سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

دوران کودکی

نویسنده: ماکسیم گورکی

مترجم: کریم کشاورز

ناشر: نگاه

نوبت چاپ: ۵

سال چاپ: ۱۴۰۱

تعداد صفحات: ۳۱۹

شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۵۱۵۴۶۱


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند
دوران کودکی

تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

تهیه این کتاب

داستان دوران کودکی با مرگ و مراسم خاک‌سپاری پدر ماکسیم گورکی در ایام خردسالی‌اش آغاز می‌شود. پس از فوت پدر جوان و از دست‌دادن برادر نوزادش، به همراه مادر و جده‌اش راهی روستا زادگاه مادرش می‌شود. کودکی که دورانی غم‌بار را پشت سر گذاشته و بهت‌زده و سردرگم است، حالا با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می‌کند که شخصیت‌هایی بسیار متفاوت از هم دارند. روابط خانوادگی نزدیکان گورکی مانند فضای جامعه، پرتنش است و فقر و تنگدستی، بر رفتار خانواده، خصوصاً پدربزرگ، چنان تأثیری گذاشته که لحظه‌ای از عصبانیت و پرخاشگری دست نمی‌کشد.


#ماکسیم-گورکی در این اثر با توصیف دقیق جزئیات و فضا و خلق و خوی شخصیت‌ها، معضلات مردم خصوصاً طبقه کارگر و فرودست را در روسیه اواخر قرن ۱۹ به تصویر می‌کشد. تأثیر مواجهه زودهنگام او با فقر، نگون‌بختی، ناامیدی و خشونت همواره در نگاه او به مسائل گوناگون پیداست. او در حین بازگو‌کردن خاطرات و اتفاقات زندگی‌ خود، احساساتش را با نگاه همان پسربچه کوچکی بیان می‌کند که از غم و اندوه و سختی زندگی سرگردان است.

کتاب دوران کودکی به خوبی نشان می‌دهد که گورکی چگونه توانسته به چنین درکی از طبقه فقیر دست یابد و به نویسنده‌ای مردمی بدل شود؛ چرا که دغدغه‌ها و آرزوهای این قشر را از نزدیک لمس و زندگی کرده‌است.

وی در ادامه این کتاب، در جستجوی نان و دانشکده‌های من را منتشر کرده‌است که شرح حال و خاطرات او هستند.

 

ماکسیم گورکی
ماکسیم گورکی

 

 

درباره نویسنده


آلکسی ماکسیموویچ پشکوف، ملقب به ماکسیم گورکی، نویسنده نامدار روس، مارس ۱۸۶۸ در نیژنی نووگورود متولد شد. از آشپزی که مدتی برایش کار می‌کرد، خواندن آموخت و از آن پس شدیداً علاقه‌مند به کتابخوانی و ادبیات شد. اولین داستان کوتاهش ماکارچودرا را در سال ۱۸۹۲ به چاپ رساند و پس از آن مجموعه‌ای از داستان‌هایش، از جمله چلکاش را در روزنامه سن‌پترزبورگ منتشر کرد.

او با داستان‌های سه رفیق، زندگی ماتوی کوژمیاکین و یکی از شناخته‌شده‌ترین آثارش، مادر که بین سال‌های ۱۹۰۰ تا ۱۹۱۰ منتشر کرد، به حدی مورد استقبال قرار گرفت که با نویسندگان بزرگ هم‌عصرش، آنتوان چخوف و لئو تولستوی مقایسه شد.

 

در همان دوران، با در اعماق اجتماع و ییلاق‌نشینان به نمایشنامه‌نویسی روی آورد. تبلور دیدگاه‌های سیاسی گورکی در آثارش با زمزمه‌های آغاز انقلاب روسیه، پررنگ‌تر شد و در کنار نویسندگی، با عضویت در احزابی نظیر حزب سوسیال دمکرات روسیه و تأسیس نشریه‌ای با نام «ازنانیه» به فعالیت سیاسی خود ادامه داد.

پس از انقلاب ۱۹۱۷ و چندین مرتبه دوری از کشور، به وطنش بازگشت. در ۱۹۳۲ به ریاست اتحادیه نویسندگان شوروی رسید و در پایه‌گذاری تئوری رئالیسم سوسیالیستی نقش ایفا کرد. آرتامانوف‌ها، کلیم سامگین، نخستین عشق و زندان‌بان را در آخرین سال‌های زندگی‌اش نوشت.

او در ژوئن ۱۹۳۶ در ۶۸ سالگی درگذشت.

 

بخشی از کتاب دوران کودکی


«عزیزم، آلکسی، یادت باشد -در کارهای بزرگترها مداخله نکن- بزرگترها شریر و فاسد هستند.خدا امتحانشان کرده ولی تو را هنوز نه. تو هرچه عقل کودکانه‌ات حکم کند به آن عمل کن. صبر کن تا نور الهی به دلت بتابد، راه زندگی‌ات را به تو نشان دهد. فهمیدی! اما اینکه کی چه تقصیری کرده، به تو مربوط نیست. کار خداست که رسیدگی کند و مجازات دهد. کار اوست نه کار ما! آره… ولی بدان که حتی خدا هم گاهی سر در نمی‌آورد مقصر کدام است و بی‌گناه کدام.»


من متعجب‌شده پرسیدم: «مگر خدا از همه‌چیز اطلاع ندارد؟»
جده‌ام آهسته با لحنی غم‌انگیز پاسخ داد: «اگر از همه‌چیز اطلاع می‌داشت مردم خیلی کارها نمی‌کردند. او، عزیزم، از آن بالا -از آسمان به زمین- به ماها نگاه می‌کند و گاهی همچنین از کارهای ما گریه می‌کند… می‌گوید: «شما همه انسانید؛ مخلوق من‌اید؛ عزیزانم، چقدر دلم به حالتان می‌سوزد!»

 

 

 

نویسنده معرفی: مدیا نورخمامی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *