نظریه های جباریت
نویسنده: راجر بوشه
مترجم: فریدون مجلسی
ناشر: مروارید
نوبت چاپ: ۴
سال چاپ: ۱۳۹۹
تعداد صفحات: ۷۰۳
شابک: ۹۷۸۹۶۴۸۸۳۸۱۰۷
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
موسسه گسترش فرهنگ و مطالعاتبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
30book بزودی انتشارات آگاه بزودی بزودی بزودیبررسی تفکرات، نوشتهها و تحلیلهای اندیشمندان و سیاستمداران در واقع سیر اثرگذاری دیکتاتوری، جبر و قهری که انسان بر انسان در طول تاریخ روا میدارد و روایتشان، میتواند برای ما کاشف نکات بسیاری باشد. کتاب جباریت فلسفه و تفکرات اندیشمندان غربی را در طول تاریخ بررسی کرده و گام بزرگی در این زمینه برداشته است. کتاب آنچه افلاطون و ارسطو و تاسیت میدانستند را تا به فروید و فروم و آرنت بررسی کرده.
اندیشمندانی که هرکدام از منظری به «جباریت» پرداختهاند، یکی از منظر روانشناسی، دیگری از منظر دیوانسالاری، ترس از سلاطین و سوداگران و در روزگاری که با نمونه امروزیتر دیکتاتوری یعنی آلمان نازی روبهرو شدهایم.
ماکیاول برای ما به عنوان ارائه دهنده تفکرات براریت بر مردم شناخته شده است و اکنون نویسنده به جنبههای شکست شهریار میپردازد. کتاب به این واقعیت هم میپردازد که دیکتاتوری فقط در زمینه حاکمیت باقی نمیماند، دیکتاتور چه تاثیرات دیگری دارد، انسانها چگونه با هم در دورانهای مختلف رفتار میکنند، دیکتاتور یا انسانهای عصر هر دیکتاتور چگونه با محیط برخورد میکنند و مثالهایی از زندگی روزمره انسان در زمان دیکتاتورهای مختلف زده میشود تا با انسان ماهو انسان آن روزگار بیشتر آَشنا شویم.
مثلاً جبار از نظر افلاطون به طور قطع شخصی است اسیر هوس، مثالی هم زده: «اگر یک جبار بودم هرچه دلم بخواهد در کشور بکنم – بکشم،تبعید کنم، هر اقدامی برای خشنودی خودم داشته باشم.»
ارسطو اما معتقد است :«هدف جبار لذت است، جبار ثروت میاندوزد.»
ارسطو از تجارت بیزار است اما معتقد است انسانها با هم در پولیس زندگی میکنند، ما در تنهایی نه خوشبخت میشویم و نه به فضیلت دست مییابیم. در بخش ماکیاول درباره خشونتهای یک جبار سخن گفته شده اما او مبحث جباریت ایستا و جباریتهای بسیجگر را تحلیل و بررسی کرده است و اشاره کرده سرانجام مردم ابتدا نخست از روی الزام میجنبند و بعد از روی بلندپروازی.
در بخش توکویل به لذایذ بندگی پرداخته شده و در فصل فروید او را که همواره به «نابرابری ذاتی و نازدودنی انسانها» معتقد است و بازتولید جباریت را نیاز تمدن به مهار غرایز جنسی ومخرب ما میداند و تاکید دارد زنان و مردانی که تحت سلطه جباریت قابلیت بزرگی و شأن را ازدست میدهند.
نویسنده کتاب هنگامی که به عصر روشنگری میرسد این نکته را از منظر مارکس، وبر و نویمان مورد توجه قرار میدهد، همان «ریز سیاست» که فوکو به آن اشاره میکند، همان انضباط و ستم ویرانگر کارخانه که بر سر کارگران، اقلیتهای قومی و زنان فرود میآید. جباریت همان چیزی است که تک تک ما آن را تجربه و خودمان بر دیگری وارد میکنیم. جباریت در تاریخ قدمتی دیرینه داشته و تعریف آن هم تا قبل از انقلاب فرانسه یکسان بوده است هرچند از آن زمان تاکنون معانی مختلفی برایش درنظر گرفته شده.
