عقاید یک دلقک
نویسنده: هاینریش بل
مترجم: اسماعیل قهرمانی پور
ناشر: دبیر
نوبت چاپ: ۳
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۳۲۸
شابک: ۹۷۸۶۰۰۵۹۵۵۹۷۲
معرفی کتاب عقاید یک دلقک
کتاب «عقاید یک دلقک» از جمله آثار برگزیدهی قرن بیستمِ ادبیات داستانی آلمان به قلم نویسندهی توانای زمان خود، هانریش بل است که برای نخستین بار در سال 1963 به زبان آلمانی منتشر شد و بارها تجدید چاپ شد و مورد استقبال خوانندگان زیادی از سراسر دنیا قرار گرفت. در سال 1976 وویکش یاسنی، کارگردان اهل چک، با اقتباس از این رمان فیلمی ساخت.
همچنین فیلم سینمایی سنتوری ساخته داریوش مهرجویی برداشت آزادی از این رمان محسوب میشود. در ایران این کتاب را مترجمهای مختلفی به زبان فارسی برگرداندهاند و ناشرین مختلف بارها آن را چاپ کردهاند. این مرور بر نسخهی ترجمهشده از اسماعیل قهرمانیپور که نشر دبیر در سال 1396 چاپ شده، نوشته شده است.
دربارهی کتاب
این کتاب در اوایل دههی شصت قرن بیستم نوشته شده است؛ یعنی زمانیکه آلمان در دوران بازسازی پساجنگ جهانی دوم است. روایت زندگی هانس شنیر که از خانوادهای سهامدار و متمول است که عقاید دینی و مذهبی دارند و به دلیل خساست والدین خود، از ثروت آنها چیزی به وی نمیرسد. هانس بهدلیل تفاوت سلیقهی فکری و عقیدتی که با خانوادهی خود دارد از آنها جدا میشود و به شغل دلقکی روی میآورد و در شهرهای مختلف در برنامههای مختلف با اجرای نقش دلقک کسب درآمد میکند و زندگی میگذراند.
ماری، معشوقهی هانس، که دختری معتقد به عقاید کاتولیک است، پس از شش سال زندگی با هانس، او را ترک میکند و با مردی کاتولیک به نام هربرت که دارای نفوذ سیاسی و مذهبی است، وارد رابطهای رسمی میشود و ازدواج میکند. هانس در یکی از اجراها پایش دچار آسیب میشود و تقریباً بیکار و بیپول میشود.
راوی این داستان هانس است که با خواننده درد دل میکند و از شکستها و تمناهای روحی خود میگوید. نزد خواننده اعتراف میکند که دچار گسست روحی و شخصیتی و عاطفی شده است؛ بی پول و بیشغل شده، از همه مهمتر ماری رهایش کرده است و هیچ چیز در این دنیا او را آرام نمیکند؛ جز مشروب و ماری. هر چند که تسکین مشروب موقت است و برای مدتی سبب میشود که ماری را فراموش کند، همین که اثرش تمام میشود، خلأ ماری دوباره به او حمله میکند. این در حالی است که ماری با هربرت ازدواج رسمی کرده و در ماه عسل به سر میبرد.
هانس شخصیتی است که نماد افراد سنتشکن است و باوری به ازدواج رسمی و مذهبی ندارد. او عقیده دارد دلیل ماندن انسانها کنار همدیگر فراتر از عقاید و دلایل دینی باید باشد؛ برای همین حاضر به ازدواج رسمی با ماری نبود؛ اما ماری نقطهی مقابل هانس، نماد افراد پیروی اصول جامعه و کلیسا و ساختار است. به همین دلیل هانس را ترک میکند و با فردی مذهبی ازدواج میکند.
این داستان روایت دو وجههی ساختارگرایی و ساختارشکنی جامعهی آن زمان آلمان است که بل ماهرانه از طریق عناصر داستانی به کار گرفته، داستان خود را از زبان شخصیت اصلی، هانس، روایت میکند. او زندگی ساختارشکنان را در جامعهی ساختارگرا و سنتی آلمانِ پساجنگ، سخت و ظالمانه میبیند و آنها را تنها و شکستخورده نشان میدهد. بل با تصویر بازنمود شدهی پایانی از هانس در مترو، بهوضوح منظور خود را به خواننده رسانده است.
