سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

برچسب: آنارشیسم

یاری متقابل آنارشیست

تاریخ حیات به روایت یک آنارشیست

کتاب یاری متقابل، نوشته پیتر کروپتکین آنارشیست روس، دستور کار مشخصی دارد: به دست دادن روایتی از تاریخ، به‌گونه‌ای که آنارشیسم را امری طبیعی جا بزند؛ طبیعی در معنای سازگار با طبیعت انسان، و بلکه سازگار با کلیت طبیعت. به این ترتیب، محل نزاع کروپتکین با مخالفانش در حقیقت برداشتی است که از قاعده و قانون‌های طبیعت دارند. جبهه مخالفان، یا همان جبهه اکثریت وقت، را کسانی پر کرده‌ بودند که بنیاد طبیعت را بر تنازع بقا استوار می‌کردند. اما کروپتکین از «قانون یاریِ متقابل» سخن می‌گوید. در تصویری که او از طبیعت ترسیم می‌کند، جانوران بیش از آن‌که در رقابتی مرگبار با هم باشند، در تعاملی همکارانه با هم قرار دارند و می‌کوشند شانس بقای جمعیت یا گونه را از رهگذر تلاش‌های دسته‌جمعی بالا برند.

باکونین کاراکتر انقلابی

روانشناسی کاراکتر انقلابی

چرا باید کتابی ششصد صفحه‌ای درباره‌ی «باکونین» شخصیتی بخوانیم که به نظر می‌رسد امروز دیگر صرفاً اهمیت تاریخی دارد و دیگر کمتر کسی سراغ نوشته‌هایش می‌رود (برعکس کارل مارکس، هم‌عصر و رقیب او، که هر چند سال یک بار شاهد بازخوانی آثار و اندیشه‌هایش هستیم و هنوز تاثیر انکارناپذیری بر اندیشه‌ی سیاسی و اجتماعی معاصر دارد). این نوشته قرار است به این سوال پاسخ دهد.

یاری متقابل آنارشیست

تاریخ حیات به روایت یک آنارشیست

کتاب یاری متقابل، نوشته پیتر کروپتکین آنارشیست روس، دستور کار مشخصی دارد: به دست دادن روایتی از تاریخ، به‌گونه‌ای که آنارشیسم را امری طبیعی جا بزند؛ طبیعی در معنای سازگار با طبیعت انسان، و بلکه سازگار با کلیت طبیعت. به این ترتیب، محل نزاع کروپتکین با مخالفانش در حقیقت برداشتی است که از قاعده و قانون‌های طبیعت دارند. جبهه مخالفان، یا همان جبهه اکثریت وقت، را کسانی پر کرده‌ بودند که بنیاد طبیعت را بر تنازع بقا استوار می‌کردند. اما کروپتکین از «قانون یاریِ متقابل» سخن می‌گوید. در تصویری که او از طبیعت ترسیم می‌کند، جانوران بیش از آن‌که در رقابتی مرگبار با هم باشند، در تعاملی همکارانه با هم قرار دارند و می‌کوشند شانس بقای جمعیت یا گونه را از رهگذر تلاش‌های دسته‌جمعی بالا برند.

باکونین کاراکتر انقلابی

روانشناسی کاراکتر انقلابی

چرا باید کتابی ششصد صفحه‌ای درباره‌ی «باکونین» شخصیتی بخوانیم که به نظر می‌رسد امروز دیگر صرفاً اهمیت تاریخی دارد و دیگر کمتر کسی سراغ نوشته‌هایش می‌رود (برعکس کارل مارکس، هم‌عصر و رقیب او، که هر چند سال یک بار شاهد بازخوانی آثار و اندیشه‌هایش هستیم و هنوز تاثیر انکارناپذیری بر اندیشه‌ی سیاسی و اجتماعی معاصر دارد). این نوشته قرار است به این سوال پاسخ دهد.