واتارو در سرزمین خیال ۲، دومین جلد از مجموعه ۶ جلدی واتارو منتشر شد. راحتخوان واتارو نوشته میوکی میابی و ترجمه رکسانا شکوهمند است.
راحتخوان واتارو در سرزمین خیال، داستان واتارو میتانی، پسر بچهی کلاس پنجمیِ بیسر و صداییست که همیشه سرش توی کار خودش است. تا اینکه روزی دانش آموزی مرموز به اسم میتسورو آشیکاوا وارد مدرسه و زندگی واتارو میشود و دنیای او را زیر و رو میکند.
در جلد دوم این مجموعه، دریچهای که هر ده سال و نه روز یک بار به جهانی دیگر باز میشود،به روی واتارو گشوده شده؛ جهانی عجیب با قوانین و مردمی که در عین تفاوت، شباهتهای عجیبی به دنیای واقعی دارند. واتارو برای ماندن در سرزمین رویاها باید مجسمهای جادویی را به دست بیاورد.
در واتارو بخوانیم
مدرسه تعطیل شده و حالا واتارو که از آفتاب داغ ظهر خیس عرق شده بود، داشت به خانه برمیگشت.
«هی، میخوای منو بپیچونی و از دستم در بری، مگه نه خوابالو؟»
این صدای زمخت کاچان بود که داشت فریاد میزد. واتارو ایستاد. انگار سالها از آخرین باری که دوستش را دیده بود میگذشت. شاید ده، یا حتی بیست سال. کاچان در حالی که به سمت او میدوید گفت: «هی پسر، امروز کلاً تو هپروت بودیا! چه خبرا؟ تونستی نسخهی آزمایشی سنگ اسرارآمیزو گیر بیاری؟»
«نه، هنوز هیچی.»
«هه، چه بد، راستی بعد از ناهار باید بیای خونهی ما! بابام توی بازی “پاچینکو” برنده شده، واسه همین بهش یه مسابقه فوتبال ویدوئویی جایزه دادن! محشره، من امتحانش کردم، حسابی معتادش میشی! میخوای بازی کنی؟»
واتاروبه دوستش که لبخندی بر لب داشت نگاه کرد و جوابی نداد. اصلاً نمیدانست که باید چه بگوید. تنها فکری که توی سرش میچرخید این بود: کاش من جای کاچان بودم. ای کاش من، تو بودم، کاچان!
نظر خوانندگان
هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.