هانس درحالیکه یک پایش میلنگد، هیچچیزی جز دو نخ سیگار و سازش را ندارد، در گوشهای از سالن مترو ایستاده، یکی از دو نخ سیگار را میکشد و یکی را داخل کلاه میگذارد که به مردم بگوید میتوانند به او سیگار هم بدهند. با ردشدن رهگذری و انداختن سکهای در کلاه او، بل داستان را ماهرانه پایان میدهد.
معرفی نویسنده
هاینریش بل 1985-1917 در کلن آلمان در خاتوادهای کاتولیک به دنیا آمد.دوران زندگی وی همزمان با جنگ جهانی دوم و شرایط بعد از آن بود. به همین دلیل بیشتر آثار وی به جنگ و شرایط پساجنگ آلمان آن زمان میپردازد و چون شرایط زندگی جنگ جهانی را تجربه کرده بود، در تمامی آثارش به دنبال صلح و جلوگیری از تکرار جنگ است.
بعد از تجربه شغل های مختلف در سن سیسالگی تصمیم میگیرد نویسندهای تمام وقت بشود. او نویسندهی بسیار موفقی شد و بارها از او تقدیر شده است و جوایز متعددی را از آن خود کرد. اولین اثر وی به نام «قطار بهموقع رسید» در سال 1949 به چاپ رسید و نظرات خوانندگان را به خود جلب کرد.
او نهتنها نوبل ادبیات 1972 را از آن خود کرد؛ بلکه جوایز دیگری از جمله جایزهی ادبی گروه 47 برای داستان «گوسفند سیاه» در سال 1951، جایزهی منتقدان آلمان در سال 1953، جایزهی فرانسه برای بهترین رمان خارجی در سال 1955، جایزهی آکادمی هنرهای زیبا در سال 1958، جایزهی ادبی مشهور کلن در سال 1959، جایزهی شارل ویون در سال 1960 و جایزهی گئورگ بوخنر در سال 1967را به دست آورد. همچنین در سال 1974 بهخاطر دفاع از حقوق بشر در سطح جهانی مدال کارل فون به او اهدا شد. همچنین از 1971تا 1973 ریاست انجمن بینالمللی قلم را برعهده داشت.
بخش هایی از کتاب
میخواستم ماری را دوباره به دست آورم. به سبک خودم شروع به مبارزه کرده بودم. فقط به خاطر آن کار که در کتاب های ماری طلب جسمی خوانده میشود. ص42.
واقعا نمیدانستم بهتر از این چه چیز دیگری را برای یک زن باید گفت برای همین اضافه کردم: آن زیرسیگاری را نزدیکتر بیاور و بیا کنارم روی تختخواب بشین آن وقت راحتتر میتوانیم حرف بزنیم. اما او زیرسیگاری را روی تختخواب من گذاشت؛ ولی خودش به کنار پنجره رفت و طوری به بیرون نگریست که من بیاختیار ترسیدم و گفتم: این بحث ما حالتی دارد که من از آن خوشم نمیآید و در شأن تو نیست. ص88
تلفن یکریز زنگ میزد. خواستم حولهای روی آن بیاندازم تا اعصابم را خراب نکند. اما این کار را نکردم؛ بلکه حوله را دور بدنم پیچیده و به اتاق پذیرایی رفتم و در مقابل تلفنِ در حال زنگزدن ایستادم و به یاد حرفهای او افتادم که گاهی میگفت: هنرمندان آدمهای بیخیالی هستند و حرف جدی زدن با آنها وقت تلف کردن است. ص130
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
تمام کسانی که به ادبیات علاقهمند باشند، بیشک آثار بل برایشان جالب است. فضاسازی و شخصیتپردازیهای ماهرانه و عناصری که او برای توسعهی داستان به کار میبرد، هر خوانندهای را مجذوب میکند. کتاب عقاید یک دلقک مانند سایر آثار وی در وهلهی اول برای کسانی جالب است که حوزهی مطالعاتی پساجنگ دارند، در وهلهی دوم این اثر برای دانشجویان و منتقدانی که روی مباحث هویتی و عقیدتی و ساختارشکنی از منظر روانکاوی و جامعه شناختی کار میکنند، جالب و مناسب است.
ادبیات آلمان
نویسنده معرفی: بهار بهمنی
نوشتهها و کتابهای مرتبط