سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

قصه های هزاره های افغانستان

نویسنده: محمدجواد خاوری

ناشر: چشمه

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۸۷

تعداد صفحات: ۵۵۶

شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۶۲۴۰۰۲


تاکنون 2 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند
قصه های هزاره های افغانستان

تاکنون 2 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

تهیه این کتاب

سرزمین افغانستان از اقوام مختلفی تشکیل شده است: پشتون، تاجیک، ازبک، ترکمن، هزاره، پشه‌ای، قزلباش، سادات و… هزاره‌ها که به خاطر چشم‌های بادامی‌شان در ایران سریع‌تر شناخته می‌شوند قومی هستند که عموما ساکن مناطق مرکزی و کوهستانی کشور افغانستان هستند.

به محل زیست این اقوام در افغانستان، «هزاره‌جات» یا «هزارستان» گفته می‌شود. مناطق کوهستانی محل زیست این قوم از محروم‌ترین و صعب‌العبورترین مناطق افغانستان است که خیلی از روستاهای آن جاده‌ی ماشین‌رو ندارند و در زمستان‌های پربرف و سنگین افغانستان عملا جریان کار و معیشت‌شان از حرکت باز می‌ماند. نقل و قصه‌گویی در خانه‌های روستایی این مناطق یکی از راه‌های اصلی گذران زمستان‌های سخت و طولانی طی سالیان بوده است.


قصه‌های هزاره‌های افغانستان مجموعه‌ای از ۷۳ قصه‌ی عامیانه‌ی هزاره‌های افغانستان است که محمدجواد خاوری آن‌ها را گردآوری و بازنویسی کرده است. هیچ کدام از این قصه‌ها از منبع مکتوب دیگری بازنشر نشده‌اند.

بلکه محمدجواد خاوری و حامده خاوری پای نقل بزرگ و کوچک نشسته‌اند و قصه‌ها را ثبت و ضبط کرده‌اند. پیرمردها، پیرزن‌ها و افراد معمولی جامعه‌ی هزاره‌های افغانستان منبع و نقال این قصه‌ها بوده‌اند. قصه‌ها با لهجه‌ی هزارگی که یکی از لهجه‌های زبان فارسی است جمع‌آوری شده‌اند. اما محمدجواد خاوری با هدف گسترده کردن دایره‌ی مخاطبان این کتاب، قصه‌ها را به زبان فارسی معیار روی کاغذ آورده و تنها ۵ قصه را در انتهای کتاب با همان لهجه‌ی هزارگی آورده است.


در مقدمه‌ی کتاب نویسنده شیوه‌ی گردآوری قصه‌ها را توضیح داده و بعد به گونه‌شناسی قصه‌ها و عناصر مشترک و دغدغه‌های قوم هزاره در قصه‌ها و شخصیت‌های تکرارشونده‌ی قصه‌ها را به تفضیل شرح داده است. قصه‌ها به صورت دسته‌بندی شده آورده شده‌اند: قصه‌های پندآمیز، قصه‌های سحرآمیز، قصه‌های سرگذشتی، قصه‌های طنزی، قصه‌های عشقی، قصه‌های حیوانات، قصه‌های زنجیره‌ای و قصه‌های شخصیت‌های تاریخی از دسته‌های این کتاب است.


قصه‌های هزاره‌های افغانستان مجموعه‌ای باارزش است که هم لذت خواندن قصه را به خواننده می‌دهد و هم شناختی عمیق از مردمانی فارسی‌زبان در کوهستان‌های افغانستان. قصه‌های هزاره‌های افغانستان در پاییز سال ۱۳۹۵ در کابل توسط انتشارات تاک منتشر شده است.

 

محمدجواد خاوری
محمدجواد خاوری


درباره‌ی نویسنده


محمدجواد خاوری متولد ۱۳۴۶ در بامیان افغانستان است و در کودکی به ایران مهاجرت کرد. از سال ۱۳۹۰ به اروپا رفت و اکنون ساکن کشور نروژ است. فرهنگ عامیانه از زمینه‌های تخصصی او است و یکی از چهره‌های شناخته‌شده در زمینه‌ی فرهنگ عامه و ادبیات فولکلور فارسی دری است.

«پشت کوه قاف»، «امثال و حِکَم مردم هزاره«، «گزیده کتاب نیستان» (داستان)، «دوبیتی‌های عامیانه هزارگی»، «قصه‌های هزاره‌های افغانستان»، «گل سرخ دل‌افگار»، «مرگ مفاجات»، «شگفتی‌های بامیان»، «بود و نبود» و «طلسمات» آثاری هستند که تا کنون از او منتشر شده‌اند.


بخشی از کتاب قصه‌های هزاره های افغانستان


بود نبود، یک پادشاه بود، پادشاه ما و شما خدا بود. این پادشاه سه دختر داشت. دخترها یک روز از پدر و مادرشان اجازه می‌گیرند و می‌روند تفریح. با وجودی که پدر و مادرشان گفته بودند که جای دور نروند، آن‌ها آن‌قدر سرگرم بودند که نفهمیدند چه‌طور دره‌ها و پشته‌های زیادی را پشت سر گذاشته‌اند.

یک دفعه هوا ابری می‌شود و آن‌ها می‌فهمند که راه را گم کرده‌اند. همان‌طور سرگردان می‌روند تا به یک دریای بزرگ می‌رسند. حیران می‌مانند که چطور از دریا تیر شوند. در همان هنگام یک فقیر پیدا می‌شود. می‌گوید: «من شما را از آب تیر می‌کنم، به شرطی که هر کدام‌تان یک بوسه به من بدهید.»
دختر کوچک می‌گوید: «ما اگر بمیریم هم نباید به فقیر بوسه بدهیم.»
دخترهای بزرگ می‌گویند: «از آنی که شب این‌جا بمانیم و ما را گرگ و زاغ بخورد بهتر است یک بوسه به فقیر بدهیم و نجات پیدا کنیم.»
هر دو دختر بزرگ هر کدام یک بوسه به فقیر می‌دهند و فقیر آن‌ها را از دریا تیر می‌کند، ولی دختر کوچک…

 

#افغانستان

نویسنده معرفی: پیمان حقیقت‌طلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *