سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

نظریه های آگاهی

نویسنده: آندره اوجنیو کاوانا، آندره نانی

مترجم: سعید صباغی پور، عبدالرحمن نجل رحیم

ناشر: ارجمند

نوبت چاپ: ۱

سال چاپ: ۱۳۹۶

تعداد صفحات: ۲۶۴

شابک: ۹۷۸۶۰۰۲۰۰۶۱۸۹


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید
نظریه های آگاهی

اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

تهیه این کتاب

نظریه های آگاهی

 

معرفی علوم شناختی

علومِ شناختی[1] مجموعه‌ی علومی است که برای بررسی و فهمیدنِ سازوکارهای ذهن و فعالیت‌های شناختی در انسان‌ها و دیگر موجوداتِ هوشمند موردِ استفاده قرار می‌گیرد. ذهن و شناخت تعاریفِ متنوع (و گاه متناقضی) در پیشینه‌ی علم و فلسفه دارند. برای شروع می‌توانیم ذهن را همان مجموعه‌ی فعالیت‌های شناختی در نظر بگیریم[2]. فعالیت‌های شناختی شامل: هوشیاری (آگاهی)، تصورات، ادراک، تفکر، قضاوت (و تصمیم‌گیری)، زبان و حافظه هستند.

مثلاً تصمیم‌گیری را در نظر داشته باشید: اینکه مطلبی از سایتِ وینش بخوانید یا از سایتی دیگر، یک تصمیم است. اینکه اصلاً مطلبی بخوانید یا نخوانید هم همین‌طور. چه اتفاقاتی در مغز، بدن و محیطِ اطرافِ شما افتاده است که شما تصمیم گرفته‌اید این مقاله را بخوانید؟ با دانستن درباره‌ی پروسه‌ی تصمیم‌گیریِ انسان می‌توانیم تصمیم‌های بهتری بگیریم و دیگران را هم وادار کنیم تصمیم‌هایی بگیرند که به نفعشان است. علومِ شناختی در حوزه‌ی قضاوت و تصمیم‌گیری، تلاش می‌کند به چنین سوالاتی پاسخ دهد.

 

روش‌شناسیِ علومِ شناختی شبیه به سایرِ علومِ تجربی است. مثلاً در علمِ فیزیک، برای اینکه بفهمیم چقدر طول می‌کشد تا یک سنگ از بالای برجی به زمین برخورد کند نیاز به ابزار و آزمایش داریم. ابتدا یک متر می‌خواهیم که طولِ برج را اندازه بگیریم و بعد از آن نیاز به فرمولِ فیزیکیِ محاسبه‌ی زمانِ برخورد داریم؛ فرمولی که از راهِ آزمایش (تکرارِ پدیده‌ی موردِ نظر) بدست آورده‌ایم. برای اینکه بفهمیم انسان‌ها دقیقاً چگونه و چرا این چنین تصمیم‌گیری می‌کنند هم، نیاز به ابزار و آزمایش داریم. احتمالاً اولین ابزاری که برای این منظور به نظرتان می‌آید «دانشِ روان‌شناسی» باشد.

اما تنها یکی از ابزارهایی که برای بررسیِ سازوکارهای شناختی موردِ نیاز است روان‌شناسیِ تجربی[3] است؛ پیشرفتِ تکنولوژی، فلسفه و زیست‌شناسی ابزارهای قدرتمندِ دیگری نیز در اختیارمان قرار داده است. فلسفه‌ی ذهن، عصب‌شناسی، زبان‌شناسی، انسان‌شناسی و هوشِ مصنوعی علومی هستند که در دهه‌های اخیر، هر کدام جداگانه پیشرفت‌های شگرفی داشته‌اند. دانشمندانِ علومِ شناختی از یافته‌های این علوم استفاده می‌کنند تا در موردِ فعالیت‌های شناختی و ذهنِ انسان رازها را برملا کنند. مثلاً انسان‌شناسان می‌گویند: «انسان‌ها در طولِ تاریخ همیشه به صورتِ جمعی زندگی کرده‌اند.»

