«قصههای شیرین کودکانه» مجموعهای از ده قصهی کوتاه است که هریک ماجرایی شیرین را روایت میکند. بازخوانی این قصهها برای کودکان پیشدبستانی میتواند سرآغازی برای آشنایی آنان با دنیای شیرین قصه و خیال باشد.
نویسندهی این کتاب، شکوه قاسمنیا، نویسنده و شاعر نام آشنای کودک و نوجوان است. او تا کنون ۱۵۰ عنوان کتاب کودک نوشتهاست. از شکوه قاسمنیا، شعر تیتراژ برنامههای تلویزیونی «علی کوچولو»، «محله بهداشت» و «عمو پورنگ» را به خاطر داریم. کریم نصر، علی خدایی، نیلوفر میرمحمدی و فاطمه رادپور تصویرگران این کتاب هستند.
قصههای شیرین کودکانه شامل کتابهای زیر شامل داستانهای زیر است:
- افسانهی دیو و دختر
- مورچه ریزه قصه میگفت
- هویجک تنبلی بود
- گربهای با دم موش
- بارون میآد شرشر
گزیدهای از کتاب «قصههای شیرین کودکانه»:
یکی بود، یکی نبود. یک موش بود، خودش خاکستری بود و دمش سیاه. موش خاکستری، دم سیاهش را دوست نداشت. دلش میخواست آن را بکند و بیندازد دور. بالاخره هم این کار را کرد. یک روز دمش را کند و انداخت توی کوچه. اتفاقا گربهی دم بریدهای از آنجا میگذشت. دم موش را دید. با خودش گفت: «هرچه باشد، یک دم است. به درد من که دم ندارم، میخورد.» آن وقت دم را برداشت و چسباند به پشت خودش، و شد گربهی دم موشی.
آن شب گربه دم موشی در خانهی گربهی همسایه، مهمان بود. شب که شد، دم تازهاش را آب و شانه زد، سرش را بالا گرفت، خوشحال و خندان راه افتاد و رفت به مهمانی. پشت در ایستاد و با پنجهاش به در زد. گربهی همسایه آمد که در را باز کند. یکمرتبه بوی دم موش به دماغش خورد. از زیر در نگاه کرد. اول از همه، دم آقا گربه را دید. دیگر حال خودش را نفهمید. جست زد و از بالای در پرید روی سر گربه دم موشی. با چنگ و دندان به جانش افتاد.
نظر خوانندگان
هنوز هیچ نظری درباره این کتاب ثبت نشده است.