شاید اگر امیدوارانهتر به کتاب بنگریم، این کتاب علاوه بر روایت خصوصیات جباران به ما نشان دهد که چگونه میتوان آنان را از پا درآورد.
درباره نویسنده
دکتر راجر ابوشه (۱۹۴۸-۲۰۱۷) استاد تاریخ عقاید و فلسفه سیاسی در کالج اکسیدانتال و نویسنده چند کتاب درباره الکسی دو توکویل است و معتقد است نوشتن این کتاب به دلیل آشنایی با این متفکر است که سبب شد او به عنوان محقق تلاشهایش برای درک بیم از استبدادی ذاتا نو را آغاز کند. او با هدف پاسخگویی به سوالهایی نظیر آیا متفکران درباره استبدادهای کهن و نوین تحلیل کردهاند؟
آیا بین استبداد نوین و کهن استمراری وجود دارد ؟، به سراغ نوشتن این کتاب رفته و منابع از طرف چندین دانشگاه و کالج طی سالهای 1986 تا 1994 در اختیارش قرار گرفته است. نویسنده البته درپایان کتاب سعی کرده مسایل دیکتاتورهای امروزی را نیز در اثرش یادآوری کند و تحلیلهای درباره مجموعه اتفاقاتی که در این سالها بر دیکتاتورهای زمانه ما رخ داده از قذافی تا کیم ایل سونگ بدهد.
بخشی از مقدمه کتاب نظریههای جباریت
بسیارند کسانی که درباره آزادی مینویسند؛ اما کمتر کسی به تحلیل جباریت میپردازد. و با این حال در هر لحظهای از تاریخ، يقيناً شمار نظامهای جبار بسیار بیش از کشورهایی بوده است که آنها را به عدالت یا آزادی میشناسیم. به علاوه، جباران و نظامهای جبار تخیلات ما را به دنبال خود میکشانند زیرا جباران بسیاری در طی جریانهای تاریخ یکهتازی میکنند و داغها و نشانههایی برجای میگذارند.
جباران، از اسکندر تا یولیوس سزار، از لویی چهاردهم تا ناپلئون، از هیتلر تا استالین، از مائو تا مارکوس، و از پینوشه تا صدام حسين، در حالی که هم موجب نفرت و هم موجب حیرت میشوند کتابهای تاریخ و عناوین خبری ما را پر میکنند.
به نظر میرسد آنان نسبت به خواستهای مصرانه اخلاقی ما خود را ملزم نمیدانند و به آن توجهی ندارند؛ در جهانی که اغلب ما خود را فاقد قدرت احساس میکنیم، آنها قدرتمند به نظر میرسند؛ در حالی که به نظر میرسد ما را جریان با خود میبرد، به نظر میرسد که آنها اهل عمل هستند؛ به نظر نمیرسد که وزش بادهای تاریخ آنها را خم کند، بلکه برعکس محکم میایستند، در تاریخ سر بر میآورند، و گاهی تاریخ را تغییر میدهند.
با اینکه ترس و نفرت میآفرینند نکته ترسآور و نفرتانگیز اینکه موجب هیجان نیز میشوند. و ما، آنها را به همان گونه مینگریم که به آتش مینگریم.
*توکیول معتقد بود که دموکراسی دو مشخصه اصلی دارد که با یکدیگر در تنش هستند یعنی شهروندی و تجارت. در طی زمان گرایشی وجود دارد به اینکه کششها و لذات اخلاقیات تجاری اخلاقیات شهروندی را تخریب میکند یعنی ایجاد مانعی میکند در راه زندگی عمومی به خاطر منافع شخصی.
نویسنده معرفی: گیسو فغفوری