کلاغ سفید اثر مارکوس سجویک با ترجمه شوکا کریمی از مجموعه ادبیات وحشت منتشر شده است. رمان کلاغ سفید اولین بار با عنوان White crow در سال 2010 منتشر شده است. این رمان برای گروه سنی جوان 16+ ترجمه و چاپ شده است.
کلاغ سفید داستان رازهاست. رازهایی آنچنان ترسناک که گاه بهتر است تا ابد پنهان بمانند.
ربهکا و پدرش از لندن فرار میکنند و به شهر کوچک و دورافتادهای به اسم وینترفولد پناه میبرند. شهری که هر سال قسمتی از آن در دریا فرو میرود و شاید تا یک قرن دیگر از آن چیزی باقی نماند. ربهکا در این شهر با فرهلیت دوست میشود. مادر فرهلیت در آسایشگاه روانی بستری شده و مرده، پدرش نیز او را ترک کرده است.
فرهلیت سوال بزرگش را به ربهکا در میان میگذارد: بعد از مرگ زندگی هست؟ رفتار و افکار فرهلیت، ربهکا را به وحشت میاندازد. دوستی ربهکا و فرهلیت پر شده است از حادثههای عجیب و غریب و بسیار وحشتناک…
گزیدهای از کلاغ سفید
ربهکا وقتی به هوش میآید به طور محوی از حضور فردی در نزدیکی خودش آگاه است، اما وقتی چشمهایش را باز میکند کسی آنجا نیست؛ دست کم اولش نیست.
ربهکا مینشیند و دختر را میبیند که لبهی صخره ایستاده و به ساحل نگاه میکند. دختر برمیگردد و لبخند میزند.
در نگاه دوم، او هنوز هن عجیب و غریب است. حالتی اِلف گونه دارد. همهچیزش نوکتیز ایت: بینیاش، چشمانش، چانهاش، لبهایش، انگشتهایش و انتهای طرههای موهای بلند مشکیاش.
میگوید: «حالت خوبه؟»
ربهکا هنوز گیجتر از آن است که بتواند درست فکر کند.
فرهلیت یادش میآورد: «تو داشتی میخوندی.»
نظر خوانندگان
هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.