عصب‌شناسان می‌گویند: «مناطقی در مغز وجود دارد که فقط در حضورِ دیگران فعال می‌شود.» زبان‌شناسان می‌گویند: «وقتی کسی با ما حرف می‌زند بدونِ اینکه خودمان متوجه باشیم از کلماتِ طرفِ مقابل‌مان استفاده می‌کنیم.» روان‌شناسانِ اجتماعی می‌گویند: «تصمیمِ اطرافیان بر تصمیمی که ما می‌گیریم تأثیر می‌گذارد.» دانشمندانِ علومِ شناختی از این یافته‌ها فرضیه‌ای می‌سازند که: «با دستکاریِ محیط می‌توانیم تصمیمِ دیگران را جهت بدهیم.» اگر آزمایش‌هایی این فرضیه را تأیید کردند، می‌‎توانیم از آن استفاده کنیم: مثلاً کاری کنیم که بجای اینکه بیشترِ مردم تصمیم بگیرند بستنی بخورند، با دستکاری‌هایی، کاری کنیم که بیشترِ مردم تصمیم‌ بگیرند کتاب بخوانند.

 

«تصمیم‌گیری» فقط یکی از فعالیت‌های شناختیِ ما است. برخی مسائلی که علومِ شناختی با آن‌ها دست و پنجه‌نرم می‌کند قدمتی به طولِ تاریخِ بشر دارند. «من بودن یا روحِ مجرد»، «ادارکِ واقعیت»، «خودآگاهی»، «شناختِ اجتماعی» و ارتباط و ادغامِ ما با ماشین‌ها و هوشِ مصنوعی مسائلِ اصلیِ دانشمندانِ علومِ شناختی هستند.

 

معرفی کتاب

آگاهی این بزرگ‌ترین راز را به همین سادگی‌ها نمی‌شود شرح داد. نکته‌ی مهم‌تر اینکه نظریه‌های زیادی درباره‎‌ی آگاهی وجود دارد.

دکتر کاوانا، پزشک، عصب‌پژوه و استادِ عصب‌شناسیِ رفتاریِ دانشگاهِ بیرمنگهام به همراهِ آندره نانی، فیلسوفِ ذهن و استادِ دانشگاهِ تورین دو بخشِ کتابِ نظریه‌های آگاهی را نوشته‌اند. همانطورِ که از نامِ کتاب مشخص است نظریه‌هایی که فیلسوفان و دانشمندانِ مختلف تابحال در موردِ آگاهی ارائه داده‌اند در اینجا گردآمده‌اند. ساختارِ کتاب بیشتر از آنکه روایی باشد دایره‌المعارفی است؛ به طوری که عنوانِ هر فصل با نامِ صاحب‌نظری خاص در زمینه‌ی آگاهی شروع می‌شود. مثلاً فصلِ اول: «دیوید چالمرز-دوگانه‌‌انگاریِ ویژگی». هر فصل زندگی‌نامه‌ای از صاحب‌نظریه ارائه می‌دهد و در ادامه، بسیار مختصر و مفید به شرحِ نظریه‌ی او درباره‌ی آگاهی می‌پردازد.

 

همانطور که در مقدمه ذکر شد، علومِ شناختی فعالیت‌های شناختی را با استفاده از ابزارهایی بررسی می‌کند. از میانِ ابزارهایی که در موردشان صحبت شد علومِ اعصاب و فلسفه بیشتر از دیگر علوم با یکدیگر مخالف هستند. یعنی فلاسفه چیزهایی در موردِ آگاهی می‌گویند که عصب‌پژوهشان نمی‌پسندند و بلعکس. کتابِ نظریه‌های آگاهی شاملِ 30 فصل است که به دو بخشِ اصلی تقسیم شده است: 1) نظریه‌های فلسفیِ آگاهی و 2) نظریه‌های علمیِ آگاهی. هر بخش 15 نظریه‌ی مشهورِ تاریخی و مدرن از فیلسوفان یا دانشمندان را مطرح می‌کند. از آنجا که هنوز اجماعِ نهایی در موردِ آگاهی صورت نگرفته است مطالعه و مطابقتِ این 30 نظریه که در کتابِ 240 صفحه‌ایه نظریه‌های آگاهی جمع شده است خالی از لطف نیست.

 

[1] Cognitive science

[2] در گذشته ذهن را مجموعه‌ی فعالیت‌های شناختی و غیرِ شناختی (مانند غریزه و احساسات) در نظر می‌گرفتند؛ حال آن‌که بسیاری دانشمندانِ علومِ شناختی غریزه و احساسات را نیز زیرِ فعالیت‌های شناختی دسته‌بندی می‌کنند.

[3] Experimental psychology‎

نویسنده معرفی: سجاد سجودی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *