیده نمیگذارد و هیچ حرفی را ناگفته. محمود دولت آبادی یادگار دههی چهل است و دغدغه هایش بعد از چهل سال هنوز همان است. مثل تمام نویسندههای کمیابی که تکلیفشان با خودشان روشن است و معنای رئالیسم تاریخی در بستر داستان را به درستی فهمیدهاند.
هفت شهر کتاب
سنگی بر روی بافه
رستم و سهراب
ترس و لرز
شهرهای گمشده سومین اثر آیدا مرادی آهنی است که داستان خاورمیانهی پرخون را روایت میکند. البته مکان اصلی رخدادهای این رمان نه خاورمیانه که شهر نیویورک در آمریکا است؛ جایی که شخصیت اصلی داستان، محیا قوامیان، به آن پناه برده. شهرهای گمشده رمانی است قصهگو که نویسنده در آن داستان شخصیتهایش را از خلال اتفاقات تاریخی مثل ریاست جمهوری باراک اوباما و تفاهمنامهی هستهای ایران، روایت میکند. شخصیتهایی که تاریخ و خاصیت خاورمیانه، رودرروی هم قرارشان داده است.
کتاب شامل بیستویک داستان کوتاه دو تا ششهفت صفحهای با نثری ساده، پاکیزه و دور از استعاره و مغلقگویی در خدمت توصیف خطوط اصلی موقعیت و مکان است. تم بیشتر داستانها وجوه گوناگون زندگی آپارتمانی طبقهی متوسط شهری (یحتمل زندگی خود نویسنده و آدمهای پیرامون) است: زندگی زناشویی، نیاز به عشقی که در این زندگی برآورده نمیشود، فضا و دلمشغولیهای کارمندی، رفتار با کودکان، و مهمتر از همه اضطراب و ترس از یک رویداد فراواقعی که میتواند سیر عادی زندگی روزمره را بهکلی به هم بریزد. واهمههای بینامونشان.
سالانه دربارهی فروغ کتابهای زیادی تولید میشود اما بخش عمدهای از آنها تکرار مکررات است به شیوهی گردآوری آثار پیشینیان. حجم عمدهی بسیاری از این کتابها را شعرهای خود فروغ تشکیل میدهند و در برخی از آنها دلنوشتهها و مقالات غیرپژوهشی فرصت کتابشدن پیدا کردهاند. به جز اینها جلد کتابهایی که دربارهی فروغ منتشر شدهاند، عمده تمرکزشان استفاده از عکسهای فروغ، ضمن رعایت مسئلهی حجاب بوده که این خود در نازیبایی و شبیه شدنشان به همدیگر مزید بر علت شده است. برخی از کتابها عناوینی دقیقاً یکسان دارند و این را باید در کنار این موضوع گذاشت که مخاطب نام اکثر این کتابها را به علت شباهتهایشان بههم از یاد میبرد…
کورش اسدی در شناختنامهی غلامحسین ساعدی تلاش میکند علاوه بر بررسی آثار ساعدی، به چند سوال مشخص درباره ساعدی پاسخ دهد: چرا ساعدی دهه پنجاه نسبت به ساعدی دهه چهل، خالق آثار ضعیفی است؟ نقطهی اوج کارنامهی ساعدی کجا است؟ و چرا ساعدی رماننویس خوبی نبود؟
در بیرون در، دولت آبادی نیست که جزئیپردازی میکند، چشمان تیزبین آفاق است که هیچ چیز را نادیده نمیگذارد و هیچ حرفی را ناگفته. محمود دولت آبادی یادگار دههی چهل است و دغدغه هایش بعد از چهل سال هنوز همان است. مثل تمام نویسندههای کمیابی که تکلیفشان با خودشان روشن است و معنای رئالیسم تاریخی در بستر داستان را به درستی فهمیدهاند.
Thanks for clicking. That felt good.
Close