
برچسب: ادبیات ایران
این مقاله را ۰ نفر پسندیده اند


میتوان درباره «سووشون» حرف تازهای گفت؟
سووشون اثری است در بهترین هماهنگی با خودش. این هماهنگی اثر از خالقی میآید که به گمانم در بیشترین هماهنگی با خودش بود. زنی که همه زنانگی، روشنفکری، دانش و سواد، جایگاه اجتماعی، رابطه همسریاش و … در کلیت خوشایندی دیده میشد که برازنده خودش بود. نه لهجه شیرازی اش او را عوام یا عوامزده می کرد و نه تدریس دانشگاهیاش ژست روشنفکری برایش میخرید. او به همان سادگی و غنی بودنی بود که تا آخر در خانه جلال زندگی کرد و می گفت دوست دارم رخت هایم زیر آفتاب این مملکت خشک شود. و حرفش بوی هیچ تزویری نمی داد.

پژوهشی در آثار سیمین دانشور
میهن بهرامی که خود نویسنده و نقاش و روانشناس است، سووشون را از ابعاد مختلف بررسی کرده، گاهی از منظر داستان، گاهی با توسل جستن به شگردهای نقاشی و همچنین با تحلیل روانشناختی روحیات و فرهنگ مردم این منطقه. او یوسف را مابهازای جلال میداند، با همان سرگردانی و در عوض پایان زری را ستایش زندگی و تعالی هستی، همانگونه که خود سیمین بود.
این نقد اولین بار در نشریه نیمه دیگر (نشریه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی زنان) شماره هشتم پاییز 1367 چاپ شده است.

درباره «فردوسیخوانی»: چرا شاهنامه آخرش خوشه؟
در پایان ماه گذشته صدوهفتادونهمین و آخرین قسمت پادکست «فردوسیخوانی» ــ مرگ یزدگرد ــ هم منتشر شد و کار بزرگ امیر خادم، استاد جوان ادبیات تطبیقی به پایان رسید. کاری که به صورت منظم و هفتگی از اسفند ۱۳۹۶ تا همین مرداد ۱۴۰۰ ادامه داشت. در هر قسمت پادکست خادم ابیات شاهنامه را برای شنونده میخواند و بین بخشهای نسبتاً طولانی اصل متن شاهنامه، توضیحاتی دربارهی اتفاقات و معنی کلمات و یادآوری حضور شخصیتها در قسمتهای دیگر و گاهی تفسیر ارائه میکرد، طوری که شنونده هم اصل متن شاهنامه را تجربه میکند و هم با فهمیدن ماجراها جلو میرود تا خسته نشود و «خواندن» را نیمهکاره رها نکند. یک کار فرهنگیِ آرام و بدون جنجال.







همه ی بستنی های دنیا
همه ی بستنی های دنیا

میتوان درباره «سووشون» حرف تازهای گفت؟
سووشون اثری است در بهترین هماهنگی با خودش. این هماهنگی اثر از خالقی میآید که به گمانم در بیشترین هماهنگی با خودش بود. زنی که همه زنانگی، روشنفکری، دانش و سواد، جایگاه اجتماعی، رابطه همسریاش و … در کلیت خوشایندی دیده میشد که برازنده خودش بود. نه لهجه شیرازی اش او را عوام یا عوامزده می کرد و نه تدریس دانشگاهیاش ژست روشنفکری برایش میخرید. او به همان سادگی و غنی بودنی بود که تا آخر در خانه جلال زندگی کرد و می گفت دوست دارم رخت هایم زیر آفتاب این مملکت خشک شود. و حرفش بوی هیچ تزویری نمی داد.

پژوهشی در آثار سیمین دانشور
میهن بهرامی که خود نویسنده و نقاش و روانشناس است، سووشون را از ابعاد مختلف بررسی کرده، گاهی از منظر داستان، گاهی با توسل جستن به شگردهای نقاشی و همچنین با تحلیل روانشناختی روحیات و فرهنگ مردم این منطقه. او یوسف را مابهازای جلال میداند، با همان سرگردانی و در عوض پایان زری را ستایش زندگی و تعالی هستی، همانگونه که خود سیمین بود.
این نقد اولین بار در نشریه نیمه دیگر (نشریه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی زنان) شماره هشتم پاییز 1367 چاپ شده است.

درباره «فردوسیخوانی»: چرا شاهنامه آخرش خوشه؟
در پایان ماه گذشته صدوهفتادونهمین و آخرین قسمت پادکست «فردوسیخوانی» ــ مرگ یزدگرد ــ هم منتشر شد و کار بزرگ امیر خادم، استاد جوان ادبیات تطبیقی به پایان رسید. کاری که به صورت منظم و هفتگی از اسفند ۱۳۹۶ تا همین مرداد ۱۴۰۰ ادامه داشت. در هر قسمت پادکست خادم ابیات شاهنامه را برای شنونده میخواند و بین بخشهای نسبتاً طولانی اصل متن شاهنامه، توضیحاتی دربارهی اتفاقات و معنی کلمات و یادآوری حضور شخصیتها در قسمتهای دیگر و گاهی تفسیر ارائه میکرد، طوری که شنونده هم اصل متن شاهنامه را تجربه میکند و هم با فهمیدن ماجراها جلو میرود تا خسته نشود و «خواندن» را نیمهکاره رها نکند. یک کار فرهنگیِ آرام و بدون جنجال.

مجموعهی بهترین نویسندگان ایران
مجموعهی بهترین نویسندگان ایران


مرز
مرز

آدمهای چهارباغ
آدمهای چهارباغ

فیل در تاریکی
فیل در تاریکی

قصههای شیرین هفت اورنگ جامی
قصههای شیرین هفت اورنگ جامی