یخ
مژگان مظفری در مجموعه داستان «یخ» با بهرهگیری از ساختارهای روایی نوین، تجربههای ذهنی و زیباشناختی متفاوتی را برای مخاطب رقم زده است. داستانها با زبان و لحن خاص خود، به بررسی ابعاد مختلف انسان و جامعه میپردازند. برخی از داستانها با دیالوگهای پیچیده و ساختارهای غیرخطی، خواننده را به چالش میکشند و به تفکر وامیدارند.
برخی از داستانهای او عنوانی شاعرانه دارند: آب سایه را با خود بُرد، درخت بیبَر ، آجرهای نارنجی و صدای چنگ، ته چشمهایش به من دروغ میگفت و کوهها فریاد میزنند. داستان «یخ» که عنوان مجموعه هم برگرفته از آن است قصه دو رزمنده جنگ ایران و عراق است؛ جایی که در مهلکه مرگ و زندگی یکی از رزمندهها وصیت میکند اگر از دنیا رفت روی قبرش یخ بگذارند.
برخی از خوانندگان این مجموعه داستان را رازآلود، معمایی و حتی ترسناک توصیف کردهاند. فضای سرد و برفی برخی داستانها، حس ترس را به خواننده منتقل میکند و کشش داستانی آنها باعث میشود که خواننده تمایل داشته باشد کتاب را در یک نشست بخواند. با این حال، برخی از منتقدان به پایانبندیهای ناگهانی و گاهی نامفهوم برخی داستانها اشاره کردهاند که ممکن است برای برخی خوانندگان گیجکننده باشد.
مجموعه داستان «یخ» با تنوع ژانری و سبک نوین روایی، اثری جذاب برای علاقهمندان به ادبیات معاصر ایران است. اگر به دنبال داستانهایی با لایههای معنایی عمیق و ساختارهای روایی متفاوت هستید، این مجموعه میتواند گزینه مناسبی باشد.

مژگان مظفری، نویسنده مجموعه داستان یخ، متولد کرمانشاه است و نیاکانش شیرازی بودند. پدربزرگش علیمرادخان حبیبی از طایفه بزرگ الهیار خانی از همان ابتدا او را با شعر و هنر آشنا کرد. مظفری نویسندگی را بهصورت آماتور از سال ۱۳۷۲ آغاز کرد و اولین اثر خود را در سال ۱۳۷۸ به چاپ رساند. از او تا به حال بیست اثر به چاپ رسیده و بیشتر کتابهایش چندین بار چاپ شدهاند.
برخی دیگر از آثارش عبارتند از:
باد ما را خواهد برد ، رمانی درباره عشق، تعهد و روابط انسانی که داستان زندگی شینا و خانوادهاش را روایت میکند. این اثر در سال ۱۳۹۲ توسط انتشارات پرسمان منتشر شده است.
دهل ؛ رمانی با موضوعات اجتماعی و فرهنگی که به بررسی روابط انسانی و چالشهای زندگی میپردازد.
فصل تاک ؛ داستانی با مضامین فلسفی و روانشناختی با تحلیل شخصیتها و روابط میان آنها.
شاپرکها هم میگریند ؛ مجموعهای از داستانهای کوتاه با مضامین انسانی و اجتماعی که به بررسی ابعاد مختلف زندگی انسانها میپردازد.
از دیگر آثار او میتوان به ماهک، برای بهی، شبگرد خیال، صبح روز آخر و مجموعه داستان چهل دخترون اشاره کرد.
جدیدترین اثر او مجموعه داستان «یخ» است که در سال ۱۴۰۴ توسط نشر عینک منتشر شده. این کتاب که سیویکمین اثر نویسنده است، شامل ۱۹ داستان کوتاه در ژانرهای متنوعی چون سورئال، سیال ذهن، گروتسک و دیگر گونههای ادبی است و میتوان آنرا اثری نوآورانه دانست.
بخشی از کتاب
ایستادم جلوی آینه و زیپ لباس صورتیام را کشیدم بالا. مامان دوخته بود برایم. لپهایم رنگ لباس شد. ازش خوشم آمد. چرخیدم دور خودم. دامن دایره زد و رفت بالا و پاهای تپلم توی آیینه پیدا شد. درِ اتاق بسته شد و بابا آمد توی آینه. نگاهش مثل همیشه نبود. چند وقتی میشد با تنفر نگاهم نمیکرد. چشمهایش قرمز قرمز بود و میترسیدم از نگاهش. دور شدم از آینه. بابا نزدیک شد. دستش را گذاشت روی بازوهایم. پوستم از داغی دستش سوخت. تند تند نفس میکشید. میلرزیدم و میلرزیدم و نمیتوانستم جُم بخورم. چشم بستم و جیغ زدم. مامان دوید توی اتاق. بابا رفت بیرون.







